کمال الدین بهزاد، مانی زمان
شرح زندگی و آثار کمال الدین بهزاد
شرح زندگی مشهورترین استاد نگارگری ایرانی یعنی کمال الدین بهزاد هراتی، هنرمند نگارگر دوران تیموری و دربار سلطان حسین بایقرا موضوع مقال هحاضر است.
هنرمندان ایرانی در طی دوره های متمادی، با استعداد عظیم و ذوق مهذب و پالوده خود هنرهای آفریدهاند که در آن واحد هم حسی و هم معنوی است . هنرهایی که مبتنی بر معرفتی است که خود سرشت روحانی دارد.
هنرمند با تخیل ابداعی، هر نقش و نگاری که مینگارد، همه در حسن و جمال و جلال الهی است که در عالم صورت تجلی یافته و نسبتی حضوری با حق و حقیقت مییابد و به عبارتی، نسبت میان خویش و عالم و آدم و مبدا عالم و آدم را متمثل مینماید.
اینگونه است که هنرمند از صورت خیالی، تعالی مییابد و میتواند کنده شود و به ساحت متعالی عالم قدس قدم بگذارد.
تصاویر موجود در نسخ خطی ایران یکی از بارزترین تجلیات ذوق و هنر و فرهنگ ایران است، اهمیت این نسخ خطی و تصاویر آن چیزی از سایر هنرهای ایرانی کم ندارد؛ نگارههایی که اکنون در تمام موزههای دنیا و مجموعههای خصوصی چون در گرانبهایی نگهداری میشود. نگارههای ایرانی به اذعان همه هنرشناسان و پژوهشگران، دارای ظرافتها و ویژگیهای پیچیدهای است که شناخت و تحقیق درباره آنها نیاز روزگار ماست، نگارههایی که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته و با نام "مینیاتور" معرفی شده است.
در طی سده های متمادی، نگارگران ابداعاتی را در این هنر به وجود آوردند که امروزه به عناوینی چون "مکتب هرات"، "مکتب تبریز" و یا "مکتب اصفهان" مورد شناسایی قرار می گیرد و هر یک از آنان نیز شیوههایی را در این مکاتب ابداع نمودند که در برخی از آنها شاهد تحولی اساسی در مکاتب نگارگری هستیم.
شاید مشهورترین نگارگر ایرانی که بسیاری از باورهای گذشته را متحول کرد و تاثیر زیادی بر دیگر هنرمندان داشت و واسطه ای در انتقال هنر نگارگران هرات به نگارگری و تصویرگری دوره صفویه شد، کمال الدین بهزاد است.
کمال الدین بهزاد، جزو معدود هنرمندانی است که در زمان حیات خود به شهرت و محبوبیت دست یافت و باعث گردید که بسیاری از نگارگران به تقلید از آثار او بپردازند و یا نامش را در اثر خود به جا بگذارند. وی یکی از نادر نگارگران ایرانی است که در تعدادی از آثار خود نام خویش را به رقم زده است، کاری که پیش از آن به جز در مواردی خاص انجام نمی شد.
درباره تاریخ تولد بهزاد نقل قول های بسیاری شده است. گروهی آن را در سال 854 هجری قمری و برخی نیز به سال 870 هـ . ق ذکر می کنند که در یکی از شهرهای خراسان احتمالاٌ هرات به دنیا آمد. اما آنچه همه در آن اتفاق نظر دارند این است که وی در کودکی یتیم شده و نزد "میرک نقاش" پرورش یافت.
سرگذشت زندگی بهزاد با وجود تمام شهرت و محبوبیتی که به ظاهر داشت، در هالهای از ابهام است، اما آنچه مسلم است بسیاری از هم عصران وی، او را ستودهاند.
مانی قلم خجسته آثار نیکو شیم حمیده اطوار
استــاد هنروران عــالم در فــن هنروری مسلم
بـــهزاد یگانــــه زمـــــان مـانی به زبان او فسانه
شیوه بکار بردن رنگهای گوناگون و درخشان تصویرها از حساسیت عمیق بهزاد نسبت به رنگها حکایت میکند.از این تصویرها چنین بر می آید که بهزاد بیشتر به رنگهای به اصطلاح "سرد" (مایههای گوناگون سبز و آبی" تمایل داشته، اما در همه جا با قرار دادن رنگ های "گرم" (بخصوص نارنجی تند) ، به آنها تعادل بخشیده است.
استاد او به قولی امیرروح الله معروف به میرک نقاش هراتی کتابدار سلطان حسین بایقرا، و به قول دیگر پیر سید احمد تبریزی بود و افراد دیگری را نیز نام بردهاند.
چیزی نگذشت که نزد امیرعلی شیرنوایی و سپس در دربار سلطان حسین بایقراء در هرات تقرب یافت و پس از بر افتادن سلسله تیموریان خراسان به دست شیبک خان ازبک همچنان در هرات ماند و بعد از استیلای شاه اسماعیل اول صفوی بر ازبکان، از سال 928 هجری قمری به ریاست کتابخانه سلطنتی منصوب شد.
در دوره شاه طهماسب صفوی نیز در کمال عزت و احترام می زیست و سرانجام در تبریز درگذشت و همانجا در جوار کمال الدین خجندی شاعر مدفون شد.
نظر به شهرت بهزاد طی قرن ها کسان بسیاری کارهای او را تقلید کرده اند و نامش را بر تصویرهای بی شمار گذاشته اند از این رو تمیز دادن تصویرهای اصلی کار دشواری است.
این تحقیقات بخصوص پس از برپا شدن نمایشگاه هنر ایرانی در لندن (1931 میلادی) تا حدی به نتیجه رسید.
اساس اطلاعاتی که از کار او در دسترس است تصویرهایی است که با امضای اصیل او در نسخهای از بوستان سعدی نقش شده و اینک در کتابخانه ملی قاهره نگهداری میشود.
شیوه بکار بردن رنگهای گوناگون و درخشان تصویرها از حساسیت عمیق بهزاد نسبت به رنگها حکایت میکند.
از این تصویرها چنین بر می آید که بهزاد بیشتر به رنگهای به اصطلاح "سرد" (مایههای گوناگون سبز و آبی" تمایل داشته، اما در همه جا با قرار دادن رنگ های "گرم" (بخصوص نارنجی تند) ، به آنها تعادل بخشیده است.
تناسب یک یک اجزای هر تصویر با مجموعه آن تصویر شگفت انگیز است. شاخه های پرشکوفه و نقش کاشی ها و فرش های پر زیور زمینه تصویرها نمودار ذوق تزیینی و ظرافت بی حساب بهزاد است.
اما بیش از هر چیز واقع بینی اوست که کارهایش را از آثار نقاشان پیش از او متمایز ساخته است.
این واقعبینی بخصوص درتصویرهایی به چشم میخورد که صرفاٌ جنبه درباری ندارد و نشان دهنده زندگی عادی و مردم معمولی است (شیر دادن مادیانها به کرهها در مزرعه، تنبیه کسی که به حریم دیگر تجاوز کرده ، خدمتکارانی که خوراک میآورند، روستائیان در کشتزار و غیره) دیگر اینکه صورت آدمها به صورت عروسکوار و یکنواخت نقاشیهای پیش از بهزاد شبیه نیست، بلکه هر صورتی نمودار شخصیتی است و حرکت و زندگی در آن دیده میشود، آدمها در حال استراحت نیز شکل و حالاتی طبیعی دارند.
بر کارهای دیگری که به بهزاد منسوب است امضای مطمئنی دیده نمیشود. به این جهت تنها سبک تصویرها (ترکیب بیمانند نقشهای تزئینی با صحنههای واقعی) میتواند راهنمائی برای تمیز دادن کارهای اصیل او به شمار آید.
در میان تصویرهای بی شماری که در کتابها یا جداگانه بنام بهزاد موجود است اختلاف عقیده میان خبرگان بسیار است.
اما به هر حال بسیاری از این کارها اگر از آن خود استاد نباشد وابسته به مکتب او هستند. برخی از شاگردانش مانند قاسم علی و آقامیرک در کار خود بیش و کم به پای استاد رسیدند.
با آنکه در زمان صفویه سبک مینیاتور سازی بار دیگر دچار تحول شد، ولی نزدیک نیم قرن پس از بهزاد نفوذ او در کار نقاشان به چشم میخورد.
نقاشان هراتی سبک بهزاد را به بخارا بردند و آنرا در دربار خاندان شیبانی پرورش دادند. مهاجرت برخی از نقاشان سبب اشاعه سبک بهزاد در هند نیز شد.
همانطور که گفته شد درباره آثار و نگاره های بهزاد، بحث های بسیاری شده است که کدام اثر به او تعلق دارد و یا کدام یک به شاگردان وی منسوب است و کدام نگاره را به سرپرستی او تصویر کرده اند. اما در نسبت دادن چند اثر به او اتفاق نظر وجود دارد مشهورترین آنها، تعدادی از نگاره های موجود در یک نسخه بوستان سعدی است که در ماه رجب سال 893 هـ . ق و به خط "سلطان علی الکتاب" و در هرات برای سلطان حسین بایقرا کتابت شده است و اکنون در کتابخانه ملی مصر در قاهره نگهداری میشود.
اصولاٌ کارهای بهزاد ناشی از احساس عمیقی است که هنرمند از زندگی داشته و موفق شده است آنها را به بهترین وجهی تصویر کند. گر چه حالتهای چهرهها و اندامهای گوناگون بر مبنای علم کالبدشناسی تصویر نگردیده است، اما آنچه اهمیت دارد این است که کیفیت روانی افراد در حالات گوناگون به گونهای خاص نمایانده شده است و هنرمند با توجه به موضوعات واقعی پیرامون خود، جهانی مستقل را آفریده است که در آن مردمان و درختان و کوهها و سایر اجزای نقاشی به همان جهان پیوند دارند.
اصولاٌ کارهای بهزاد ناشی از احساس عمیقی است که هنرمند از زندگی داشته و موفق شده است آنها را به بهترین وجهی تصویر کند. گر چه حالتهای چهرهها و اندامهای گوناگون بر مبنای علم کالبدشناسی تصویر نگردیده است، اما آنچه اهمیت دارد این است که کیفیت روانی افراد در حالات گوناگون به گونهای خاص نمایانده شده است و هنرمند با توجه به موضوعات واقعی پیرامون خود، جهانی مستقل را آفریده است که در آن مردمان و درختان و کوهها و سایر اجزای نقاشی به همان جهان پیوند دارند.
به هر حال شاید مهمترین تحول کار هنری بهزاد، همان توجه به شخصیت های موجود در نگارههای اوست که وی را به عنوان هنرمندی سنت شکن و به وجود آورنده شیوه ای نو در نگارگری ایران شناسانده است.
بنابر سروده امیر دوست محمد هاشمی در دیباچه مرقع بهرام میرزا، بهزاد در تاریخ 942 هجری قمری وفات یافت و در باغ شیخ کمال خجندی در تبریز به خاک سپرده شد.