نمایش پست تنها
  #23  
قدیمی 02-02-2010
dada6 dada6 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
نوشته ها: 88
سپاسها: : 1

12 سپاس در 11 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

فرياد از آتشت ( زلال عروضي پيوسته ي قافيه دار )

عاشق شدم تو را
آخــر چــرا مــرا اي آشنـا
در اين سراي دلهره باور نمي كني؟!
داني كشيده ام ز جدايي من بي خواب و خور چه ها ؟!
ديوانه گشته ام ز غم هجر بي حساب
باري نباشد اين چنين روا
غمگين كني مرا
*
بي تو نمي شود
اوقات را دلم بسر كند
يا در ميان پنجه ي آتش بياري ات
چون اژدها تحمّل سوزش به جانفشاني ام دهد
اي نيزه هاي دور دو چشمت نشان مرا
بي رحمي ات فزون شد از عدد
زخمم برين سند
*
بس بي ثمر شدم
گويا هدف به بد نظر شدم
با اينكه زير پاست زمين با تمامي اش
انگار من به ناز تو در حاشيه زير و زبر شدم
اي ماه من بتاب كه جاني نمانده است
در كوي عشق در به در شدم
پر دردسر شدم
*
فرياد از آتشت
كُشتي مرا تو داد از آتشت
اي واي ازان اداي پر از عشوه هاي شور
كس را نديده ام كه به يادت شود آزاد از آتشت
شيرين نگشت بر سر هجران در عالمي
آن تلخي فرهاد از آتشت
اي داد از آتشت



شعر از : ابوالفضل دادا
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید