08-01-2010
|
|
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال
|
|
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552
4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
قیاس «پسر آدم، دختر حوا» با «آتش بس» غیرکارشناسی است
به گزارش خبرنگار سینمایی برنا، نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «پسر آدم، دختر حوا» با حضور رامبد جوان (کاگردان) و سعید حاجیمیری (تهیه کننده) در خبرگزاری برنا برگزار شد.
فیلمنامه اولیه، قریب به 140 دقیقه فیلم میشد
در ادامه این نشست، حاجیمیری در خصوص تغییرات اعمال شده بر روی فیلمنامه پس از سپردن کارگردانی این فیلم به رامبد جوان گفت: فیلمنامه اولیه نزدیک به 140 دقیقه فیلم میشد که به لحاظ کلاسیک همان فیلمنامه قبلی است اما با لهجه رامبد جوان قشنگتر شدهاست. فیلمنامه کمدی و اکشن حجمش زیاد میشود، چون مجبور است که بسیاری از جزئیات را توضیح بدهد، در فیلمنامه «پسر آدم دختر حوا» هم خیلی تشریح صحنههایش توضیح زیاد داده شدهبود، به نحوی که طراح، کارگردان، بازیگران، فیلمبردار، صدابردار و ... میتوانستند دستور العمل کاری خود را به راحتی از فیلمنامه بیرون بکشند و دقیقاً بفهمند چی کجا قرار دارد، چون درام کار وابسته به این است که مثلا فلان شیء فلان جا باشد و خیلی وابسته به دیالوگها و میزانسهای خیلی کلی نیست.
حتی جای اتاقهای دو وکیل در فیلمنامه آمده بود
وی افزود: اشیاء، زوایه دید، اینکه اتاق کدامیک از آن دو وکیل سمت چپ، کدام اتاق سمت راست باشد، در فیلمنامه آمدهبود. یادم هست سر همین موضوع خانم قلمفرسایی میگفتند که از فیلمنامه این جوری بر میآید که جهت اتاقها اینگونه که الان در فیلم میبینید، باشد. در حالی که در فیلمنامه به گونهای دیگر تعریف شده بود، منتهی بعد من دیدم که همه مجموعه و گروه این جوری دوست دارند و میگویند این جوری درستتر است. از این رو دو سه نکته را تغییر دادم که مشکلی پیش نیاید. به طور کلی این حجم توضیحات فیلمنامه که باید به صحنه موجود بپردازد، زیاد بود نه خود فیلمنامه.
اگر زمان فیلم طولانی میشد، صدمه اقتصادی وارد میکرد
این تهیهکننده با بیان اینکه اگر زمان فیلم هم زیاد میشد، برای مخاطب کسلکننده نبود، افزود: تجسم خود من این بود که فیلم با آن ریتم و مونتاژی که در ذهن خودم بود، حدود 140 دقیقه میشود. ولی دیدم علیرغم اینکه این زمان ابداً کسلکننده نخواهد بود ولی برای سینمای ایران اکرانش سختتر میشود و واقعاً صدمه اقتصادی میزند چون رسماً زمان یک سانس کامل فیلم را به خود اختصاص میداد و سینماداران ضرر میکنند. همچنین ممکن است تماشاچی عادت نداشته باشد که فیلم ایرانی را با زمان بالا ببیند، این درحالی است که مینشینند فیلم خارجی را 4 ساعت میبیند و اظهار گلهگی نمیکند، اما همه عادت دارند اگر فیلم ایرانی یک ذره زمانش بالا برود، اعتراض کنند.
حاجیمیری اظهار داشت: «پسر آدم، دختر حوا» نسبت به فیلمهای دیگر خیلی طولانیتر است. فیلمهای دیگر 90 دقیقه و این فیلم 120 دقیقه است و 30 دقیقه اضافهتر هم با همان بلیط به تماشاچی نشان میدهیم، این باید باعث خوشحالی باشد.
به گزارش برنا، این تهیهکننده با اشاره به تغییر 10درصدی دیالوگها هنگام فیلمبرداری بیان کرد: 10درصد دیالوگها با خلاقیتهای سر صحنه تغییر کردهاست، اما ممکن است مرز بین فیلمنامهای که بود و چیزی که نهایتاً انجام شده خیلی شفاف نباشد، ولی برای من که در فیلمنامه قبلی نقش داشتم و بعد راشها را مونتاژ کردم کاملاً اینکه چه چیزهایی تغییر کرده که عمدتاً هم در جهت بهتر شدن بوده و خیلی هم در بستر خود فیلمنامه اتفاق افتاده است مشخص است.
جان دیالوگها حفظ شد
وی افزود: تغییرات به وجود آمده حاصل خلاقیت لحظهای رامبد جوان و بازیگران است. منتهی جان دیالوگ را هیچ وقت هیچ کسی جرأت نکرده تغییر دهد، نه خود من نه کارگردان. از این رو سر صحنه کسی به سمت این نمیرفت که در نحوه توزیع اطلاعات در دیالوگها یا تقدم و تأخر و وقایع یا هر چیز دیگر تغییری ایجاد کند. مثلاً در صحنه پشت در فالگوش ایستادن حامد کمیلی، حرفهایی که پس از باز شدن در گفته میشود، یقیناً اینها حرفهایی نیست که در فیلمنامه دقیقاً نوشته شده باشد که حامد کمیلی باید اینها را بگوید. حال و هوای این دیالوگ قطعاً در فیلمنامه بوده ولی تغییر در آن حاصل ابتکار لحظهای رامبد جوان، حامد کمیلی و نهایتاً مونتاژی که من انجام دادم، بود. چون به انواع مختلف این دیالوگها گفته شده بود و رسماً بازیگر پرت و پلا و بیحساب و کتاب حرف میزد. ما نیز آن را در مونتاژ پرت و پلاتر کردیم در عین حالی که منطق هم داشته باشد. لذا همه اینها دخیل است و هیچ کدام به این معنا نیست که از فیلم نامه عدول میشود.
نباید فیلمنامه از چارچوب سینمایی خارج شود
تهیهکننده «پسر آدم، دختر حوا» عنوان کرد: فیلمنامه صحیح فیلمنامهای است که خودش آدرس جاهایی که برای همه جای کار و بازی دارد، بدهد و بگوید که اینها را برای شماها گذاشتم و بنا نیست که من همه را بگویم که شماها محدود شوید. منتهی فیلمنامه چارچوبهای سینمایی را تعریف میکند، که با اعمال خلاقیت نباید از این چارچوبها بیرون برود.
حامد کمیلی و مهناز افشار، جایگزین رامبد جوان و باران کوثری شدند
در ادامه این نشست، سعید حاجیمیری در پاسخ به این سوال خبرنگار برنا که آیا هنگام نگارش فیلمنامه بازیگری مدنظر قرار گرفتهبود یا خیر؟، گفت: فیلمنامه برای هیچ بازیگر خاصی نوشته نشده بود، اما یکسال قبل از ساخت فیلم که قرار بود آقای صمدی این پروژه را کارگردانی کند، به بازیگران دیگری فکر شدهبود. ولی یکسال بعد هیچ یک از بازیگرانی که مدنظرمان بودند در کار حضور ندارند. به عنوان مثال «رامبد جوان» و «باران کوثری» یکی از انتخابهای ما بودند.
احساس کردم صمدی راضی نیست
وی افزود: براساس مقدورات آن سال ( بهار 86)، انتخاباتی صورت گرفتهبود، اما تقریباً 10 روز قبل از اینکه کار را کلید بزنیم، مسائلی پیش آمد و اینکه احساس کردم خود آقای صمدی هم راضی نیست، به ایدهآلش نرسیده و به شدت دلشوره دارد از اینکه این فیلم همان پروژهای است که راجع به آن حرف میزنیم، سالها در سبحان فیلم روی فیلمنامهاش کار شدهاست، همه روی آن متمرکز هستند، میدانند میخواهیم کار مهمی انجام دهیم و توقعها بالاست. از آن طرف هم همین حرفهایی که این فیلم شبیه «آتش بس» است، مطرح شد و مقداری توی دلشان خالی شد و خودش هم گفت که من الان با این روحیه الانم بعد از سه ماه پیش تولید دیگر آن آدم مناسب برای این کار نیستم و آن میزان باورها و قدرتی که اول کار داشتم الان ندارم. خیلی حرفهای نشستیم با هم حرف زدیم و ایشان گفتند، که اگر من این کار را نکنم به نفع است و من نیز گفتم که میگذاریم بماند بعداً تولید میکنیم.
قیاس «پسر آدم، دختر حوا» با «آتش بس» غیرکارشناسی است
حاجیمیری در پاسخ به سوال دیگر برنا مبنی بر اظهارنظرهایی پیرامون شباهت «پسر آدم، دختر حوا» با فیلم «آتش بس» تهمینه میلانی تصریح کرد: این حرفها غیر علمی است کسانی که دستی از دور بر آتش دارند بدون دلیل چیزی را میگویند. به عنوان مثال میگویند این دو نفر شبیه هم هستند و شما با یک نگاه کارشناسی میبینید که اینها هیچ شباهتی با هم ندارند، او چه دیده که نظرش بر این است این دو نفر خیلی شبیه به هم هستند. این درحالی است که آنها در اسکلت صورت، ابرو، چشم و .. خیلی با هم تفاوت دارند، چرا آنها را نمیبینید؟! ولی یک چیزی در ذهن خودش است که تداعی کرده که این دو نفر شبیه به هم هستند.
وی اینگونه اظهارنظرها را غیرکارشناسی خواند و افزود: این حرفها آنقدر غیر کارشناسی بود که یکبار من در معرض سوال قرار گرفتم و این جواب را دادم که آیا حق داریم بگوئیم فیلمهای مثلث عشقی همه شبیه به هم هستند؟ یا مثلا ژانر لج و لجبازی زن و مرد، چه کسی حق دارد بگوید که هم اینها شبیه هم هستند. فیلمهای خارجی زیادی وجود دارد که با همین تم ساخته میشود، مثل «آقا و خانم اسمیت» که اکشن است. این موضوع دو نفر می خواهند روی هم را کم کنند، خیلی وجود دارد. «آتش بس» هم یکی از همین فیلمهاست حتی در بخشهایی از سریال «خانه سبز» که رامبد جوان هم در آن بازی داشت، این لجلجبازی وجود داشت.
مهناز افشار دلشوره داشت که توهم شباهت این دو فیلم تقویت شود
حاجی میری همچنین در پاسخ به خبرنگار برنا مبنی بر انتخاب «مهناز افشار» و ترس از تداعی شدن فیلم سینمایی «آتشبس» عنوان کرد: اتفاقاً وقتی بحث حضور مهناز افشار در این فیلم شد، خود ایشان خیلی دلشوره داشت که این توهمی که از آن میگویند، تقویت میشود، گفتم اتفاقاً بگذاریم این را با صدای بلند اعلام کنیم که چنین توهمی وجود دارد، نمیتوانیم انکار کنیم که وجود ندارد. اما بیائید ببنیم که اینها واقعا شبیه به هم هستند یا نه! ما اگر مدام بخواهیم پرهیز کنیم. پنهان کنیم، انکار کنیم، حرفش را نزنیم، انگار تائید کردهایم که چنین تشابهی وجود دارد و ما از این تشابه خجلیم. در صورتی که چون نیست پس بگذاریم بازیگر آن فیلم، در این فیلم هم باشد.
متأسفانه انتهای موج فیلمهای کمدی جنگی به «اخراجیها» رسید
وی تصریح کرد: قطعاً نه به رامبد میآید نه به من و نه به سبحان فیلم میآید که به دنبال کپیبرداری از فیلمی بیفتیم. اگر اینگونه بود در این 30 سال نمونه دیگری هم داشتیم. همیشه از ما کپی شده است، وقتی «لیلی با من است» را ساختیم، موجی از فیلمهای کمدی جنگی بعد از آن شروع شد که متأسفانه ته آن به «اخراجیها» میرسد. آنقدر از کارهای ما کپیبرداری شد که ما خودمان خوشحال بودیم که بگوئیم که در سینما ژانر ایجاد میکنیم، علت این است که برای ساخت هر فیلمی سالها روی آن فکر میکنیم.
حاجیمیری به فیلم «آتش در خرمن» و پرداختن به حضور کودک در متن جنگ اشاره کرد و گفت: در زمینه سینمای کودک نیز اولین کار کودک و جنگ را با نام ما «آتش در خرمن» کار کردیم که قبل از آن این ژانر وجود نداشت که یک کودک را در متن و صحنه جنگ نشان داده شود و بعد از آن یکسری کار تلویزیونی ساخته شد.
«آتش بس» چه دارد که از آن تقلید کنیم؟!
وی در ادامه صحبتهای خود تصریح کرد: «آتش بس» چه دارد که از آن تقلید کنیم؟! اینها به لحاظ زیر ژانری به یکدیگر شباهتهایی پیدا کردهاند، چون موضوع هر دو فیلم لج و لجبازی است. در «آتش بس» نزدیک به 30 درصد فیلم، یک روانشناس (آتیلا پسیانی) مینشیند و مدام منولوگ میگوید. نقشهای اصلی فیلم زن و شوهرند و از طرفی شوخیها خیلی زمخت و تکراری است. یا مثلاً صحنهای که زنها توی کارخانه میریزند و شلوغ کاری راه میاندازند که نه منطق و نه حاصلی در بردارد. اما به تمام لحظات «پسر آدم، دختر حوا» فکر شدهاست تا از منطق و چارچوب باور تماشاچی خارج نشود.
حاجیمیری در واکنش به صحبتهای تهمینه میلانی در برنامه «شب شیشهای» گفت: من با صراحت این حرفها را میزنم، چون خانم میلانی هم به همین صراحت در برنامه «شب شیشه ای» همان زمانی که آقای صمدی میخواست این فیلم را کارگردانی کند، این جمله را گفت که فیلمی به نام «پسر آدم، دختر حوا» را دارند که از روی فیلم من میسازند. این جمله بود که آقای صمدی را نگران و دلخورکرد. اصلاً رسم نیست که کسی به این صراحت حرف بزند! ایشان از این موقعیت استفاده کرد و در برنامه زندهای چون «شب شیشهای» این حرف را زد.
«آتش بس» ارزش سینمایی ندارد
وی تصریح کرد: اینکه من به خودم اجازه میدهم که از «آتش بس» به صراحت بد بگویم، برای این است که این فیلم، فیلمی بود که در زمان خودش فروخت و به لحاظ موضوعی برای جامعه جذاب بود، ولی ارزش سینمایی ندارد. یکبار دیگر دعوت میکنم از کسانی که میگویند «پسر آدم، دختر حوا» شبیه «آتش بس» است این فیلم را ببینند، بعد ببینند که 4 سال پیش به چه چیزی خندیدهاند؟!
حاجی میری مهناز افشار، بازیگر دو فیلم «پسر آدم، دختر حوا» و «آتش بس» را بهترین در مورد شباهت این دو فیلم دانست و بیان کرد: الان باید از خانم افشار سوال کرد که سوال شده و در جاهایی که مصاحبه کردهاست، گفتند که این فیلم یک سر و گردن از «آتش بس» بالاتر است و من افتخار میکنم که این را بازی کردهام. گفتهاس که همیشه من در طول فیلمبرداری نگران بودم، اما من به حاجیمیری و توانائیهای رامبد جوان اعتماد کردم و خوشبختانه جوابگرفتم.
مهناز افشار بهترین قاضی است
وی افزود: بهترین قاضی خود «مهناز افشار» است که هر دو فیلم را بازی کردهاست و اینکه آیا الان این تشابهی بین این دو وجود دارد یا نه!
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|