مراسم جیرجیرونه (روستای برز)
با فرا رسیدن شب ماه مبارک رمضان ، کودکان هر محله پس از افطار به صورت دسته جمعی و در پرتو نور مهتاب مراسم جیرجیرونه را آغاز می کردند .
دسته کودکان به در خانه های مردم روستا رفته و خواندن اشعاری را شروع می کردند و این شعر خوانی را یکی از خوش صداترین کودکان با صدای رسا اجرا می کرد بدین شرح :
جیر جیرونه ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
حلوا گرونه ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
حلوای طنطنانی ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
تا نخوری ندانی ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
تنباکو را گل نم کن ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
آتش را از سرش کم کن ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
تا ما بکشیم دودی ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
آواره شویم زودی ........ و کودکان با صدای بلند پاسخ می دادند : ها.ها
اگر صاحبخانه پسر بزرگی داشت ، نام او را در شعر خود می آوردند . مثلاً اگر پسر صاحبخانه عباس نام داشت سردسته یا خواننده اشعار می گفت :
عباس آقا جان شمایید .... ها.ها
از خانه در بیایید .... ها.ها
مردم شما را می بینند ... ها.ها
از حرتت می میرند ... ها.ها
اگر صاحبخانه مردی روحانی بود ، به جای اشعار فوق یکی از سورههای کوچک جزو سیام قرآن کریم را می خواندند ، مثلاً سردسته میگفت :
و الشمس و ضحها ... ها.ها
و القمر اذا تلیها ... ها.ها
و النهار اذا جلها ... ها.ها
و الیل اذا یغشها ... ها.ها
و تا پایان سوره به شرح فوق تلاوت میشد .
چنانچه صاحبخانه ای برخورد نامناسبی می کرد و یا نسبت به آنها بی اعتنایی می کرد ، اشعاری در هجو او میخواندند ؛ مانند شعر زیر:
تغار پر از خمیره ... ها.ها
صاحب خانه میمیره ... ها.ها
و اشعار دیگری از همین گونه که کودکان می خواندند ، ضمناً از کودکان یاد شده با آجیل پذیرایی میشد .
منبع : میراث فرهنگی نطنز نگارش سیدحسین اعظم واقفی ، ناشر انجمن میراث فرهنگی نطنز