05-29-2010
|
|
کاربر فعال
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: غرب تهران
نوشته ها: 1,075
سپاسها: : 0
20 سپاس در 19 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
هوش سياه جرايم اينترنتي را به تلويزيون آورد
هوش سياه جرايم اينترنتي را به تلويزيون آورد
مجموعه تلويزيوني «هوش سياه» با ساختاري پليسي و درباره جرايم اينترنتي مدتي روي آنتن جا خوش كرده و هفتهاي 3 بار روزهاي شنبه، دوشنبه و سه شنبه ساعت 45/20 از شبكه 3سيما پخش ميشود. سريال هوش سياه مجموعهاي 15 قسمتي است كه روايتگر داستان مبارزه پليس آگاهي با جرايم اينترنتي است كه به تخلفات گروههاي مخرب در حوزه رايانه و الكترونيك ميپردازد؛ درواقع با رشد روزافزون استفاده از رايانه زمينه بروز جرايم در اين حوزه نيز افزايش پيدا كرده، در نتيجه پليس براي پيشگيري و مقابله مؤثر با متخلفان اينترنتي دست به تمهيدات جديدي زده است و حالا اين مجموعه در نظر دارد تا گوشهاي از تلاش و البته هوش سياه متخلفان جرايم اينترنتي را بهتصوير بكشد كه با استقبال مخاطب مواجه شد.
تهيه و توليد مجموعه تلويزيوني هوش سياه شايد نخستين تجربه سيد عباس فاطمي در حوزه بررسي جرايم اينترنتي از طريق رسانه ملي باشد، اين تهيهكننده ضمن تاييد اين مطلب درخصوص كم و كيف توليداين مجموعه گفت: رشد فناوري در جامعه، نوع زندگي افراد را تحت تاثير قرار داده و به اين ترتيب شكل جرايم نيز تغيير كرده است و آدمهاي هوشمند با ابزارهاي جديد به جاي بالا رفتن ازديوار مردم با صرف كمترين هزينه مكاني و زماني، كالاهاي بهتري را ميدزدند. درواقع اينترنت و فضاهاي مجازي موجود، زمينه مناسب براي ارتكاب جرايم سنگين مالي و خانوادگي را فراهم كرده و سوءاستفادههاي مالي و البته ملي مانند شركتهاي هرمي را ـ كه عمده كار آنها با اينترنت است ـ روز به روز افزايش داده است.
وي افزود: آگاهي مردم نسبت به اين جرايم مستلزم اين است كه عدهاي در قالب تحقيق اين موضوع را بررسي كنند و مجموع دستاوردهاي خود را به صورت فيلمنامه بنويسند و در قالب سريالهاي تلويزيوني كه مخاطب گستردهتري دارد، عرضه شود. به همين دليل از سال 1386 طرح اوليه به سيما فيلم ارائه شد و پس از تصويب، آقاي اسلامي مهر از من و مسعود آبپرور دعوت كرد تا مذاكراتي را درباره اين پروژه انجام دهيم كه پس از جلسات متعدد به اين نتيجه رسيديم كه تحقيقاتي را از روي پروندههاي موجود در اين زمينه انجام دهيم و براساس جرايم واقعي به داستانهاي قابل نمايش دست يابيم؛ در نتيجه 8 داستان واقعي بررسي شد و مجموع پروندهها را در اختيار آرش قادري گذاشتيم و قصه جديدي برگرفته از داستانهاي واقعي نوشته شد. درواقع به جاي اينكه اپيزودهاي مستقل از يكديگرطراحي و اجرا شود، خط داستان مشتركي را با كاراكتري چون سرگرد احمدي با بازي حسين ياري، معاون دايره پيشگيري و مبارزه با جرايم رايانهاي پليس ايجاد كرديم.
اين تهيهكننده تلويزيوني در پايان صحبتهاي خود به تعداد لوكيشن مجموعه تلويزيوني هوش سياه اشاره كرد و گفت: مجموعه تلويزيوني هوش سياه حدود 15 قسمت بود كه بالغ بر 270 لوكيشن داشت كه از اين تعداد 130 لوكيشن اصلي بود. با يك حساب سرانگشتي متوجه ميشويم كه اين تعداد لوكيشن براي 15 قسمت زياد است اما آقاي آبپرور بادقت نظري كه داشت، از همه لوكيشنها به بهترين شكل استفاده كرد، ضمن اينكه گاهي وقتها پيش ميآمد كه تعدد لوكيشن در يك روز بيشتر ميشد، مثلا يك صبح تا ظهر گروه در يك لوكيشن كار ميكرد و عصر همان روز به جاي ديگري ميرفتيم.
يكي از ويژگيهاي اين مجموعه تلويزيوني، تصويربرداري با دوربين روي دست بود، كاري كه در عرصه سريالسازي تلويزيون بي سابقه است. هاشم گرامي، تصويربردار اين مجموعه تلويزيوني پيش از اين، تجربه كار با دوربين روي دست را در فيلمها و مجموعههاي مختلف تلويزيوني داشته است، اما سريال هوش سياه نخستين تجربه او با اين نوع دوربين بود. هاشم گرامي درخصوص تصويربرداري اين مجموعه تلويزيوني گفت: پيش از اين تجربه كار با دوربين روي دست را با آقاي آبپرور و ديگران داشتهام اما مدت زمان تصويربرداري در هريك از اين كارها حدود 5?دقيقه بود، در هوش سياه همه كار بادوربين روي دست فيلمبرداري شد و اين اتفاقي بود كه تاكنون در ايران نيفتاده است.
وي يادآور شد: در همه دنيا كار با سه پايه منسوخ شده و ما هم بايد به گونهاي پيش برويم كه از روزگار عقب نمانيم اما نكته اينجاست كه در همه دنيا براي يك سريال 50 قسمتي 6 تصويربردار دارند كه هريك از آنها حداقل 10 قسمت را فيلمبرداري ميكنند اما من به تنهايي 15 قسمت سريال را كه در مجموع 750 دقيقه بود، تصويربرداري كردم و اين كار ضربههاي جسمي سختي به من وارد كرد، البته من از اين كار راضي هستم و خدا را شكر ميكنم كه فرصت چنين تجربهاي را در اختيار من گذاشت.
ايده كار با دوربين روي دست با توجه به فضاي پليسي و جرايم اينترنتي براي نخستين بار است كه مطرح ميشود كه خود اين ايده به تنهايي حرفي براي گفتن دارد. هاشم گرامي درخصوص چگونگي شكلگيري ايده استفاده از دوربين روي دست گفت: ايده اين كار، فكر مشتركي از من و مسعود آبپرور بود، توضيح كامل هر پلان را كارگردان ميداد و من فكر ايشان را اجرا ميكردم، البته در شكلگيري اين ايده همه عوامل به سهم خود موثر بودند و تلاش كردند، اما وجه تمايز كار من با بقيه استفاده از دوربين روي دست بود. نكته مهم اين اتفاق كه در توليدات آثار تلويزيوني نيفتاده است، وجود دوربين در بافت و تار و پود فيلمنامه است و در جهت به ثمر رسيدن اين پروژه پيش رفت و اگر هيجاني هم وجود داشت در قالب خود كار بود. به اعتقاد من عناصري چون كارگرداني، بازي و دوربين فقط به نهايي شدن داستان هوش سياه كمك كردند.
وي در پايان صحبتهاي خود به جنبههاي آموزشي اين سريال اشاره كرد و افزود: بازخوردهاي مخاطب حكايت از آموزشي بودن اين مجموعه دارد، چراكه بسياري از تماشاگران به جرايم اينترنتي آشنايي نداشتند و زماني كه صحبت ميشد، ميگفتند نميدانستيم از طريق اينترنت ميتوان سرقت كرد يا خير. متاسفانه اين يك واقعيت است و حالا با چنين مجموعههاي تلويزيونياي ميتوان آموزش لازم را در اين زمينه داد، ضمن اينكه در اين مجموعه به سبك و سياق ويدئو كار نكرديم و با وجود لوكيشنهاي بسيار، كار بخوبي انجام شد. سختترين بخش تصويربرداري لوكيشن خانه كامران در طبقه 12 يك برج بود كه همسطح با نور خورشيد بود و از طرفي صحنه خانه كامران و همچنين لباسهاي او سفيد بود و رنگ سفيد هم دشمن دوربين است، ولي به دليل پرداختن به شخصيتهاي داستان بايد آنچه را مطلوب بود، از دل كار بيرون ميآوردم.
طراحي صحنه و لباس در يك مجموعه پليسي يكي از عناصر مهم درايجاد رابطه منطقي بين كنش و واكنش داستان است.
حسين مجد، طراح صحنه و لباس سريال هوش سياه است كه همگام با آبپرور و گروه توليد پيش رفته. او درخصوص تجربه كار در اين سريال تلويزيوني گفت: طراحي صحنه اين مجموعه سخت بود، چراكه خيلي بعيداست كه براي يك سريال 15 قسمتي 270 لوكيشن درنظر گرفته شود و اين تعداد لوكيشن به اين معنا نبود كه بتوان همه را يك جا جمع كرد، بنابراين هر لوكيشن طراحي صحنه و لباس جداگانهاي را ميطلبيد. به همين دليل كوشيدم لوكيشن و نوع لباسي كه براي كاراكترها انتخاب ميشود، نوعي شخصيتپردازي باشد تا به فهم مخاطب كمك كند.
وي افزود: برهمين اساس همه لباسهاي كامران سفيد بود و فقط وسايل خانه به رنگ سياه طراحي شده بود و اين انتخاب كاملا متعمدانه بود و قصد داشتيم كاراكتري شطرنج گونه را به مخاطب عرضه كنيم تا شخصيت او خوب ديده شود يا از طرفي فعاليت پليس در مكان خاصي طراحي شده بود تا نشان دهيم پليس احاطه كامل بر وقايع و رويدادها دارد. همه اين ترفندها براي باورپذير شدن مجموعه نزد مخاطب طراحي شده بود و اين باورپذير بودن كار به مشورت با مسعود آبپرور، كارگردان نياز داشت تا به نتيجه مطلوب برسيم. در واقع طراحي صحنه و لباس در خدمت داستان بود.
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|