نمایش پست تنها
  #5  
قدیمی 02-22-2012
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض چند شعر از آزاد نوروزی

معرفی آزاد نوروزی

آزاد نوروزی متولد 1360 است از شهرستان سرپل ذهاب

از سال ۱۳۸۳ فعالیت در عرصه شعر را آغاز کرده‌ و این فعالیت از سال ۱۳۸۵

جدی‌تر شده است.نخستین دفتر شعرش با نام دیوانگی در جهت عقربه های رو

به جنوب منتشر شده است

نمونه ای از اشعارش

دوباره /کوچه های پشت سرم را داد نزن

و اینقدر نپرس/که هنوز شعر می گویم یا نه

کسی وقت رد شدن از خیابان/سراغت را از من نمی گیرد

دیر وقت است /باید بروم

مهتاب صورتش را/ از لب برکه پس می کشد

و در گوش خدا چیزی می گوید/که هفت کوچه آن ورتر

دختری تا صبح پیر می شود/موهای سپید

چقدر به صورت کودکانه ات می آید

اما دروغی که بویش لبهایت را برداشته

با بوی تند ادکلن ات از بین نمی رود

مثل عکس این مرد/که روبان سیاه گوشه اش

هیچ معصومیتی به چشمانش نمی دهد

دیر وقت بود/که پشت این پنجره نبض یک قرار

به سراشیبی افتاد/و صبح زنی نبودن گونه هایش را

گردن آیینه انداخت

وقت رد شدن از آیینه کسی سراغت را

از من نمی گیرد/ نپرس هنوز شعر می گویم یا نه


**************************


درختها/تا امتداد بود ادامه داشتند

در مسیر بادهای خالکوبی شده بر پوست زنان گل آلود

در اعماقش درخت شده بود/ریشه هایش

از قلب تصویر یک جفت مفرغی برهنه آب می خورد

در عقربه های پنج دقیقه مانده به دیوار

با موهایش بافته شدم/به تکه های از پیراهنی که خودش را

به تابستان درخت ها آویزان کرده بود

به من دخیل ببندند/به من دخیل ببندند با شرح حال یک درخت

در روزنامه ای/به تاریخ یک روز یک ماه یک سال تمام هجری

با جویدن چند اسم فراموش شده

دنبال آدم های خیس این خطوط راه می افتم

رودخانه های جاری در آنها بر مداری گیج در انتهای تو

مرا به برهوت زنان سرازیر می کند

چه آتشی می بارد از خدای اوکالیپتوسها

پنج دقیقه بعد از تو/می رسم به زنهای پنج دقیقه بعد از دیوار

رد لبهای حل شده در چروک گونه اش

با ناخن هایش پاک می شود/دستهای مفرغی من پیراهنت را

از درخت پایین می کشند/جهنم به پا می شود

زن دارد اسم های قدیمی را نجویده قورت می ده

منبع : وب سایت بلوط و وب سایت توانگر
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم



ویرایش توسط مهبا : 02-22-2012 در ساعت 02:53 AM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از مهبا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید