نمایش پست تنها
  #24  
قدیمی 07-28-2008
دانه کولانه آواتار ها
دانه کولانه دانه کولانه آنلاین نیست.
    مدیر کل سایت
        
کوروش نعلینی
 
تاریخ عضویت: Jun 2007
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 12,700
سپاسها: : 1,382

7,486 سپاس در 1,899 نوشته ایشان در یکماه اخیر
دانه کولانه به Yahoo ارسال پیام
Smile

خب من خیلی وقت بود که میخواستم همچین تاپیکی بزنم کلی هم شعر ردیف کردم و خیلی هم دیگه دیر شده بود برای این بخش
همه ش میخواستم پست اولشو کلی کاری تحقیقاتی روش بکنم و یه چیز عالی بشه
شعری از ایرج میرزا (هدیه عاشق به معشوق) رو مد نظر داشتم که سالها پیش قمرالملوک اونو خونده میخواستم به موازاتش توی بخش موسیقی هم اونو برای دانلود بذارم و هزار برنامه و کار دیگه که همین پیچیدگی و برنامه های دراز مدت و... باعث شد هی پشت گوش بندازمو انجامش ندم خوشبختانه این بخش توسط کاربر گرامی دیگری (یعنی منظورت اینه خودتم گرامی هستی؟ نه بابا گیر نده) راه اندازی شد اینه که منم سنت شکنی میکنم اصلا اون شعر رو اول نمینویسم رهای رها شروع میکنم به پست زدن در این تاپیک
اولیش رو هم اصلا شعری انتخاب میکنم که همین الان خوندم و برام تازگی و زیبایی داره

توی این تاپیک لطفا اشعار زیبا و اشعاری که خودتون هم بهش علاقه دارید رو بذارید
و تا حد امکان اگر توضیحی در موردش دارید بدید نام شاعر سال دلیل سرودن
پیوندش با موسیقی و...... البته اگر چیزی در موردش میدونین
این تاپیک هیچ ایرادی نداره که تک بیت هم توش باشه
هر شعر زیبایی که میبینید توش بذارید فقط لطفا خودتون بهش اعتقاد داشته باشید
یعنی شعرش دیدگاهتونم باشه
چیزی باشه که قبولش داشته باشید
شعر نو هم میتونه باشه
این دیکته کردن نظر شخصی خودم نیست احساس میکنم اینطوری فراگیر تره و دست و پامونو نمیبنده و هر شعر جالبی که ببینیم میشه گذاشت...

پس برو که بریم....
---------------------------------------------------------------
---------------------------------------------------------------

تو را از شیشه می‌سازد، مرا از چوب می‌سازد
خدا کارش درست است‌، این و آن را خوب می‌سازد
تو را از سنگ می‌آرد برون‌، از قلب کوهستان‌
مرا از بیدِ خشکی در کنار جوب می‌سازد
در آتش می‌گدازد، تا تو را رنگی دگر بخشد
به سوهان می‌تراشد تا مرا مطلوب می‌سازد
تو را جامی که از شیر و عسل پُر کرده‌اش دهقان‌
مرا بر روی خرمن بُرده خرمنکوب می‌سازد
تو را گلدان رنگینی که با یک لمس می‌افتد
مرا ـ گرد سرت می‌چرخم و ـ جاروب می‌سازد
تو از من می‌گریزی باز هم تا مصر رؤیاها
مرا گرگی کنار خانه یعقوب می‌سازد
مرا سر می‌دهد تا دشت های آتش و آهن‌
و آخر در مصاف غمزه‌ای مغلوب می‌سازد
***
خدا در کار و بارش حکمتی دارد که پی در پی‌
یکی را شیشه می‌سازد، یکی را چوب می‌سازد
محمدکاظم کاظمی
__________________
مرا سر نهان گر شود زير سنگ -- از آن به كه نامم بر آيد به ننگ
به نام نكو گر بميــرم رواست -- مرا نام بايد كه تن مرگ راست




ویرایش توسط دانه کولانه : 07-28-2008 در ساعت 10:02 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید