نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 11-17-2011
مهبا آواتار ها
مهبا مهبا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال بخش کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: سرپل ذهاب
نوشته ها: 712
سپاسها: : 1,370

1,384 سپاس در 473 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


در رویاهای کودکانه آموختم
به چیزی که به من تعلق نداره فکر نکنم،
اما ناگهان او همه ی فکرم شد


شبها زیر دوش آب سرد
بی صدا رها میکند بغض زخم هایش را
و همه می گویند خوش بحالش چه آسان فراموش کرد



تو بارانی من باران پرستم

تودریایی من امواج تو هستم

اگرروزی بپرسی باز گویم:

تو من هستی و من نقش تو هستم.



گاهی" سکوت " علامت رضایت نیست ...

شـــــایــــد کـــــــسی دارد خفه می شود

پـشت سنگینی یـک بـغـض ....!



دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه !



این درد مشترک من و توست که گاهی نمی توانیم در چشمهای یکد یگــرنگــــاه کنیم
__________________

چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم



ویرایش توسط رزیتا : 01-17-2012 در ساعت 10:20 AM
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از مهبا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید