چكیدهی معماری جهان باستان
چكیدهی معماری جهان باستان
" ... زمین تا چنان ژرفایی كنده شد كه به سنگ رسیدم و چون حفره آماده شد در بخشی از آن تا چهل آرنج و در بخشی تا بیست آرنج سنگریزه ریختم. كاخ روی این سنگریزهها بنا شد. كندن زمین در ژرفا و ریختن سنگریزه و آماده شدن خشت خام را ملت بابل انجام داد. چوبی، كه سدر نامیده میشود، كوهی در لبنان به همین نام هست، این چوب را از آنجا آوردند. ملت آشور آن را تا بابل جابهجا كرد و كاریان اهل ایونیه آن را از بابل به شوش آوردند.
چكیدهی معماری جهان باستان
چوب یاك را از گندار و كرمانی آوردند. طلا را از لیدی و باكتریا آوردند و آن را در اینجا ساختند. سنگ كاپائوتاك(سنگ ارمنی یا سنگ بخارایی) و سینكابرو(عقیق جگری)، كه در اینجا به كار گرفته شد، از سغدیان آورده شده بود. سنگ آخشاینا(فیروزه؟) از خوارزم آورده شده بود. نقره و چوب سیاه از مصر و تزیینات دیوارها از یونان و عاج به كار رفته از حبشه و هندوستان و آراخوسیا آورده شد.
ستونهای سنگی، كه در اینجا به كار رفته، از شهری به نام آبیرادوش، در نزدیكی شوش، آورده شده است. سنگتراشانی كه روی سنگها كار میكردند، از ایونیه و لیدی بودند. استادان زرگر مادیها و مصریان بودند. كارگرانی كه در كارهای چوبكاری كار میكردند، اهل لیدی یا مصر بودند. كسانی كه آجر میپختند، از بابل و افرادی كه دیوارهای بنا را تزیین میكردند، از ماد یا مصر بودند."
مواد ساختمانی گوناگونی كه در كتیبهی داریوش یاد شده است، گویا به عمد از ایالتهای گوناگون، از سودان در جنوب غربی امپراتوری تا هند در جنوب شرقی، به شوش آورده شد تا از این راه همهی سرزمینها و ملتها در خدمتگزاری به پیشگاه پادشاه ایران سهیم باشند. چنین وضعیتی را دربارهی دیگر بناهای باشكوه دورهی هخامنشی نیز میبینیم.
در بناهای باشكوه تخت جمشید نیز عنصرهای هنر محلی ایرانی را در كنار عنصرهای هنر بابلیها، آشوریها، مصریان و یونانیها میبینیم. البته، اساس و شالودهی بناهای تخت جمشید، یك خانهی عادی ایرانی است كه اكنون آثار آن در خانههای روستایی ایران، آن سوی قفقاز و آسیای میانه نیز دیده می شود.