نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 10-13-2007
kiana آواتار ها
kiana kiana آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 795
سپاسها: : 843

1,438 سپاس در 268 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شعر طنز ، ضرب المثل، جوک، لطیفه، اس ام اس و .....

لطفا پس از شنیدن صدای بوق ..و پیام های زیر ..پیغام بگذارید

پیغام گير حافظ:



رفته ام بیرون من از کاشانه ی خود غم مخور!

تا مگر بینم رخ جانانه ی خود غم مخور!
بشنوی پاسخ زحافظ گر که بگذاری پیامزآن زمان کو باز گردم خانه ی خود غم مخور !







پیغام گیر سعدی:



از آوای دل انگیز تو مستم

نباشم خانه و شرمنده هستم
به پیغام تو خواهم گفت پاسخ
فلک را گر فرصتی دادی به دستم







پیغام گیر فردوسی :



نمی باشم امروز اندر سرای

که رسم ادب را بیارم به جای
به پیغامت ای دوست گویم جواب
چو فردا بر آید بلند آفتاب







پیغام گیر خیام:



این چرخ فلک عمر مرا داد به باد

ممنون توام که کرده ای از من یاد
رفتم سر کوچه منزل کوزه فروش
آیم چو به خانه پاسخت خواهم داد!







پیغام گیر منوچهری :



از شرم به رنگ باده باشد رویم

در خانه نباشم که سلامی گویم
بگذاری اگر پیغام پاسخ دهمت
زان پیش که همچو برف گردد رویم!







پیغام گیر مولانا :



بهر سماع از خانه ام رفتم برون.. رقصان شوم!

شوری برانگیزم به پا.. خندان شوم شادان شوم!
برگو به من پیغام خود..هم نمره و هم نام خود
فردا تو را پاسخ دهم..جان تو را قربان شوم!







پیغام گیر بابا طاهر:



تلیفون کرده ای جانم فدایت!

الهی مو به قوربون صدایت!
چو از صحرا بیایم نازنینم
فرستم پاسخی از دل برایت!









وپیغام گیر نیما :



چون صداهایی که می آید

شباهنگام از جنگل
از شغالی دور
گر شنیدی بوق
بر زبان آر آن سخن هایی که خواهی بشنوم
در فضایی عاری از تزویر
ندایت چون انعکاس صبح آزا کوه
پاسخی گیرد ز من از دره های یوش





پیغام گیر شاملو :





بر آبگینه ای از جیوه ء سکوت

سنگواره ای از دستان آدمی
تا آتشی و چرخی که آفرید
تا کلید واژه ای از دور شنوا
در آن با من سخن بگو
که با همان جوابی گویمت
آنگاه که توانستن سرودی است





پیغام گیر سایه :





ای صدا و سخن توست سرآغاز جهان

دل سپردن به پیامت چاره ساز انسان
گر مرا فرصت گفتی و شنودی باشد
به حقیقت با تو همراز شوم بی نیاز کتمان






پیغام گیر فروغ :





نیستم.. نیستم..

اما می آیم.. می آیم ..می آیم
با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
می آیم.. می آیم ..می آیم
و آستانه پر از عشق می شود
و من در آستانه به آنها که پیغام گذاشته اند
سلامی دوباره خواهم داد
__________________
شیشه ای میشکند... یک نفر میپرسد که چرا شیشه شکست
آن یکی میگوید شاید این رفع بلاست !
دل من سخت شکست ... هیچ کس هیچ نگفت .... غصه ام را نشنید !
از خودم میپرسم : ارزش قلب من از شیشه ی یک پنجره هم کمتر بود ؟






ویرایش توسط رزیتا : 05-04-2010 در ساعت 08:26 AM
پاسخ با نقل قول
کاربران زیر از kiana به خاطر پست مفیدش تشکر کرده اند :
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید