نمایش پست تنها
  #20  
قدیمی 10-16-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ويليام هاروي

ويليام هاروي


نام فارسي : ويليام هاروي
سال ولادت و فوت : 1657 – 1578 ميلادي
مليت : انگلستان



ويليام هاروي، طبيب بزرگ انگليسي، كاشف سيستم گردش خون و كار قلب به 1578 در شهر «فولكستون» انگلستان به دنيا آمد. اثر بزرگ هاروي تحت عنوان «رساله‌اي تشريحي درباره حركت قلب و خون در حيوانات» كه در سال 1628 چاپ و منتشر شد به حق مهمترين كتاب در تمام تاريخ فيزيولوژي شناخته شده است. اين اثر در واقع نقطه آغازين فيزيولوژي مدرن است. اهميت اصلي اين كتاب نه در كاربردهاي مستقيم آن بلكه در فراهم آوردن درك اساسي از چگونگي كار بدن انسان مي‌باشد. امروزه براي ما كه با آگاهي از اينكه خون در بدن جريان دارد بزرگ شده‌ايم و آن را امري مسلم و آشكار مي‌دانيم تئوري هاروي كاملاً بديهي به نظر مي‌رسد. اما آنچه كه اكنون اين چنين ساده و مشهود است براي هيچ يك از زيست‌شناسان قديمي شناخته شده نبود. مؤلفين برجسته زيست‌شناسي نظرياتي به اين شرح ابراز داشته بودند:

الف- غذا در قلب به خون تبديل مي‌شود.

ب- قلب خون را گرم مي‌كند.

ج- شريان‌ها پر از هوا هستند.

د- قلب جوهره حياتي را مي‌سازد.

هـ- خون در شريان‌ها و وريدها بالا و پايين مي‌رود گاهي به سوي قلب حركت مي‌كند و زماني از آن دور مي‌شود.

«گالين» بزرگترين طبيب دنياي باستان، كسي كه شخصاً كالبد شكافي‌هاي بسياري انجام داده و دقيقاً پيرامون قلب و مجاري خون مطالعه و بررسي كرد هرگز به خاطرش خطور نكرد كه خون در بدن انسان گردش مي‌كند. به همين نحو ارسطو نيز كه زيست‌شناسي يكي از مهمترين رشته‌هاي مورد علاقه‌اش بود هيچ اشاره‌اي در اين باب ندارد. حتي پس از انتشار كتاب‌ هاروي بسياري از پزشكان اشتياقي به پذيرفتن اين نظريه نداشتند كه خون در بدن انسان به طور پيوسته در يك شبكه بسته از مجاري و رگ‌ها گردش مي‌كند و قلب نيروي لازم را براي حركت آن فراهم مي‌آورد.

هاروي در ابتدا با انجام يك محاسبه ساده رياضي نظريه گردش خون را بيان كرد. او برآورد نمود كه قلب با هر طپش خود حدود دو اونس خون وارد آئورت مي‌كند با توجه به اينكه قلب در هر دقيقه 72 بار مي‌زند وي به اين نتيجه رسيد كه در هر ساعت حدود 540 پوند خون از قلب وارد آئورت مي‌شود. اما رقم 540 پوند از وزن بدن يك انسان متعارف خيلي بيشتر است چه رسد به اينكه تنها وزن خون يك انسان اين اندازه باشد. به اين ترتيب براي هاروي مسلم شد كه خون از طريق قلب دوباره به گردش در مي‌آيد. هاروي با فرمول‌بندي و تنظيم اين فرضيه براي دستيابي به جزئيات چگونگي گردش خون مدت نه سال به انجام آزمايش‌هاي مختلف و تحقيقات دقيق پرداخت.

هاروي در كتاب خود به طور روشن اين نكته را بيان كرد كه شريان‌ها خون را از قلب دور مي‌كنند در حالي كه وريدها آن را به قلب باز مي‌گردانند. هاروي چون ميكروسكوپ در اختيار نداشت، نتوانست مويرگ‌ها، مجاري بسيار كوچكي كه خون را از شريان‌هاي كوچكتر به وريدها منتقل مي‌كنند، ببيند اما به درستي به وجود آنها اشاره دارد. (مويرگ چند سال پس از مرگ هاروي توسط مالپيگي، زيست‌شناس ايتاليايي كشف شد.)

هاروي همچنين بيان كرد كه وظيفه قلب تلمبه كردن خون به شريان‌ها مي‌باشد. تئوري هاروي در اين باب نيز مانند بسياري نكات ديگر اصولاً صحيح است. به علاوه اينكه او براي تأييد تئوري خود شواهد تجربي گرانبهايي ارائه داد و مباحث دقيقي را مطرح كرد. گر چه اين تئوري در ابتدا با مخالفت‌هاي شديدي مواجه شد اما تا اواخر عمر او به طور كلي مورد قبول و پذيرش قرار گرفت.

هاروي در زمينه جنين شناسي نيز كار كرد. البته تحقيقاتش در اين باب كه بسي كم‌اهميت‌تر از كارهاي او در موضوع گردش خون بود، زياد چشمگير نبود. او محققي دقيق بود و كتاب او «توالد و تناسل حيوانات» كه در سال 1651 منتشر شد نقطه واقعي شروع مطالعات نوين جنين شناسي مي‌باشد. او كه به شدّت از ارسطو متأثر بود همانند او با تئوري پيشين‌سازي-فرضيه‌اي كه معتقد بود يك جنين حتي در مراحل اوليه تشكيل در مقياس كوچكتر ساختمان كاملاً مشابه با ساختمان بدن يك موجود بالغ را دارد- مخالف بود. هاروي به‌درستي خاطر نشان ساخت كه ساختار نهايي يك جنين به‌تدريج شكل مي‌گيرد.

هاروي عمري طولاني، جالب توجه و توأم با موفقيت داشت. در جواني در كالج «كابوس» دانشگاه كمبريج تحصيل كرد. به سال 1600 م. به منظور تحصيل به ايتاليا رفت و در دانشگاه پادوآ، كه در آن دوران بهترين مدرسه پزشكي جهان در جهان شناخته مي‌شد، به تحصيل پرداخت. ( جالب است بدانيم در دوران تحصيل هاروي در پادوآ، گاليله استاد آن دانشگاه بود اگرچه معلوم نيست آن دو با يكديگر ملاقات كرده‌ باشند.) هاروي درجه پزشكي خود را در سال 1602 دريافت كرد و به انگلستان بازگشت. وي دوران طولاني را همراه با موفقيت به عنوان طبيب سپري كرد. دو تن از پادشاهان انگلستان «جيمز اول و چارلز اول» و همچنين فيلسوف نامدار فرانسيس بيكن از جمله بيماران او بودند. او در كالج پزشكان لندن سخنراني‌هاي متعددي در باب آناتومي ايراد كرد. يك‌بار نيز به رياست آن كالج انتخاب شد كه از پذيرش آن امتناع نمود.

هاروي كه ساليان متمادي سرپزشك بيمارستان «سنت بار تلوميوز» لندن بود با انتشار كتابش در باب گردش خون، در سال 1628 در سراسر اروپا مشهور گرديد. هاروي ازدواج كرده بود ولي فرزندي نداشت. او به سال 1657 در سن 79 سالگي در لندن در گذشت.



کتاب تاثیرگذارترین های تاریخ

شرح حال و آثار یکصد نفر از موثرترین شخصیت های تاریخ جهان

نوشته: میشل اچ.هارت

ترجمه: محمد حسین آهویی
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از رزیتا به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید