English Class - تجربه ی من از کلاس های زبان

[Islander]

فکر می کنم این مشکلات به سن خیلی پایین بچه ها برمی گرده.
و اگه از سن بیشتری شروع کنن با درک بهتری یاد می گیرن و همه چی آسون تر می شه.

خواهر کوچیک ترم هم چند ترم بیشتر نیست که کلاس می ره، و چون هیچ وقت کتابش رو نمی خونه دقیقا نمی دونم چه سطحیه! احتمالا گفته و یادم رفته!
ولی کتاب مورد علاقش رو که نمی تونه برای ترجمه صبر کنه، از اینترنت می گیره و خودش می خونه و گاهی ترجمه می کنه.
در مورد زمان فعل ها مدام صحبت می کنه، بدون زیرنویس کارتون می بینه و به نسبت خوبی متوجه می شه و ...
فکر می کنم به این علته که تو مدرسه هم دستور زبان فارسی می خونه و با انگلیسی تو ذهنش تطبیق پیدا می کنه، زیاد می خونه و می شنوه، و در کل با آگاهی بیشتری یاد می گیره.

[مهرگان]

وای حرف دل منو زدید ... بعضی پدر مادرا یک اصراری دارن بچه شون از 4 سالگی بیاد کلاس زبان ..... دقیقا موافقم با اینکه گفتید که ساختار فارسی رو بدونن قبلش، بعد تطبیق بدن ..

یعنی این دقیقا چیزیه که برای من هم موثر بود. هرچند ساختار فارسی رو شاید به درستی نتونم بیان کنم اما اون زمان دونستن این مسئله کار خودش رو کرد و الان گرامر نسبتا خوبی توی ذهنم نقش بسته.

[مهرگان]

بخش انگلیسی شبیه یک وبلاگ شده که فقط خودم میام ...

خلاصه ...

اینقدر با بچه های کوچیک کلاس داشتم این مدت که
به تمام معنا رفتارم بچگانه شده و اطرافیانم از دستم شاکی ن. یکی تا حالا بهم اعتراض کرده اما خودم میدونم
همه معترضن و به روم نمیارن!
دوست دارم خب!!
به طور خیلی بامزه ای "بدون اینکه فکر کنن" چیزی که میگن ممکنه خیلی خوب نباشه، اما "حرفشونو میزنن"

وقتی مامانا میان دنبالشون، حس میکنم از این همه شادی و خنده و خستگی ناپذیری من بعد کلاس تعجب میکنن! حس میکنمیه طوری نگام میکنن
انگار که با خودشون میگن واقعا این داره به بچه هی ما درس میده؟! حالا خوبه نتیجه شون این میشه که میرن خونه، و زنگ میزنن به مدیر آموزشگاه که این خانوم معلمه خیلی خوفه! بچه مون دوسش داره!


باید هم سن خودشون بشی! این است تجربه من!

[Saba_Baran90]

مه یه جا مصاحبه دادم طرف به زور می فهمید چه میگم آخرشم گفت میگم میخای فکراتو بکن مکالمه بزرگسال درس بده!!!
اصلا نمی تونم تصور کنم کنترل کردن بچه ها رو!!!