نمایش پست تنها
  #25  
قدیمی 07-12-2013
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تاپيكتو به هم ميريزيم ولي خب جا داره بگم وقتي مهد كودك بودم خانم مربيه داشت شكلها رو از يه خنگ خدا ميپرسيد اونم الصم و البكم هيچ جواب نميداد يه دايره نشونش ميداد ميگفت اين چيه اونم بلد نبود من حرصم در اومد خونم به جوش اومد ديگه طاقتم طاق شده بود داد زدم گردليييييييييييي
خانومه گفت گرد.ش درست كوروش جان ولي عليش ديگه چيه
من هنوز خوب فارسي نميتنستم حرف بزنم خدايا خيلي باحال بود بعد توي خونه تعريف كردم غش كردن از خنده
سارا هم روز اولي كه رفت پيش دبستاني و برگشت يك هفته مريض شد و تب كرد !
كاشف به عمل اومد كه يه سوره قران رو بقيه خوندن سارا بلد نبوده كلا ما پديده هاي باحالي بوديم من از همون موقع توي كار خانم هاي بزرگ سال بودم ! به خانم معلم كلاس اولم گفتم (توي جمع !‌) خانم فلاني معلم كلاس اول بايد خيلي خوشكل باشه شما چرا خوشكل نيستي
بعد مامان ميگه هر بار توي جلسه اوليا مربيان خانم ... خودش با كلي لذت و غش غش خنده تعريف ميكرده كوروش جان ازم خوشگلي مخواد از كجا براش بيارم
خيلي زن نازنين و بزرگي بود خيلي هم دنبالش گشتم كه بتونم دينم رو ادا كنم هرچي داريم از اون داريم ولي نيستش ... رفته تهران .
ساقي بانو هم يه خاطره باحال از روزهاي اولي كه رفته بوده اسپانيا داره سر كلاسش . اگه گيرش اوردين بگين براتون تعريف كنه

-------
گفتي خطاي هي و شي ! تابلوترين خاطره ما از سوتي ها نامبر چوار بود !
يكي از بچه ها داشت يه چيزيو ميخوند ايتم هاش رو نامبر وان نامبر تو نامبر ثري نامبر چوار
و ما هم منفجر شديم ! .
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست



پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از دانه کولانه سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید