دلبرکم چيزي بگو به من که از گريه پرم
به من که بي صداي تو از شب شکست ميخورم
دلبرکم چيزي بگو به من که گرم هق هقم
به من که آخرينه ي آواره هاي عاشقم
چيزي بگو که آينه خسته نشه از بي کسي
غزل بشن گلايه ها نه هق هق دلواپسي
نزار که از سکوت تو پرپر بشن ترانه هام
دوباره من بمونمو خاکستر پروانه هام
چيزي بگو اما نگو از مرگ ياد و خاطره
کابوس رفتنت بگو از لحظه هاي من بره
چيزي بگو اما نگو قصه ما به سر رسيد
نگو که خورشيدک من چادر شب به سر کشيد
دقيقه ها غزل ميگن وقتي سکوت رو ميشکني
قناري ها عاشق ميشن وقتي تو حرف مي زني
دلبرکم چيزي بگو به من که خاموش تو ام
به من که هم بستر تو اما فراموش توام
چيزي بگو که آينه خسته نشه از بي کسي
غزل بشن گلايه ها نه هق هق دلواپسي
نزار که از سکوت تو پرپر بشن ترانه هام
دوباره من بمونمو خاکستر پروانه هام
چيزي بگو اما نگو از مرگ ياد و خاطره
کابوس رفتنت بگو از لحظه هاي من بره
چيزي بگو اما نگو قصه ما به سر رسيد
نگو که خورشيدک من چادر شب به سر کشيد