سگ آندلسی اولین فیلم سورئال سینما
فیلم پر از نمادهای فرهنگی است و اگر دقت کنیم تمام این نمادها زمان و دوران فیلم را به ما نشان می دهد. از کتاب هایی که می بینیم تا لاشه خرها روی پیانو.
به نظر من بر خلاف حرف هایی که زده می شود زمان در فیلم کاملاً مشخص و مبرهن است…این فیلم با ۸ سال بعد یا ۱۶ سال قبل و یا بهار کاملاً دوره پس از رنسانس، آغاز دوره روشنگری یا خردگرایی که در با کشف نیوتن بود حکایت می کند و همچنین دوره انقلاب ادبی اروپا. پس ۸ سال قبل یعنی ۸۰ سال قبل از زمان فیلم(آغاز عصر روشنگری) ۱۶ سال بعد یا در واقع ۸ سال بعد از زمان فیلم که می شود چیزی حدود سال ۲۰۰۰ و بهار یعنی آینده ای که بشر به شکوفایی کامل رسیده.
زن در این فیلم نماد بشریت است و مردان نماد تمدن.
بونوئل کلاً یکی از مخالفان تمدن و بورژوازی های تمدن است و اعتراض خود را از همین فیلم آغاز اعلام می کند.
دست شاید یعنی قدرت و مورچه نماد اجتماع هستند که قدرت را از بین می برند.
مرد با لباس ها و جعبه نماد تمدن سنتی. مرد با کت و شلوار مشکی تمدن سنتی که مورد تعرض قرار گرفته و از جامعه پس زده شده و عقده های بازگشت به جامعه دارد و تمدن با کت و شلوار سفید تمدن خردگرایی و انقلابی فرهنگی.
و حالا یک نقد کلی از تمام روند این فیلم و روایتی که از تاریخ بشریت دارد:
بشر تمدن سنتی را دوست دارد اما خردگرایی اجازه ماندن سنت ها را نمی دهد و از طرفی تمدن سنت گرا هم ظرفیت ایجاد خردگرایی و روشنگری را ندارد و با همان ابزار فرهنگ و خرد او را نابود می کند. زین پس تمدنی به وجود می آید که نه سنت گراست و آن خواص را دارد و نه تمدنی است که خردگرایی پیشه کند بنابراین با زور و بدون رضایت بشر قصد دارد خود را به او تحمیل کند و در این راه با سنگینی وجود جامعه و مذهب و سرمایه داری همراه می شود اما بشریت این تحمیل را نمی پذیرد و در واقع با فرار از وی از این بار سنگین هنجارها و فرهنگ ها و رسوم خسته می شود و همه این موارد را پس می زند. خود را رها می کند و زشتی ها و موارد دورکننده خود از بی بندوباری را از بین می برد، خود را زیبا می کند و به سمت بی بندوباری، رهایی و آسودگی از تمام جریانات فکری به تمدن امروزی می رسد… تمدنی که روی سنت ها راه می رود، آزاد و زیباست اما در حقیقت تمدن نیست و شاید این جمله مشخص کند : «تمدن بی تمدنی»! چیزی که باعث می شود انسان در سال ها و قرن های شکوفایی خود، پزمره و پوسیده و بی خاصیت شود…این فیلم داستان تاریخی را می گوید که پایانش تماماً سیاهی ست!
__________________
ما خانه به دوشیم ما خانه به دوشیم تیم اس اس به دو عالم نفروشیم سال 89 تو دربی 69 شیث رضایی دنبال فرهاد بدو آی بدو آی بدو آی بدو آی بدو
|