ما حالتِ زردی داریم
انگار نه یاری و نه مَردی داریم
گفتیـم بـه آدمانی از قـلـب ، تـبـسّم بـارنـد
گفتند درین ناحیـه، دردی داریـم
با عشـق نبـردی داریم
*
خشکیم چنین تا هستیم
گفتند که ما ظاهر ِ دریا هستیــم
در عمق نمانـده ایـم تـا ز عـمـق بالا گیـریم
امـروزتر وبدونِ فـردا هستیــم
یاد آورِ سرما هستیم
|