نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 06-30-2014
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض آفتاب

آفتاب

چه شام ها که گذشت و چه روزها که پرید
خیال روی تو ماندست و مرد ناکامی
شکست جام نیازم به کف ، کجا رفتی ؟
که سالهاست به جامم نمی زنی جامی
از آن دمی که تو با خشم از برم رفتی
تن زنی هوس انگیز بستر من شد
ولی چه فایده مردم به گوش هم خواندند
که با تمام غرورش اسیر یک زن شد
همیشه بازوی من همچون بازوان سحر
در انتظار تن گرم آفتابی هست
دریغ و درد بر این انتظار نارس تلخ
نشان چشمه ی تو ، جلوه سرابی هست
سرود من همه خشکیده روی لب هایم
ولی بلور نگاه تو پاز می خندد
بیا که صاعقه درد پیکرم را سوخت
برو که برق تو چشم شکیب می بندد
به ر وی دشت هوس ها هر آنچه می گردم
به غیر بوته شهوت گلی نمی یابم
تویی گلی که خبر نیستم ز احوالت
منم که جز به سر بوته ها نمی تابم
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید