07-19-2012
|
مدیر روانشناسی
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
نگاه کن من چه بی پروا به مرز قصه های کهنه میتازم
نگاه کن با چه سرسختی تو این سرما برای عشق یه فصل تازه می سازم
یه فصل پاک یه فصل امن وبی وحشت برای تو که یه گلبرگ زودرنجی
یه فصل گرم و راحت زیر پوست من برای تو که با ارزشترین گنجی
...
..
.
نگاه کن من چه شبنم وار
چه شبنم وار به استقبال دستای خزون میرم
هراسم نیست از این سرمای ویرانگر
برای تو عاشقانه میمیرم
----------
29/4/91
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|