[bigbang]

تعریف مهندسی در هیئت مهندسین آمریکا به این شکل هست:
کاربرد خلاقانه اصول علمی در جهت
طراحی یا توسعه ساختارهاماشین ها ، اسباب و یا روشهای تولید و یا کلیه اموری که ترکیبی از این امور باشند و یا
بنا کردن و یا عمل کردن به همین طریق با اشراف کامل از طرح آنها و یا
پیشبینی رفتار آنها تحت شرایط عملی معین به شکلی که :

همه آنها هدف کاربردی مشخصی داشته باشند
شرایط اقتصادی پروژه در نظر گرفته شود
امنیت زندگی و مالکیت در نظر گرفته شود

ببینید من این موضوع رو به این خاطر عنوان کردم که در دانشگاههای ما فقط فراگیری اصول علمی اوون هم به شیوه و چینش نادرست (البته به نظر من) انجام میشه و اصلا به دانشجوی مهندسی گفته نمیشه که مهندسی چیه و مهندس کیه (حداقل من نه دیدم و نه شنیدم)؟

شاید شما فکر کنید که این دانشجو کاری نکرده ولی این دقیقا بر عکسه اوون دقیقا آموخته هاش رو استفاده کرده (البته توی ایران این رو یاد نمیدن)
این دانشجوی مهندسی کار مهندسی کرده.. چون کسی اوون و هیچکدوم از دانشجو ها رو به استفاده از روشی خاص مجبور نکرده و اصلا در محیط کار عملی مهم این نیست که از چه روشی استفاده کنی، مهم اینه که به هدف معینی که قرار حل بشه برسی!
این دانشجو از اصول علمی استفاده خلاقانه کرده، تفاوتش این بوده که گزینه های مختلف رو در نظر گرفته و بهترین رو انتخاب کرده و مثل اوون 2 دانشجوی دیگه خودش رو مجبور به استفاده از روشی خاص نکرده...
از اصول علم جامعه شناسی، روانشناسی استفاده کرده و با کمترین هزینه به هدفش رسیده.

مهندسی یعنی این!