موضوع
:
اشعار زیبا - اشعاری که دوستشان داریم برای تقدیم به عزیزانتان یا برای دل خودتان
نمایش پست تنها
#
1311
01-25-2011
ساقي
ناظر و مدیر ادبیات
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432
2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
خویش را باور کن
خویش را باور کن....
هیچکس جز تو نخواهد روئید
شعله روشن این باغ تو باید باشی
هیچ کس چون تو نخواهد تابید
سرو آزاده این باغ تو باید باشی
رعد این صحنه تو باید باشی
هیچ کس چون تو نخواهد غرید
چشمه جاری این دشت تو باید باشی
هیچ کس چون تو نخواهد جوشید
نازنین!
سرنگون کردن غم، حرکت آسانی نیست.
لیک آسانتر از آن است که می پنداری.
ریشه ها می گویند:
"ما تواناتر از آنیم که می پنداری"
باز کن پنجره را، صبح آمده است.در این خانه رخوت بگشای.
باز هم منتظری؟
هیچ کس جز تو نخواهد آمد
هیچ بذری، بی تو روی این خاک نخواهد پاشید.
از دل خاک نخواهد روئید
خوشه ای نیز نخواهد برخاست
خرمنی گرد نخواهد گردید
اسب اندیشه خود را زین کن
تک سوار سحر جاده تو باید باشی
و خدا می داند و خدا می خواهد
که تو "خودآ" یی باشی بر پهنه خاک
"کودکان فردا، خرمن کشت امروز تو را می جویند"
خواب و خاموشی امروز تو را
در حضور تاریخ، در نگاه فردا
هیچ کس بر تو نخواهد بخشید
باز هم منتظری؟
برخیز که صبح است بهار آمده است.
"تو بهاری ،
آری !
خویش را باور کن
..
..
مجتبی کاشانی
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
ویرایش توسط ساقي : 01-25-2011 در ساعت
10:04 PM
ساقي
نمایش مشخصات عمومی
ارسال یک پیام خصوصی به ساقي
یافتن همه پست های ساقي
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید