خسته نباشی مدیر جان میشه به طبل حلبی و هر کی که به من معرفیش کرده هم گیر داد ؟
000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000 00000000000
من باب گفتگو رو با یه سوال خوب شروع کنم البته به نظر خودم
لطفا کسایی که علاقه دارن در این مورد بحث کنیم
فاکتورهای زیر رو در نظر بگیرید و بگید برای شما کدومش مهمتره که قوی باشه و باعث زیبایی و
ماندگاری قدرت یک فیلم میشه حتی در مورد خود سوال هم بحث کنین که اصولا طرحش درسته یا خیر ؟
1: بازیگری
2: کارگردانی
3:سناریو و داستان
4
هم در بعضی فیلمها جلوه های ویژه )
من خودم به عنوان یه بیننده ی آماتور سینما در درجه اول سناریو و داستان خیلی خیلی برام مهمه به نظر من زار ماندکاری و محبوبیت یک فیلم خوب داستان خوبشه
والت دیزنی هم از من تقلید کرده همین حرفو زده ! که مهمترین رکن یک فیلم خوب اول داستان اونه دوم داستان اونه سوم هم داستان اونه (فکر کنم من قشنگتر از اون گفتم {کسی نظری مخالف داره ؟!!})
من به در جواب اینکه فلان فیلم چطور بود اول به فیلمی میگم خوب بود که داستانش خوب بوده باشه البته مطمئنا این نظر آدم های فنی نیست و کسایی که اهل سینما هستند
بیشتر به جنبه فنی کار نگاه میکنند با این وجود من به فیلمی میگم خوب که داستان گیرایی داشته باشه
فیلمی مثل پدر خوانده (که اینو لطفا بر اساس اون فاکتورهایی که گفتم بگید که کدومش قویتر بوده) داستان خیلی مهمی نداشته اما بازیگری و کارگردانی فوق العاده ای داشته و البته پدرخوانده شدن پدر خوانده و عظمتش در همینه که اصولا فارق از داستان و سناریوش بازیگری و کارگدانی فوق العاده ای داشته و این اهمیت کار گروه کاپولا رو نشون میده
اما در مقایسه این فیلم با فیلمی مثل فهرست شیندلر اسپیلبرگ که بازیگری متوسط و کارگردانی خوبی داشت اما داستان گیرا و عالی بود من شیندلر رو بالاتر از پدر خوانده میدونم
(با گفتن این نظریات چقدر دشمن برای خودم پیدا خواهم کرد!)
به نظر من فیلمی بهش میگیم خوب که بعد از 10 سال از دیدنش باز هم بگیم فیلم خوبی بود و این تداوم خوب گفتن فقط به داستان بر میگرده
کارگردانی بازیگری و سناریو همه ش خیلی مهمه حتی حتما وجود داشته و داره که در فیلمهایی فقط بینظیر بودن یکی از اونها باعث درخشش فیلم شده اما در حالت کلی من
1: داستان 2: بازیگری 3: کارگردانی رو مهم میدونم
به همین خاطر بوده که بعضی وقتا خیلی از همین فیلمهای ایرانی که عموما از لحاظ بازیگری و کارگردانی به پای فیلمهای هالیوودی نمیرسن رو بهتر از اونا دونستم چون موضوعش ملموس بوده واقعی تر به نظر رسیده "فیلم" نبوده بلکه یه روایت از یه جریان واقعی بوده
مثلا 3 رنگ کیشلوفسکی یا کاری مثل مستاجر پلانسکی به نظر من فقط کارگردانی قویی داشته داستانش اصلا مهم نبوده (مخصوصا مستاجر) حتی بازیگریشم خیلی قوی نبوده و اگر این فیلمها هنوز نامی دارند فقط به خاطر کارگردانی قویشون بوده اما به مذاق من خیلی خوش نیومده فیلمهایی که آخرشون از خودم میپرسم {حالا که چی ؟ }
به نظر من فیلمهای کلاسیک چندین دهه پیش ( حداقل 4-5 دهه) به خاطر اینکه هنوز اینقدر فیلم ساخته نشده بوده ! پرداخت به موضوعات مختلف مثل عشق مثل مبارزه برای آزادی مثل فیلمهای وسترن مثل..... خیلی راحتتر میتونستن موضع واقعی پیدا کنن و فیلمش کنن و من اونا رو ماندگار تر و زیبا تر از انواع امروزیش میدونم
اما با گذشت مدت زمانی که فیلم سازی در ژانرهای مختلف ادامه پیدا کرد موضوع مستقیم و ساده (در زمینه پرداخت اون مساله) دیگه کم پیدا میشد و اگر کارگردان و نویسنده ای میخواستند فیلمی بسازن که تکراری نباشه با مشکل مواجه میشدند اینه که هر فیلم جدیدی که ساخته میشه ناجار هستند که داستان رو به قول خودمون بپیچونن و همین به نظر من باعث میشه که سینمای گذشته بهتر از سینمای الان باشه (جدای از تکنیک و جلوه های ویژه)
در واقع اینطوری بگم که نویسنده ها و کارگردانای 40-50 سال پیش بزرگترین جفا رو در حق فیلمسازان امروز کرند (کاری که سعدی و حافظ و مولوی با بنده و دیگر شعر دوستان کردند ! )
حالا این بین بعضی وقتا پیدا میشه که کسی این مشکل رو حل کنه و موضوعی جدید و واقعی و ملموس رو فیلم کنه یا همون موضوعات طوری طرح کنه که تکراری نباشند و به نظر من این فیلمها خیلی خوب گل میکنند
فیلمهای مستند هم دقیقا همینطور هستند چون موضوع و داستان واقعی و زیبایی دارند همیشه مورد علاقه من بوده واقعا فیلمهای قبادی مثل لاک پشتها رو من خیلی بالاتر و بهتر از
بعضی فیلمها (که جرات نام بردنشونو ندارم! ) میدونم توی فیلماش هم کارگردانی خوب رو میبینی هم داستان گیرا و هم بازیگری خوب که از همون کارگردانی(کار کشی !) خوب کارگردان سرچشمه میگیره ....
یا فیلمهای کیارستمی.....
تا چیزای عجیب غریب دیگه نگفتم و دشمن تراشی نکردم
شما رو تا برنامه بعدی به خدای بزرگ میسپارم