نمایش پست تنها
  #16  
قدیمی 10-21-2011
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

وقتی جوون تر بودم بسیار زیاد حرف میزدم و شلوغ پلوغ میکردم و فعال بودم بنابراین سوتی ها مال اون موقع هاست این روزها خیلی ساکت و اروم هستم بنابراین سوتی زیاد نمیدم
یکی از سوتی های زمان کودکی این بود که عموی بنده از حج قرار بود برگرده و ما میدون فرودگاه منتظر بودیم تاخییر داشتند و ما بچه ها و بعضی از ادم بزرگها توی یه خاکی اطراف میدون داشتیم فوتبال بازی میکردیم من اون موقع ها زیاد فوتبالی بودم
یکی از اقایان دوستان عمو که بسیار مرد شریف و محترمی هست متاسفانه یک دستش به خاطر نقص عضو دچار مشکل هست منتهی خب من خیلی بچه بودم !
بعد به رسم فوتبال های توی کوچه که همیشه مشغولش بودم دروازه موندن چرخشی بود با هر یک گل یک بار دروازه بان عوض میشد نوبت این اقا رسید و رفت دروازه
تیم حریف حمله کرد به ما (من و این اقا توی یه تیم بودیم) حمله کرد و ضربه محکمی به توپ وارد کرد و ایشون که دروازه بان بود با سینه توپ رو مهار کرد و بعد اون رو جلوی پاش انداخت و شوتید (دور کرد) من کلی عصبانی شدم گفتم اخه اقای فلانی این چه وضع دروازه بانیه چرا با دستت توپو نمیگیری میخوای گل بخوریم ؟
یادم نمیره بمیرم الهی چه مرد نازنینی بود خندید گفت کوروش جان من میگیرمش نگران نباش ...
واقعا خجالت میکشم الان ...
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از دانه کولانه به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید