نمایش پست تنها
  #25  
قدیمی 07-17-2014
افسون 13 آواتار ها
افسون 13 افسون 13 آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Jun 2012
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 2,255
سپاسها: : 3,026

3,197 سپاس در 1,890 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض نفرین شده

نفرین شده

تشنه ام چون کویر تبداری
که زبان می کشد به سینه ی آب
نه امیدی که چشمه ای یابم
نه فریبی که ره برم به سراب
در دلم سنگ تیره گون خطا
در گلو عقده های پوزش لال
در سرم خاطرات بی سامان
بر لبم قصه های عشقی کال
دست یک زن که صورتش محو است
در بخور کبود اوهامم
فلس خورشید های سوزان را
می فشاند به دوزخ کامم
چشم من بسته با طلسم شکیب
زانکه شبکور شهر خورشیدم
دیگرم دخمه ایست بستر خواب
چون شبی پیش یار خوابیدم
زیر آن دخمه پشت یک در کور
دیر گاهیست کز نهیب هراس
میکشم ناله باز کن در را
با توأم ای که می سپاری پاس
لیکن از گوشه های دخمه ی ژرف
خسته آهنگ و آشنا به هراس
پاسخ آید که - : باز کن در را
با تو أم ای که می سپاری پاس
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید