خانم فرخنده گلافشان - گفتوگو با همسر اول استاد شجریان
همسر اول استاد محمد رضا شجریان، خانم فرخنده گلافشان، در گفتوگویی با ماهنامه مادران در مقام مادر همایون شجریان زبان بهسخن میگشاید.
اگرچه متاسفانه مصاحبهکننده نهشناخت درستی از موسیقی داشته و نه نگاه واقعبینانه به مسایل زنان و در واقع تلاش کرده دفاع از زن را در قالب آسیبپذیر خاله زنکی رایج پیش ببرد، ولی پاسخهای پخته و دوراندیشانه خانم گلافشان این کاستی را تا حد زیادی جبران کرده است.
به ضعف این مصاحبه باید نا پختگی در طرح پرسشها و تنظیم را نیز افزود.
یادآور میشود که استاد محمدرضا شجریان در سال ۱۳۴۰ در سن ۲۲ سالگی که معلم بود با خانم فرخنده گلافشان که ایشان نیز معلم دبستان بود آشنا شد و آنها در شهر قوچان پای سفره عقد نشستند. یک سال بعد یعنی در ۲۹ مرداد ۱۳۴۱ آنها جشن عروسی خود را در مشهد گرفتند و زندگی مشترک را آغاز کردند که حاصل آن سه دختر بود، راحله، افسانه و مژگان، و یک پسر، همایون. افسانه همسر پرویز مشکاتیان است.
استاد در سال ۷۰ از این بانو جدا شد و یک سال بعد با خانم کتایون خوانساری ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج، رایان پسر دوم آقای شجریان است که در ونکوور بهدنیا آمد و همانجا هم زندگی میکند.
من متن تایپشده مصاحبه را در وبلاگ شخصی آقای عطا نویدی در این لینک یافته بودم که البته با اصلاحاتی اینجا گذاشتم.
بخش اصلی تربیت فرزندان معمولا بهعهده مادر است . مادر چگونه باعث گرایش فرزندان به سمت هنر میشود؟
هنر، زیبایی است که نهاد هنرمند سرچشمه گرفته و با نهادهای دیگران پیوند میخورد . ذات هنرمند هم سرچشمهای جز دامان پدر و مادر ندارد که خود آنها نیز ثمره دودمان و فراتر از همه سرزمینی هستند که بدان تعلق دارند، پس میبینید که آنچه باعث گرایش یک فرد بههنر میشود فقط اصول تربیتی نیست. بلکه فرمان خون و سرشت و نهاد هنرمند است که از آب و خاک و آسمان سرزمینش، فرهنگ مردمانش گرفته، نقش دارد و خاندان و سرانجام مادر و پدریکه این امانت ها را به او میسپارند، حال چه خودآگاه و چه ناخودآگاه .
این کلی بود. شما چه کار کردید؟
من هم سعی کردم تا جایی که توانستم امانتدار خوبی برای فرزندم باشم.
خودتان قبل از ازدواج به چه هنر هایی گرایش داشتید؟
به هنر گل سازی می پرداختم ولی بعد از ازدواج به دلیل مسئولیت در کار و زندگی نتوانستم به آن ادامه بدهم .
آیا خانواده با آن مشکل داشتند ؟
خیر به هیچ وجه.
چرا ادامه ندادید؟
به دلیل اینکه در متن زندگی فرار گرفتن وظایفی را به دوش همسر یا مادر میگذارد که شاید انجام آن و رسیدن به نتیجهاش فراتر از همه هنرها باشد. به هر حال هنر یک مادر، انسان سازیست.
میخواهم زمینهها ی خانوادگی که آقا همایون در آن رشد کرد را بررسی کنم و بهنقش خانواده و بهخصوص مادر برسم . بعد از آنکه با آقای شجریان ازدواج کردید در گرایش های هنریتان چه تغییراتی ایجاد شد؟
آنچه بایسته است بگویم این است که گرایشهای هنری من دراین زمینه آنقدر نقش نداشته که عشق و مهر ورزیدنم به عنوان یک مادر به همایون، توانسته نقش داشته باشد. همایون دارای ژن هنری از سوی پدرش است، من سعی کردم با عشق و مهر مادریام، این ژن را بارورتر کنم.
در بلندپروازی های دوران جوانیتان شما آرزو میکردید همایون چه کاری را انتخاب کند؟
آنکه همایون به عنوان یک هنرمند بتواند وامش را به هستی بپردازد افتخاری برای من و پدرش بوده و باعث سربلندی مردمان ایران باشد.
فکر میکنم آقا همایون تنها پسر شماست. شما دختر دوست داشتید یا پسر؟
فکر نمیکنم برای هیچ مادری پسر یا دختر بودن فرزندش توفیری داشته باشد ولی بههرحال پس از داشتن سه دختر، جای خالی فرزند پسر را احساس میکردم.
اولین بارقههای توجه بههنر کی در همایون پیدا شد؟
اولین تجلی هنر همایون به صورت ریتمنوازی در سن ۴ یا ۵ سالگی بود که از آن پس نزد استاد فرهنگفر بهشاگردی پذیرفته شد. تصنیفهایی را نیز در کلاسهای استاد دادبه و شاگردانشان یاد میگرفت که زیر نظر پدرش آنها را به خوبی اجرا میکرد. حتی من و پدرش چند نمونه از آنها را ضبط کردیم. همایون به هرگونهای که بود در میان شیطنتهای کودکانه، استعدادش را در موسیقی و تقلید صداها نشان میداد. خواهران همایون هم همگی استعداد داشتند و پیش پدرشان آواز کار میکردند ولی هیچ وقت کاری ارائه نکردند.
چه کسی این بارقه ها را کشف کرد؟
کشف آنها زیاد مشکل نبود. علاقه بهریتم و موسیقی کاملا در رفتار و کردار همایون قویتر میشد. پدرش در اولین گام برای او تنبکی تهیه کرد و او را تشویق بهاصولی کارکردن کرد. در آن زمان آواز را خود به همایون تعلیم میداد.
عکس العمل شما چه بود ؟
بسیار خوشحال میشدم و احساس میکردم هر آنچه میتوانم باید برای رسیدن او بههدفش انجام دهم.
فکر میکنم برحسب شرایط گرایش اولشان موسیقی بود. شاید شما ترجیح نمیدادید آقاهمایون در رشته دیگر هنری فعالیت کند؟
آیا فرزند باید به راهی که پدر و مادر ترجیح میدهند کشیده شود یا آنچه استعداد یا علاقهاش را دارد؟! همایون برحسب شرایط، راه پدرش را دنبال نکرد، همچنان که خیلی از پسران راه پدرشان را دنبال نمیکنند ، آنچه همایون را به این راه فرامیخواند فرمان نهادش بوده. هنر تزریقی نیست.
همایون سالها میتوانست بخواند و نخواند و فقط ساز زد. شما بهایشان اصرار نمیکردید که خواننده شود؟
خیر همانطور که عرض کردم درتمام این سالها اونزد پدرش تعلیم میدیده و تمرین میکرد طبیعتا تشخیص ارائه آوار برعهده ی خود او و پدرش بود.
آیا در کنسرتهای ایشان شرکت کردهاید؟
بله در تمام کنسرتهایی که میتوانستم حضور داشته باشم.
کدام آهنگ همایون را دوست دارید؟
همگی آنها را.
آیا برای همایون نگفتهاید آهنگی هم برای مقام مادر بخواند؟
وقتی او میخواند، برای همه میخواند، چه برای من، چه برای تمام مردم. گاهی هم اختصاصی برای دل من. هنر سفارشی نیست و من هرگز نمیخواهم به خاطر شخص من بخواند. او ارزش مادر را بهخوبی میداند. شاید روزی آن را بهزبان بیاورد.
آیا دوست دارید نوه شما (از همایون) موسیقیدان شود؟
دوست دارم بتواند چه در چهره یک موزیسین و یا در هر مقام دیگر، در کارش موفق و تاثیرگذار باشد.
از همسرش چه توقعی دارید؟ آیا برآوردهاش میکند؟
از او سپاسگذارم که با آرامش و مهربانیاش برای او همسری بایسته است. توقع من از هردوی آنهاست که در این راه به واقع همدل و همسر و پشتیبان یکدیگر باشند.
ا
رتباط بین مادر و پسر مستحکمتر است و حتی بعضی اوقات بعضی مادرها از اینکه پسرشان بعد از ازدواج به همسرش توجه زیادی داشته باشند حسادت میکنند. وقتی پسر رعنای یک مادر در مسیر شهرت قرار میگیرد مادر چه احساسی دارد؟
احساس غرور نه حسادت.
آیا نگران کمرنگ شدن احساسات عاطفی فیمابین نمیشوید؟
خیر، او هر نفسش برای من زندگیست . هر وقت صدایش را میشنوم در دل من است و مهر من در دل او، این پیوند و عشق مادر و فرزند رنگی دارد گه هیچ گاه کمرنگ نمیشود .
همایون چند روز یکبار به شما سر میزند؟
اگر بتواند هر روز وگرنه هر فرصتی که دست دهد. خوشحالم از اینکه به آرزوهایم رسیده ام. آرزویی که داشتم ، افتخار کردن به فرزندانم.
منبع