سنگهاي دگرگوني
آمفيبوليت Amphibolites
نوعي سنگ دگرگوني با آمفيبول فراوان، به رنگهاي سبز روشن تا تيره و سياه است كه معمولا در اثر دگرگوني ناحيه گابرو ( هورنبلند + پلاژيو كلاز ) به وجود ميآيد. آمفيبولها سختي زيادي داشته و بدليل مقاومت زياد در مقابل عومل جوي جهت تزئين بنا به كار ميروند. از دگرگوني سنگهايي با تركيب مختلف از جمله سنگهاي حد واسط ، آهكها و دولوميتهاي ناخالص ، مارنها و حتي از آهكهاي خالصي كه تحت تاثير متاسوماتيسم سيليسي ؤ منيزيم و آهن قرار گرفته باشند بوجود ميآيد.
مجموعههاي چاپدوني ، بنه شور و تاشك در يزد ، اسفندقه، سيرجان، دهبيد ( صفاشهر ) ، اراك، گلپايگان، سبزوار، بشاگرد، خوي، تربتحيدريه، نمونههاي از مناطقي هستند كه در آنها آمفيبوليت شناسايي شده است.
اكلوژيت Eclogite
دركيمبرليتها و بعضي از بازالتها، سنگهايي به صورت قطعات بيگانه ديده ميشود كه عناصر اصلي سازنده آن پيروكسن و گارنت قرمز است. اين سنگ خوش رنگ كه بلورهاي درشتي دارد و درر دگرگونيهاي شديد ناحيهاي به وجود مي آيند . اكلوژيت يا پيروكنسيت خوانده ميشود. اكلوژيتها با چگالي3/4 تا 3/5 گرم بر سانتيمتر مكعب در فشار زياد و اعماق پوسته يا گوشته فوقاني به وجود ميآيند، و از نظر تركيب شيميايي بسيار شبيه سنگهاي آذريني مانند بازالت و گابرو هستند . اكلوژيتها تنها در شرايط بدون آب بوجود ميآيند از اينرو كاملا بي آب هستند.
در زون دگرگوني سنندج - سيرجان ( نيريز - گل گهر ) ، جنوب بيرجند ( مختاران ) احتمال وجود الكلوژيت وجود دارد ولي بطور مستند كه بر پايهي مطالعات كامل سنگشناسي ، كاني شناسي و ژئوشيمائي باشد، گزارش نشدهاند.
اپيدوتيت
نوعي سنگ دگرگوني است كه در اثر فشرده شدن بلورهاي اپيدوت و كوارتز تشكيل ميشود و بيشتر در اثر دگرگوني گابرو به وجود ميآيد.
گنيس Gneisses
نوعي سنگ دگرگوني فولياسيوندار با نوارهاي موازي است كه طول كانيهاي سازنده آن مانند كواتز و فلدسپاتها بين چند ميليمتر تا چندين سانتيمتر متغير است. گنيس در اثر تاثير شديد دگرگوني بر روي برخي از سنگهاي رسوبي مانند ماسه سنگها و كنلگومراهاي فلدسپاتدار و يا سنگهاي آذريني چون گرانيتها و ريوليتها حاصل شوند. در مناطقي تحت تاثير دگرگونيهاي ناحيهاي قرار گرفتهاند به وجود ميآيد. اين سنگها كه پس از شيت فراوانترين سنگهاي دگرگوني سطح زمين به شمار ميروند.
به گنيسهاي داراي منشا رسوبي پاراگنيس و به گنيسهاي داراي منشاء آذرين ارتوگنيس ميگويند.
در اكثر اوقات ، كانيهاي آهن و منيزيمدار ، به ويژه بيوتيت و هورنبلند كه از عمدهترين كانيهاي تيره رنگ گنيس به حسات ميآيند به صورت نوارهاي موازي ديده ميشوند. در نوعي از گنيس كه به نام گنيس چشمي معروف است كوارتز و فلدسپات به صورت چشمها يا عدسيهاي درشتتري در متن سنگ ديده ميشوند.
بر اساس تركيب كانيشناسي گنسيها مانند نوع كانيهاي كلريت ، ميكا ، سيلكاتهاي آلومينيوم و .... ميتوان تركيب شيميايي و كانيشناسي سنگ مادر و شرايط فيزيكي مؤثر در طول دگرگوني را شناسايي كرده و مورد بررسي قرار داد.
اكثر اوقات كانيهاي آهن و منيزيمدار ، بويژه بيوتيت و هورنبلند كه از كانيهاي اساسي تيره رنگ گنايس به حساب ميآيند به صورت نوارهاي موازي ديده ميشوند.
گاهي از انواع مقاوم و زيباي گنيس به عنوان سنگ نما در ساختمانسازي استفاده ميشود.
در بسياري از نقاط ايران مانند طرقبه در شمال مشهد ، جنوب دامغان ، شمال شرق يزد و در مسير كرمان انواع متفاوتي از گنيسها مشاهده شده است.