نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 02-04-2008
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Wink بمباران شیمیائی ایران و حلبچه توسط دولت وقت عراق Iraq chemical bombardment





بحثی پیرامون؛ انهدام تسليحات شيميايي عراق

نویسنده: دکتر عباس فروتن، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

در بخش C قطعنامه 687 مورخ 14 فروردين 1370 (آوريل 1991) شوراي امنيت سازمان ملل متحد، انهدام كليه تسليحات كشتار جمعي و سلاح هاي باليستيك با برد بيش از 150 كيلومتر، تحت نظارت بين المللي پيش بيني شده است.
پس از قبول رسمي قطعنامه از طرف عراق در تاريخ 29 فروردين كميسيون ويژه خلع سالح سازمان ملل United Nation Special Commission (UNSCOM) شكل گرفت. اهداف اين كميسيون عبارت بود از: بررسي فوري توانايي هاي شيميايي ـ بيولوژيك عراق و انهدام تمامي مخازن ذخيره سازي مواد، تمامي اجزا مربوطه، برنامه هاي تحقيق و توسعه، امكانات توليد و نيز تهيه برنامه اي جهت اطمينان از اينكه عراق در آينده هيچگونه فعاليتي را در موارد فوق نخواهد داشت. از آژانس بين المللي انرژي اتمي نيز درخواست مشابهي جهت ارزيابي برنامه هسته اي عراق بعمل آمد.
در 19 خرداد همان سال تيمي متشكل از 8 كشور مختلف اروپايي، مهمترين مركز توليد و ذخيره‌سازي تسليحات شيميايي عراق يعني تاسيسات “المثني” را مورد بازديد قرار دادند. اين تاسيسات در منطقه اي بياباني در زميني به مساحت 50 كيلومتر مربع در نزديكي شهر سامرا واقع شده است. از ميان 600-500 نفري كه در هنگام فعال بودن مجتمع المثني مشغول بكار بودند، سالانه حدود 100 نفر توسط عوامل اعصاب مسموم مي شدند كه 90% آنان در همان محل و مابقي در سامرا يا بغداد درمان مي شدند. در مورد مصدومين گاز خردل هيچ اطلاعاتي در دست نبود. توليد تابون در سال 1366 (1988) متوقف شده بود و نمونه اي از آن پيدا نشد. اين مجتمع به واحدهاي مختلفي مانند ذخيره سازي مواد اوليه، توليد عوامل شيميايي، توليد بمبها، پر كردن بمبها از عوامل، انبار تسليحات شيميايي، تحقيق و توسعه تقسيم شده بود.
حداقل ده مركز مهم كه در زمينه توليد سلاح هاي شيميايي و بيولوژيك فعاليت مي كرد در عراق شناسايي شد كه عبارتند از:


1- سلمان پاك: مركز تحقيقاتي آنتراكس، توكسين بوتيليسم، كلستريديوم پرفرنژنس، ميكوتوكسين ها، آفلاتوكسين ها و رايسين.
2- الحكم: توليد آنتراكس و توكسين بوتيليسم
3- المنال: توليد سم بوتيليسم و تحقيق بر عوامل ويروسي
4- الصفا: توليد آفلاتوكسين
5- كارخانه تاجي: توليد توكسين بوتيليسم
6- مجتمع المثني: مركز تحقيق، توليد و تكامل تسليحات شيميايي شامل گاز خردل، تابون، سارين و VX.
7- فلوجه شماره يك: توليد مواد پيش ساز گازهاي جنگي.
8- فلوجه شماره دو: توليد مواد پيش ساز جهت مجتمع المثني
9- فلوجه شماره سه: پشتيباني مجتمع المثني.
10- محمديه: انبار سلاحهاي شيميايي.



اگرچه بخشهايي از مجتمع المثني و ساير مراكز توليد سلاحهاي شيميايي بيولوژيك عراق در اثر بمباران جنگ آسيب ديدند ولي قسمتهاي زيادي نيز هنوز سالم مانده بودند [4] و ميزان سلاحها و گازهاي منهدم شده توسط آنسكام بسيار بيش از آنستكه در بمبارانهاي شديد هوايي عراق در جنگ دوم خليج منهدم شدند.
جدول زير بيانگر انهدام بخشي از تسليحات شيميايي عراق است كه تا سال 1371 (1993) توسط گروه بازرسان سازمان ملل صورت گرفته است [5].
نوع ماده اوليه يا سلاح شيميايي مقدار يا تعداد
كلاهكهاي شيميايي موشكهاي دوربرد (الحسين) جهت سارين و GF 29 عدد
بمبهاي شيميايي R400 347 عدد
قطعات مختلف بمبهاي شيميايي R400 333 عدد
بمبهاي خردل 250 و 500 محتوي خردل پلي مريزه 1473 عدد
راكت و كلاهك شيميايي 122 ميلي متري 265 عدد
كلاهك شيميايي راكت هاي 122 ميلي متري 6152 عدد
موتور راكت شيميايي 122 ميلي متري 16885 عدد
گلوله هاي توپ شيميايي 155 ميلي متري خردل 1492 عدد
گلوله هاي توپ شيميايي 155 ميلي متري خالي 21 عدد
سارين 120 ليتر
مخلوط سارين با GF 61273 ليتر
خردل 69328 كيلوگرم
D4 73005 ليتر
DF 14600 ليتر
Dichlorethane 1120 ليتر
Isopopyl alcohol 107148 ليتر
Thio – diethylenglycol 1200 ليتر
Cyclohexano/isopropyl alcohol 1200 ليتر
Phosphorous oxychloride 197400 ليتر
Thionyl chloride 134200 ليتر

در بخشي از گزارش سال 1376 (1998) بازرسان سازمان ملل در مورد آمار سلاحها و مواد شيميايي كه تا آن زمان توسط آنها در عراق نابوده شده است چنين آمده است:
تعداد سلاحهاي شيميايي پر و خالي منهدم شده 38537 عدد
گازهاي شيميايي جنگي 690 تن
مواد پيش ساز گازهاي جنگي 3000 تن
همچنين به انهدام كامل مركز اصلي توليد سلاحهاي بيولوژيكي عراق (Al - Hakam) اشاره شده است كه برنامه آن در زمنيه توليد ميكروب سياه زخم و سم بوتيليسم بوده است.

لازم به ذكر است كه عراق ادعا نمود كه مقادير بسيار زيادي از تسليحات شيميايي و بيولوژيك خود را بطور يك جانبه و بدون نظارت بين المللي نابود كرده است اما به اعتقاد آنسكام در بسياري از اين موارد اين ادعا اثبات نشده و ممكن است اين تسليحات در جايي مخفي شده باشند.
همچنين عراقي ها به آنسكام گفتند مقادير بسياري از گازهاي جنگي را در جنگ با ايران بكار برده اند ولي ميزان آنرا مشخص ننمودند.
در 17 تير 1377 (1998) يكي از تيمهاي آنسكام سندي را در ستاد نيروي هوايي عراق پيدا مي كند كه مربوط به ميزان مصرف تسليحات ويژه (شيميايي) در جنگ عراق با ايران بوده است. متاسفانه اين سند از دست بازرسان خارج مي شود و پيگيريهاي شديد آنسكام در اين مورد به نتيجه نرسيد [6].



ابهامات در مورد گاز عصبي VX

در مورد VX عراقيها ابتدا اظهار داشتند كه برنامه مربوط به توليد گاز عصبي VX فقط از فروردين 66 تا شهريور 68 اجرا شده و فقط در حد آزمايشگاهي بوده و به دلل كيفيت نامطلوب آن متوقف شده است اما بعداً در گزارش ديگري پذيرفتند كه 3900 كيلوگرم VX توليد كرده اند كه 2400 كيلوگرم آن در سال 1366 و مابقي در 1369 توليد شده است [7]. بررسي قطعات منهدم شده كلاهكهاي شيميايي كه قبلاً ذكر شده بود خالي بوده اند، نشان داد كه محتوي گاز عصبي VX بوده‌اند [8].
اطلاعات جديد به وضوح نشان داد كه برنامه VX حداقل از ماه خرداد 1364 شروع شده و تا آخر آذر 1369 بطور مستمر ادامه يافته است. نتيجه گيري آنسكام اين است كه VX در مقياس صنعتي در عراق توليد شده و مشكلات مربوط به مواد پيش ساز، ذخيره سازي و پايداري آن حل شده است. علاوه بر اين يكي از مدارك بدست آمده از عراق اشاره به توليد ذخاير استراتژيك از ماده اي به نام VX – hydrochloride مي نمايد كه در واقع يك مرحله قبل از تشكيل VX مي باشد. عراق پذيرفته است كه در سال 1369 به توليد 69 تن كولين پرداخته است. اين ماده انحصاراً براي توليد VX مصرف دارد و براي مساحت 90 تن VX كافي است. علاوه بر اين عراق بيش از 200 تن از هر كدام از پيش سازهاي Phosphorous Penta Sulphide و di – isopropylamine تهيه كرده كه اين مقدار ماده براي توليد بيش از 400 تن VX كافي است ! تاكنون هيچ شواهدي جهت اثبات ادعاي عراق مبني بر نابود كردن كامل اين مواد پيش ساز ارائه نشده است [9].

علاوه بر مورد VX، مدارك موجود نشان داد كه در مورد توليد گلوله هاي توپ، راكتاي 122 ميلي متري و بمبهاي شيميايي سارين با روش دوگانه (Binary) عراقيها پيشرفت زيادي داشتند. عراقيها همچنين پذيرفتند 3 عمليات آزمايشي موشكهاي دوربرد با كلاهك شيميايي انجام داده اند كه يكي از آنها در ارديبهشت 1370 با گاز سارين بوده است. همچنين مدارك موجود نشان داد كه عراقيها براي توليد مواد اوليه كليدي جهت ساخت گازهاي شيميايي فعاليتهايي را انجام داده بودند بعنوان مثال مي‌توان به توليد سيكلوهگزانول از فنل (جهت توليد گاز عصبي GF) و توليد دي ايزو پروپيلامين از آمونياك (جهت توليد گاز عصبي VX) اشاره نمود. در مورد خريدهاي مربوط به مجتمع سلاحهاي شيميايي المثني اطلاعات نشان داد كه حداقل صد ميليون دلار از خريدهاي مربوطه اظهار نشده است [9].

بمب هاي راديولوژيك

گزارشات منتشره توسط آنسكام نشان مي دهد كه در عراق پروژه اي جهت توليد بمب راديولوژيك از سال 1365 فعال بوده است. به اين منظور آزمايشاتي بر روي اكسيدزينكوريوم راديواكتيو با بمبهايي كه متناسب با آن طراحي شده بود صورت گرفته بود و عراقيها مي خواستند اين سلاح را در مراحل آخر جنگ با ايران بكار برند (10).

تسليحات بيولوژيك


عراق پذيرفت كه برنامه گسترده اي در زمينه تسليحات تهاجمي بيولوژيك داشته است كه شامل تحقيق و توسعه جهت توليد گسترده باكتريها و ويروسها و توكسين ها تا مراحل بكارگيري نظامي آن بود [10]. اين تحقيقات از سال 1352 آغاز شده بود. به اين منظور امكانات و دستگاههاي فرمانتوري را كه براي توليد غذاي دام طراحي شده بود (single cell protein) بكار گرفته شد و در اواسط 1365 به منظور توليد گستردهتر سموم بيولوژيك، كار با فرمانتورهاي بزرگتر 450-150 ليتري ادامه يافت. عراقيها آزمايشات زيادي در اطاقهاي گاز و نيز در بيابان جهت مطالعه تاثير سلاحهاي بيولوژيك (آنتراكس و توكسين بوتيليسم) بر روي حيوانات كوچك و بزرگ شامل گوسفند، ميمون و سگ انجام دادند [1]. عراق سرانجام پذيرفت كه برنامه وسيعي جهت عملياتي كردن سلاحهاي بيولوژيك داشته است كه از آن جمله مي توان به 16 كلاهك موشكي دوربرد جهت آنتراكس و 5 كلاهك جهت سم بوتيليسم كه پر و آماده براي حملات بيولوژيك بوده است اشاره كرد. عراق تعداد نامشخصي بمب ميكروبي را نيز از مواد فوق پر نموده و آزمايشات متعدد با وسايل خاصي جهت پاشيدن (Spray) عوامل بيولوژيك انجام داده بود [12].
در سال 1374 مشخص شد كه عراق برنامه خاصي جهت حفظ اسناد مهم مربوط به دانش فني سلاحهاي غيرمتعارف خود داشته كه سالها تيم بازرسان سازمان ملل بدنبال آنها بوده اند. افشا شدن اين اسناد خصوصاً در زمينه شناخت برنامه هاي آينده جنگلهاي بيولوژيك عراق كمك زيادي به بازرسان نمود [13].


سندرم جنگ خليج فارس


در حدود 697 هزار سرباز امريكايي در جنگ خليج فارس شركت داشتند كه برخي از آنها پس از بازگشت علائم غيرقابل توجيهي را اظهار مي نمودند. شايعترين اين علائم عبارت بود از: خستگي، سردرد، درد مفاصل، بثورات پوستي، تنگي نفس، اختلالات خواب، عدم تمركز و فراموشي. در سربازهاي انگليسي و كانادايي شركت كننده در جنگ نيز علائم مشابه گزارش شده است كه به مجموعه اين علائم سندرم جنگ خليج فارس مي گويند [14].


تاكنون هيچ علت واحدي براي اين علائم مشخص نشده است اگرچه فرضيه هاي مختلفي مطرح مي باشند مانند:
ـ احتمال آلودگي به سلاحهاي شيميايي و بيولوژيك
ـ عوارض مربوط به مصرف قرصهاي پيريدوستيگمين
ـ تاثير دود ناشي از سوختن چاههاي نفت
ـ تاثير حشره كشها و مواد دور كننده حشرات و تركيبات شيميايي كه معمولاً نيروهاي نظامي مصرف مي كنند.
ـ واكسيناسيون سياه زخم و بوتيليسم
ـ بيماريهاي عفوني خصوصاً ليشمانيوز احشايي
ـ تشعشعات اورانيوم
ـ استرس رواني



مطالعه گسترده اي كه روي 20 هزار نفر از سربازان آمريكايي شركت كننده در جنگ خليج فارس انجام شد نشان دادكه هيچ بيماري مشخصي در سربازان وجود ندارد و نمي توان سندرم واحدي را به آنها نسبت داد [15]. صدها مورد از بكار افتادن آژيرهاي شيميايي ناشي از اثر گرد و غبار، حرارت، دود و … بوده است كه سربازان را نگران حملات شيميايي نموده است و هيچ مورد ثابت شده استفاده از گازهاي شيميايي وجود ندارد.

پيشگيري از مسموميت با عوامل اعصاب در جنگ خليج فارس

"پيريدوستيگمين" بعنوان يك كاربامات مي تواند آنزيم استيل كولين استراز را در سيناپس ها مهار كرده و علائم مسموميت با گازهاي عصبي را ايجاد كند. البته آنزيم پس از كارباميله شدن بطور خودبخودي و بتدريج هيدروليز شده و فعال مي گردد. مي توان با مصرف مقادير كم داروي پيريدوستيگمين، بخشي از آنزيمها را بطور موقت مهار نمود بدون آنكه علائم باليني به وجود آيد. اگر اكنون چنين فردي با گازهاي عصبي مسموم شود بخشي از آنزيمها كه توسط كاربامات موقتاً مهار شده‌اند در دسترس گازهاي عصبي قرار نگرفته و لذا بطور غيرقابل برگشت فسفريله نخواهند شد. اعضاء تيمهاي خنثي سازي بازرسان سازمان ملل يك قرص mg 30 پيريدوستيگمين هر روز قبل از شروع كار مصرف مي كردند كه مي تواند يك دوره 6 ساعته را پوشش دهد و گاهي با فواصل 8 ساعت 2 تا 3 قرص روزانه تجويز مي شد. اين روش هيچ عارضه جانبي نداشت و همين موضوع در تستهاي متعددي روي داوطلبين قبلاً تجربه شده بود. اما اين يافته بر خلاف تجربه گسترده جنگ دوم خليج فارس بود چون پيريدوستيگمين طي دوره هاي متغير به 41650 سرباز داده شد و باعث نفخ، دل پيچه، شل شدن مدفوع و احساس رادار در سربازان شد بطوري كه در حدود 1% موارد قابل توجه بود و در 1/0% موارد منجر به قطع دارو شد [4]. اگرچه در جنگ دوم خليج فارس تجربه زيادي روي اين دارو انجام شد ولي معلوم نيست در يك محيط شيميايي كه گازهاي عصبي پايدار از راه پوست و مخاط تدريجاً جذب مي شوند آيا واقعاً اين روش عوارض مسموميت را كاهش داده و كارآيي نيروها را بهبود مي بخشد؟
اين فصل را با ذكر واقعيتي از زبان يكي متخصصين آنسكام به اتمام مي بريم:
“… وي به موضوع عجيبي كه غيرقابل انتظار هم نبود، اشاره مي كند و آن يافتن برچسبهاي روي ظروف حاوي مواد اوليه و تجهيزات زرادخانه شيميايي عراق بود كه نام كشورها و شركتهاي سازنده (اروپايي ـ آمريكايي) آنها را نشان مي داد … وي تاكيد مي كند كه سياستمداران خودشان زرادخانه عراق را ساختند و سپس نيروهاي خودشان را براي نابود كردن آنچه خود ساخته بودند به ميدان كارزار فرستادند!…” [4].


منابع :


2. Associated press, Washington. Aug. 11, 1990.
3. Lebeda F J (1997). Deterrence of biological and chemical warfare: A review of policy options. Mil Med: 162: 156-161
4. Willems G L et al (1993). The United Nation and chemical disarmament: III:Medical supporting during the chemical disamament of Iraq. Ann Med Miit Belg: 7: 157 – 175.
5. UN documents S/25977. Jun. 21, 1993.
6. UN documents S/1999/401. Apr. 9, 1999.
7. UN documents S/1998/920. Oct. 6,1998.
8. UN documents S/1998/995. Oct. 11, 1995.
9. UN documents S/1995/864. Oct 11, 1995.
10. UN documents S/1995/1038. Dec. 17, 1995.
11. UN documents S/1995/864. Oct. 11, 1995.
12. UN documents S/1998/920. Oct. 6, 1998.
13. UN documents S/1996/848. Oct. 1, 1996.
14. Hyams kc(1997).Lessons derived From evaluating gulf war syndrome. Psychosm med:60:137-9.
15- jospeph sc(1997).A Comprehensive clinical evaluating of 20000 persian gulf war water. Milmed:162:149-155.
1.Document S/20134. Aug. 19, 1988.



__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید