بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #501  
قدیمی 03-17-2010
raha_10 آواتار ها
raha_10 raha_10 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
محل سکونت: خوابگاه
نوشته ها: 736
سپاسها: : 53

36 سپاس در 22 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شبي از پشت یک تنهايي نمناك و باراني تو را با لهجه ي گل هاي نيلوفر صدا كردم!
تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم!
پس از يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس
تو را از بين گل هايي كه در تنهايي ام روييد با حسرت جدا كردم
و تو
در پاسخ آبي ترين موج تمناي دلم گفتي
دلم حيران و سرگردان چشمانيست رؤيايي
و من تنها براي ديدن زيبايي آن چشم
تو را در دشتي از تنهايي و حسرت رها كردم
همين بود آخرين حرفت
و من بعد از عبور تلخ و غمگينت
حريم چشم هايم را به روي اشكي از جنس غروب ساكت و نارنجي خورشيد وا كردم
نمي دانم چرا رفتي؟
نمي دانم چرا شايد خطا كردم!
و تو بي آنكه فكر غربت چشمان من باشي
نمي دانم كجا؟ تا كي؟ براي چه؟
ولي رفتي و بعد از رفتنت باران چه معصومانه مي باريد
و بعد از رفتنت يك قلب دريايي ترك برداشت
و بعد از رفتنت رسم نوازش در غمي خاكستري گم شد
و گنجشكي كه هر روز از كنار پنجره با مهرباني دانه بر مي داشت
تمام بالهايش غرق در اندوه غربت شد
و بعد از رفتنت آسمان چشمانم خيس باران شد
و بعد از رفتنت انگار كسي حس كرد كه من بي تو تمام هستي ام از دست خواهد رفت
كسي حس كرد من بي تو هزاران بار در لحظه خواهم مرد
و بعد از رفتنت دريا چه بغضي كرد
كسي فهميد كه تو نام مرا از ياد خواهي برد
و من
با آنكه مي دانم تو هرگز ياد من را با عبور خود نخواهي برد
هنوز آشفته ي چشمان زيباي توام برگرد...برگرد...برگرد!
ببين كه سرنوشت انتظار من چه خواهد شد
و بعد از اين همه طوفان و وهم و پرسش و ترديد
كسي از پشت قاب پنجره آرام و زيبا گفت:
تو هم در پاسخ اين بي وفايي ها بگو در راه عشق و انتخاب آن خطا كردم
و من
در حالي ما بين اشك و حسرت و ترديد
كنار انتظاري كه بدون ‌پاسخ و سرد است
ومن
در اوج پاييزي ترين ويراني يك دل
ميان غصه اي از جنس بغض كوچك يك ابر
نمي دانم چرا
شايد به رسم عادت پروانگي مان باز
براي شادي و خوشبختي باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم
__________________
همراه بسیار است اما همدمی نیست
مثل تمام غصه ها این هم غمی نیست
دلبسته ی اندوه دامن گیر خود باش
از عالم غم دلرباتر عالمی نیست

پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از raha_10 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #502  
قدیمی 03-17-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

تا چند حديث پنج و چار اي ساقي

مشکل چه يکي چه صد هزار اي ساقي

خاکيم همه چنگ بساز اي ساقي

باديم همه باده بيار اي ساقي


...
..
.
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ساقي سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #503  
قدیمی 03-17-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ساقيا آمدن عيد مبارک بادت

ساقيا آمدن عيد مبارک بادت
وان مواعيد که کردی مرواد از يادت

در شگفتم که درين مدتِ ايام فراق
برگرفتی ز حريفان دل و دل می‌دادت

برسان بندگی دختر رز گو بدر آی
که دم همت ما کرد ز بند آزادت

شادی مجلسيان در قدم و مقدم توست
جای غم باد هر آن دل که نخواهد شادت

شکر ايزد که ز تاراج خزان رخنه نيافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

چشم بد دور کز آن تفرقه‌ات باز آورد
طالع نامور و دولت مادرزادت

حافظ از دست مده دولت اين کشتی نوح
ورنه طوفان حوادث ببرد بنيادت


..
..
.



« حافظ شيرازی »
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از ساقي سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #504  
قدیمی 03-18-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دوش دل عربده گر با کی بود
مشت کی کردست دو چشمش کبود

آن دل پرخواره ز عشق شراب
هفت قدح از دگران برفزود

مست شد و بر سر کوی اوفتاد
دست زنان ناگه خوابش ربود

آن عسسی رفت قبایش ببرد
وان دگری شد کمرش را گشود

آمد چنگی بنوازید تار
جست ز خواب آن دل بی‌تار و پود

دید قبا رفته خمارش نماند
دید زیان کم شد سودای سود

دیدش ساقی که در آتش فتاد
جام گرفت و سوی او شد چو دود

بر غم او ریخت می دلگشا
صورت اقبال بدو رو نمود

بخت بقا یافت قبا گو برو
ذوق فنا دید چه جوید وجود

عالم ویرانه به جغدان حلال
باد دو صد شنبه از آن جهود

ما چو خرابیم و خراباتییم
خیز قدح پر کن و پیش آر زود

این قدح از لطف نیاید به چشم
جسم نداند می جان آزمود

زان سوی گوش آمد این طبل عید
در دلش آتش بزن افغان عود

بس کن و اندر تتق عشق رو
دلبر خوبست و هزاران حسود

حضرت مولانا
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #505  
قدیمی 03-20-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

برون شو ای غم از سینه که لطف یار می‌آید
تو هم ای دل ز من گم شو که آن دلدار می‌آید

نگویم یار را شادی که از شادی گذشتست او
مرا از فرط عشق او ز شادی عار می‌آید

مولانا
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #506  
قدیمی 03-20-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دلی دارم، چه دل؟ محنت سرایی
که در وی خوشدلی را نیست جایی

دل مسکین چرا غمگین نباشد؟
که در عالم نیابد دل‌ربایی

تن مهجور چون رنجور نبود؟
چه تاب کوه دارد رشته تایی؟

چگونه غرق خونابه نباشم؟
که دستم می‌نگیرد آشنایی

بمیرد دل چو دلداری نبیند
بکاهد جان چون نبود جان فزایی

بنالم بلبل‌آسا چون نیابم
ز باغ دلبران بوی وفایی

فتادم باز در وادی خون خوار
نمی‌بینم رهی را رهنمایی

نه دل را در تحیر پای بندی
نه جان را جز تمنی دلگشایی

درین وادی فرو شد کاروان‌ها
که کس نشنید آواز درایی

درین ره هر نفس صد خون بریزد
نیارد خواستن کس خونبهایی

دل من چشم می‌دارد کزین ره
بیابد بهر چشمش توتیایی

روانم نیز در بسته است همت
که بگشاید در راحت سرایی

تنم هم گوش می‌دارد کزین در
به گوش جانش آید مرحبایی

تمنا می‌کند مسکین عراقی
که دریابد بقا بعد از فنایی

عراقي
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #507  
قدیمی 03-22-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مقصود دل عاشق شیدا همه او دان
مطلوب دل وامق و عذرا همه او دان

بینایی هر دیدهٔ بینا همه او بین
زیبایی هر چهرهٔ زیبا همه او دان

یاری ده محنت زده مشناس جز او کس
فریادرس بی‌کس تنها همه او دان

در سینهٔ هر غمزده پنهان همه او بین
در دیدهٔ هر دلشده پیدا همه او دان

هر چیز که دانی جز از او، دان که همه اوست
یا هیچ مدان در دو جهان، یا همه او دان

بر لاله و گلزار و گلت گر نظر افتد
گلزار و گل و لاله و صحرا همه او دان

ور هیچ چپ و راست ببینی و پس و پیش
پیش و پس و راست و چپ و بالا همه او دان

ور آرزویی هست بجز دوست تو را هیچ
بایست، عراقی، و تمنا همه او دان

عراقي ِ ...نازنين
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #508  
قدیمی 03-24-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اگرم در نگشایی ز ره بام درآیم
که زهی جان لطیفی که تماشای تو دارد

به دو صد بام برآیم به دو صد دام درآیم
چه کنم آهوی جانم سر صحرای تو دارد

خمش ای عاشق مجنون بمگو شعر و بخور خون
که جهان ذره به ذره غم غوغای تو دارد

سوی تبریز شو ای دل بر شمس الحق مفضل
چو خیالش به تو آید که تقاضای تو دارد

مولانا
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #509  
قدیمی 03-25-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

هر کس که در این سراچه بشناخت مرا
گویا که درون میکده یافت مرا

و آن کس که به سعی خود مرا یافته است
چون جام شرابی است که او خواسته است

آن کس که چنین خواسته در گوش کند
باید که شراب عشق من نوش کند

گر حلقه عشق من به دست اندازی
من نیز کنم ز عشق رخت غمازی

گر از طرب عشق کسی برخیزم
باید به بهای وصل خونش ریزم

آن کس که ز فرط عشق گیرم جانش
باید که ز جان خود دهم تاوانش

گر در طلبم حسن تو شعری گفتی
امید نگه دار که در عشق من افتی
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از Omid7 سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #510  
قدیمی 03-25-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

درد عشقی کشیده‌ام که مپرس
ز ِ هر هجری چشیده‌ام که مپرس

گشته‌ام در جهان و آخر کار
دلبری برگزیده‌ام که مپرس

آن چنان در هوای خاک درش
می‌رود آب دیده‌ام که مپرس

من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیده‌ام که مپرس

سوی من لب چه می‌گزی که مگوی
لب لعلی گزیده‌ام که مپرس

بی تو در کلبه گدایی خویش
رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس

همچو حافظ غریب در ره عشق
به مقامی رسیده‌ام که مپرس


حضرت حافظ
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از آريانا سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:05 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها