[چرو]

کمان کامپاند(compound)


مسلم است قطعات کمان کامپاند، بر خلاف کمان المپيک(recurve) در فواصل ميان استفاده ها، هرگز از هم تفکيک نمي شود. با کشش شديدي که بر روي بازوها وارد مي شود، تنها در صورتي بدون خطر مقابله مي شود که کمان درست روي قسمتي از وسيله اي به نام bowpress بخوابد. وقتي که اين کار انجام شد، بادامک ها هماهنگ شده و به وسيله نيروي کشش، در جاي خود نگاه داشته شده اند.

کمان کامپاند

از آنجا که وجه امتياز کمان کامپاند، دقت آن است، همواره به عنوان ابزاري فرض مي شود که دقت را بالا مي برد؛ در حالي که اين در مورد کمان المپيک صادق نيست. در محل تيراندازي ممکن است براي افزايش دقت، وسايل الکترونيکي يا دوربين هاي عدسي دار يا هر دو وجود داشته باشد و همچنين، ممکن است از ريليز(release) به جاي انگشتان استفاده گردد. ريليز(release) يک انگشت مکانيکي است که زه را گرفته و هنگامي که ماشه توسط دست کشنده ي کمان فشرده مي شود، آن را رها مي کند.

کمان کامپاند، يک کمان مدرن است که يک سيستم اهرمي از کابل ها و معمولاً بادامک ها و قرقره ها را براي به عقب کشيدن بازوها به کار مي گيرد.

معمولاً بازوهاي کمان کامپاند بسيار سخت تر و سفت تر از بازوهاي کمان ريکرو و يا کمان بلند هستند. اين سختي بازو، موجب مي شود که کمان کامپاند بتواند نسبت به ساير انواع کمان ها، بازده بالاتري در مصرف انرژي داشته باشد. البته بازوها سفت تر از آن هستند که تنها با زهي که مستقيماً به آنها متصل شده باشد، به راحتي کشيده شوند.

در کمان کامپاند زه به قرقره هايي متصل مي شود که يکي يا هر دوي آنها داراي يک يا چند کابل هستند که به بازوي مقابل متصل است. هنگامي که زه به عقب کشيده مي شود، باعث مي شود قرقره ها بچرخند. در نتيجه ي اين امر، قرقره ها، کابل ها را مي کشند که اين به نوبه خود، موجب خم شدن بازو ها و ذخيره شدن انرژي مي گردد. استفاده از اين سيستم اهرمي، منحني مشخصه کشش-نيروي کمان کامپاند را به اين شکل در مي آورد که ابتدا نيرو با بار وارده تا يک مقدار ماکسيمم(قله) افزايش مي يابد. سپس شاهد خالي کردن بار و رسيدن به سطح پايين تري از نيروي مورد نياز براي نگاه داشتن کمان در همان وضعيت هستيم.

تغييرات دما و رطوبت تأثيرات بسيار اندکي بر روي اين کمان دارند. کمان کامپاند، سطح بسيار بالاتري از دقت، سرعت و برد را در مقايسه با ساير کمان ها فراهم مي آورد. اين نوع کمان، نخستين بار توسط هلز ويبو آلن (Holles Wilbue Allen) در ميسوري(Missouri) در سال 1967 ساخته شده و به ثبت رسيد و به سرعت محبوبيت فزاينده اي يافت. در ايالات متحده، کماني که بيشترين مورد استفاده را دارد، همين کمان کامپاند است.

ساختار کمان کامپاند

دسته ي مرکزي کمان مرکب، اغلب از جنس آلمينيوم يا منيزيم ساخته مي شود. دسته ي کمان به گونه اي طراحي مي شود که تا حد امکان محکم و انعطاف ناپذير باشد. اين دسته، پايه ي اصلي براي اتصال ساير اجزاء و قطعات از قبيل بازوها، سايت(آلت نشانه روي و وسيله تنظيم ديد)، ميله ي تعادل(stabilizer) و تير دان مي باشد. بسياري از اين دسته ها از آلياژ مصنوعي آلمينيوم شماره 6061 ساخته شده اند.

بازوها از مواد کامپوزيتي ساخته شده و مي توانند نيرو هاي کششي و فشاري زيادي را تحمل کنند. بازوها تمام انرژي کمان را در خود ذخيره مي کنند. هيچ انرژي در بادامک ها و کابل ها ذخيره نمي شود.

همانطور که در متداول ترين شکل پيکربندي اين کمان مشاهده مي کنيم، يک بادامک يا يک چرخ، در انتهاي هر يک از بازوها وجود دارد. شکل بادامک ممکن است در طراحي هاي مختلف کمان کامپاند متفاوت باشد. راه هاي متفاوتي براي استفاده از بادامک ها، به منظور ذخيره کردن انرژي در بازو ها وجود دارد و همه ي آنها تحت عنواني به نام خروج از مرکز کمان (boweccentrics) تعريف مي شوند. چهار نوع متداول boweccentrics عبارتند از: تک بادامکه، بادامک هيبريدي(پيوندي)، دو بادامکه و بادامک دوگانه. البته انواع ديگري وجود دارند که از رواج کمتري برخوردار هستند مانند چهار بادامکه و يا لولايي.

کابل يا زه(چله)هاي کمان هاي مرکب معمولاً از پلي اتيلن با مدول بالا ساخته شده و براي داشتن مقاومت کششي بالا و قابليت بسط و افزايش طول اندک طراحي شده اند تا کمان بتواند با روشي مناسب تمام انرژي را تا حد امکان به طور مداوم و با بازده بالا به تير منتقل نمايد. در مدل هاي جديد کمان کامپاند اغلب کابل ها از فولاد پلاستيکي شکل ساخته شده اند.