بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #281  
قدیمی 10-21-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کوچه وقتي که نباشي

رگ خشکيده ي شهره

ماه تو گوش خونه گفته

ديگه با پنجره قهره



سقف دلبستگي بي تو

واسه من سايه نداره

دلم از روزي که رفتي

ديگه همسايه نداره



تو پي کدوم ستاره

پشت ابرا خونه کردي

رفتي و چيزي نگفتي

گريه رو بهونه کردي



من سوال ساده ي تو

تو جواب مشکل من

ردپاي رفتن تو

روي صحراي دل من



کوچه وقتي که نباشي

رگ خشکيده ي شهره

ماه تو گوش خونه گفته

ديگه با پنجره قهره



سقف دلبستگي بي تو

واسه من سايه نداره

دلم از روزي که رفتي

ديگه همسايه نداره



وقتي آسمون شبهام

زير سايه ي چشاته

وقتي حتي اين ترانه

رنگ غربت صداته



نمي ذارم اين دو راهي

سر راه ما بشينه

نمي ذارم اين جدايي

رنگ فردا رو ببينه





کوچه وقتي که نباشي

رگ خشکيده ي شهره

ماه تو گوش خونه گفته

ديگه با پنجره قهره



سقف دلبستگي بي تو

واسه من سايه نداره

دلم از روزي که رفتي

ديگه همسايه نداره



شبو با فانوس اشکت

مي برم به روشنايي

با تو ميرسم دوباره

به طلوع آشنايي



مي دونم هر جا که باشي

دل تو اهل همين جاست

واسـه ي من تو اينجا

اول و آخر دنياست

هر چي آرزوي خوبه مال تو

هرچي که خاطره داري مال من



اون روزاي عاشقونه مال تو

اين شبهاي بيقراري مال من



منم و حسرت با تو ما شدن

تويي و بدون من رها شدن



آخر غربت دنياست مگه نه

اول دو راهي آشنا شدن



تو نگاه آخر تو آسمون خونه نشين بود

دلتو شکسته بودم همه ي قصه همين بود



مي تونستم با تو باشم مثل سايه مثل رويا

اما بيدارمو بي تو مثل تو تنهاي تنها
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #282  
قدیمی 10-21-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

وقت رفتن رسيده
ولي رفتني که برگشتن آن نزديک است
يک کمي خنده واسه روزاي باروني دارم
که مي خوام توي جيبم نزديک قلبم بذارم
يه بغل خاطره از تو توي کوله بارمه
يک کمي اشک و گلايه لاي دستمال پيچيدم
وقتي دلم تنگ تو شد
غم تو توشه ي راهمه


__________________
پاسخ با نقل قول
  #283  
قدیمی 10-21-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض دخترم با تو سخن مي گويم

دخترم با تو سخن مي گويم
گوش کن با تو سخن مي گويم
زندگي در نگهم گلزاري است
و تو با قامت چون نيلوفر
شاخه ي پر گل اين گلزاري
من در اندام تو يک خرمن گل مي بينم
گل گيسو، گل لبها، گل ِ لبخند شباب
من به چشمان تو گل هاي فراوان ديدم
گل عفت، گل صد رنگِ اميد
گل فرداي سپيد
مي خرامي و تو را مي نگرم
چشم تو آينه ي روشن دنياي من است
تو همان خُرد نهالي که چنين باليدي
راست چون شاخه ي سرسبز و برومند شدي
همچو غنچه درختي همه لبخند شدي
ديده بگشاي و در انديشه ي گل چينان باش
همه گلچين ِ گل امروزند
همه هستي سوزند
کس به فرداي گل باغ نمي انديشد
آنکه گرد ِ همه گل ها به هوس مي چرخد
بلبل عاشق نيست
بلکه گلچين سيه کرداري است
که سراسيمه دَوَد در پي گل هاي لطيف
تا يکي لحظه به چنگ آرد و ريزد بر خاک
دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک
تو گل شادابي
به ره باد مرو
غافل از باغ مشو
اي گل صد پر من
با تو در پرده سخن مي گويم
گل چو پژمرده شود جاي ندارد در باغ
گل پژمرده نخندد بر شاخ
کس نگيرد زگل مُرده سراغ!
دخترم با تو سخن مي گويم
عشق ديدار تو بر گردن من زنجيري است
و تو چون قطعه ي الماس درشتي کميابي
گردن آويز بر اين زنجيري
تا نگهبان تو باشم ز حرامي در شب
بر خود از رنج بپيچم همه روز
ديده از خواب بپوشم همه شام
دخترم، گوهر من، تو که تگ گوهر دنياي مني
دل به لبخند حرامي مسپار
دزد را دوست مخوان
چشم امّيد بر ابليس مدار
ديو خويان پليدي که سليمان رويند
همه گوهر شکنند
ديو، کي ارزش گوهر داند!
نه خردمند بُود
آنکه اهريمن را
از سر جهل سليمان خواند
دخترم، اي همه ي هستي من!
تو چراغي تو چراغ همه شب هاي مني
به ره باد مرو
تو گلي، دسته گلي، صد رنگي
پيش گلچين منشين
تو يکي گوهر تابنده ي بي مانندي
خويش را خوار نبين
اي سراپا الماس
از حرامي بهراس
قيمت خود مشکن
قدر خود را بشناس
قدر خود را بشناس ...



__________________
پاسخ با نقل قول
  #284  
قدیمی 10-22-2009
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

از دلم

نگفته ام اما

پنجره هایش می لرزد

آنگاه که دیوانه ای به کوچه پرسه می زند

با پاره سنگی در دست...

...
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #285  
قدیمی 10-23-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


کجایید ای شهیدان خدایی

بلاجویان دشت کربلایی
مولانا
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #286  
قدیمی 10-26-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شیشه ای می شکند ...
یک نفر پرسید چرا شیشه شکست؟؟
مادر میگوید : شاید رفع بلاست ...
یک نفر زمزمه کرد : باد سرد وحشی مثل یک کودک شیطان آمد، شیشه پنجره را زد و شکست.

کاش امشب که دلم مثل آن شیشه ي مغرور شکست،
عابری خنده کنان می آمد تکه ای از آن را بر میداشت ...
مرهمی بر دل تنگم میشد ...

اما امشب دیدم،
هیچ کس هیچ نگفت! غصه ام را نشنید!

از خودم می پرسم :
آیا ارزش این دل من از شیشه ی پنجره هم کمتر است ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

دل من سخت شکست ...

اما ...

هیچ کس هیچ نگفت ...

و نپرسید چرا ...؟


__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
  #287  
قدیمی 10-26-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زندگي چيست ؟
اگر خنده است چرا گريه مي کنيم ؟
اگر گریه است چرا خنده مي کنيم ؟
اگر مرگ است چرا زندگي مي کنيم ؟
اگر زندگي است چرا مي ميريم ؟
اگر عشق است چرا به آن نمي رسيم ؟
اگر عشق نيست چرا عاشقيم ؟
پاسخ با نقل قول
  #288  
قدیمی 10-26-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شکسته جلوهي گلبرگ،از بر و دوشت
دميده پرتو مهتاب،از بنا گوشت

مگر به دامن گل،سر نهاده اي شب دوش؟
که آيد از نفس غنچه،بوي آغوشت

ميان آن همه ساغر که بوسه مي افشاند
بر آتشين لب جان پرور قدح نوشت

شراب بوسه ي من،رنگ و بوي ديگر داشت
مباد گرمي آن بوسه ها،فراموشت

ترا چه نکهت گل،تاب آرميدن نيست
نسيم غير ندانم چه گفت در گوشت؟

رهي،اگرچه لب از گفگو فرو بستي
هزار شکوه سرآيد نگاه خاموشت


شراب بوسه - رهي معيري
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
  #289  
قدیمی 10-26-2009
فرگل آواتار ها
فرگل فرگل آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: كرمانشاه
نوشته ها: 1,524
سپاسها: : 2,541

1,575 سپاس در 776 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض


زندگي قصه مرد يخ فروشي است که از او پرسيدند:
فروختي؟ گفت: نخريدند ، تمام
پاسخ با نقل قول
  #290  
قدیمی 10-26-2009
Hiwa آواتار ها
Hiwa Hiwa آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jul 2009
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 726
سپاسها: : 0

105 سپاس در 86 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گفته بودی فردا، پشت این پنجره ها،
غنچه ای می روید، و کسی می آید،
روشنی می آرد ...
دیرگاهیست که من، پشت این پنجره ها منتظرم،
ولی اینجا حتی، رد پایی هم نیست...
__________________
هـمیشه از همه نزدیک تر به ما سنگ است !


نگاه کن ، نگاه ها همه سنگ است و قلب ها همه سنگ!


چه سنگبارانی...


گیرم گریختی همه عمر،کجا پناه بری ؟!


" خانه خدا سنگ است "
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:37 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها