خسته نباشيد ادامه بديد كاريكلماتورهايي كه انتخاب ميكنيد جالب هستند
-------------------------------
خانوم براي ميهمانهايش سنگ تمام گذاشت. تمام دندان ميهمانها ريخت.
جواني که آرزوهايش بر باد رفته بود، از اداره هواشناسي شکايت کرد.
خيلي خجالت کشيدم. همين روزها نمايشگاه ميزنم بياييد تماشا.
حواسم را باد خيال برده است و کاغذهايم را باد پنکه
قلم اما محکم در دستم نشسته است از اين بادها نمي لرزد
دارم ياد مي گيرم که بعضي از خاطرات را تا کنم و در جيب کتم بگذارم اما کتي ندارم
دارم ياد مي گيرم که بعضي از خاطرات را تا کنم و در جيب کتم بگذارم اما کتي ندارم
اين قشنگه به نظرم :
خدا اشک را آفريد تا آتش دروني را خاموش کند .
همچنين اين :
براي اينکه آدم خوشبيني شود، بيني اش را عمل کرد.
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست
|