بزن بر سنگ ، جامم را
مرا بشكن ، مرا بشكن
تو سر تا پا وفا بودي
ولي اي مهربان من ،
بگو آخر ، كه از اول كجا بودي
كنون كز من بجا ، مشت پري در آشيان مانده
آهي زير سقف آسمان مانده
بيا آتش بزن اين آشيان ، اين بال و پرها را ،
رها كن اين دل غمگين و تنها را
تورا راندم
كه دست ديگري بنيان كند روزي بناي عشق و اميــــدت
شود امـــيد جاويدت
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...
======================================
مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
|