موضوع: شعر زلال
نمایش پست تنها
  #23  
قدیمی 05-03-2016
dada6 dada6 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Dec 2009
نوشته ها: 88
سپاسها: : 1

12 سپاس در 11 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آفتاب عشق ( شعر زلال در وصف پیامبر اکرم ص )

*
ای که دل، قربانِ چشمانت
می شوم کی باز من مهمان چشمانت؟
ای که قطره قطره اعضایم به تو لبّیک می گویند
عشق را در عالم عرفان چشمانت
خواندم از قرآن چشمانت
*
از تو سوره سوره می نوشم
آفتابی را که می گردد هم آغوشم
از تو آیه آیه احساسم به سبک نور جاری هست
با حضورت یا رسول الله(ص)، میجوشم
تا قیامت مست و مدهوشم
*
آه ، ای در هر زمان جاری!
آه ، ای که دردِ آدم ها به جان داری!
روزگارت ابر آلود است و اسرارت سئوال انگیز
در موازاتِ ظهورِ عشق و بیداری
باز بر عالم، تو سرداری!
*
باز بر عالم ، تو ناموسی!
باز تو شایسته ای دست خدا بوسی
بد نظرهایی که می بینی همه از قومِ شیطانند
بت پرستانند در دنیای سالوسی
تو شریفی و تو قدّوسی
*
یا محمّد(ص)! ای کتابِ عشق!
کهکشانِ معنیِ راز ، آفتابِ عشق!
ای که حیرانند در هر گوشه ی عالم وجودت را
نورِ روشن هست بر شبها جواب ِ عشق
کور، نامحرم به خوابِ عشق
*
« اقرا بسمِ ربّکَ ... » استاد!
حالتی آمد که از معشوق نور افتاد
سر به بالا گیر و اینک شکر درگاهش به جای آور!
لحظه ای آرام شو از لرزش و فریاد
راست می خوانی... مبارک باد
*
شاعر: دادا
*
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید