جور دیگه ای هم میشه تصور کرد مَرده 4 تا گربه رو میبینه میترسه و گربه ها هم مَرده رو میبینند و فرار میکنند گربه چهارم گیر کرده تا دنده بزنه حرکت کنه طول میکشه و دوباره مَرده رو میبینه هنگ میکنه و مَرده دستش رو برای ترسوندن گربه بلند میکنه اتفاقی راه اون س تا گربه رو نَشون میده و این آخری هم با گفت یک میو میو به اون 3 تا گربه می پیونده