شیراز یکی از شهرهایی است که به علت لطافت طبع و نکته سنجی ضرب المثل، کنایه و استعاره در محاوره بین افراد به وفور دیده میشود و همین عوامل هستند که لفظ را شیرین و شنونده را بیزار نمی کند. گاه انسان پیرمرد و پیرزنانی را می بیند که دلش می خواهد ساعتها پای صحبت آنان بنشیند و از دریای مثلها و متلهای آنان استفاده کند و خسته هم نشود.چه کنم به کار کردگار؟/ خدا دونه خجیجه/ رسیده به ئی دریجه (طعنه به آدم تازه به دوران رسیده ای که کم ظرفیت است)
بنا به استخاره شد، تز بی ی آقُ پاره شد (کسی که به دلیل ظاهراً موجهی از کاری که از او خواسته شده سرباز زند)
پاش سریده (عاشق شده)
ترتیزک کاشتم قَتُقِ نونم بشه، نَم دُنُسّم قاتل جونم میشه (از کسی که به گردنش حق داشتم و منتظر خیر بودم زیان دیدم)
جود بازی در وردن (مظلوم نمائی کردن)
چونَش چُیده (جرأت ندارد)
حیا رِ خورده آبِ رو رِ قی کرده (شرم و آبرو را کنار گذاشته)
دوره میر جلاله، یه زن دو شوور حلاله (این کنایه در مورد زنی است که هر یک از فاسق هایش را در جاها و موقعیتهای مختلف شوهر خود معرفی
می کند)
روغن ریخته رِ نذر شاه چراغ می کنه (چیزی را می بخشد که از ارزش افتاده است)
زَنگُلی پُی تابوت (فرزند مرد پیر)
دمت بیگیر بوگو گل پودنک ( حرف اضافی نزن )
سوادش پورمک زده (نظیر: سوادش نم کشیده)
شپش از دسّش نمی یفته (خیلی خسیس و ممسک است)
عامو نادی اسم خودته به ما نهادی؟ (آنچه را به ما نسبت دادی لایق خودت است)
قِر که بالُی قِر که پنا بر خدا/ قِر بی بی چِندر که پنا بر خدا (طعنه زدن پا به سن گذاشته ای که بیش از حد انتظار به قر و فر خود می پردازد)
کاشکی بارِش رفته بودی (بار رفتن= مرده به دنیا آمدن، نفرین است)
گُل هُم هُم (چیز کمیاب)
مولچه چی چی یه که کله پاچَش چی چی باشه؟! (وقتی کسی از چیزی کم ارزش انتظار زیادی داشته باشد)
نوکری که داشتی بندره/ از گشنگی سلندره (من نوکر تو نیستم، به من فرمان نده)
هم نذر حسین، هم شوم شوُ بچا (با یک تیر دو نشان زدن)
__________________
ای بنده تو سخت بی وفایی ،
از لطف به سوی ما نیایی
هرگه که ترا دهیم دردی ،
نالان شوی و به سویم ایی
هر دم که ترا دهم شفایی ،
یاغی شوی و دگر نیایی . . .
ای بنده تو سخت بیوفایی ...