مشاعره با حروف انتخابی

[FereShteH]

پس کو حرفت

یکی کشتی از دانش و عزم باید

چنین بحر پر وحشت بیکرانرا


.....

[yad]

آشنایان ره عشق گرم خون بخورند
ناکسم گر به شکایت سوی بیگانه روم

گ

[FereShteH]

گر کوششیت افتد پر داده ام به تیر

ور بخششیت باید زر داده ام به کان
ل

[فرانک]

لاله ساغر گیر و نرگس مست و بر ما نام فسق
داوری دارم بسی یا رب که را داور کنم
ح

[FereShteH]

حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظرباز

بس طور عجب لازم ایام شباب است


ج

[مهدی]

جای در بستان سرای عشق می‌باید مرا
عندلیبم از چه در ماتم سرا افتاده ام

ب

[FereShteH]

بیدار شو ای دیده که ایمن نتوان بود

زین سیل دمادم که در این منزل خواب است


ه

[yad]

هرکه دراین دهرمقرب تراست
جام بلا بیشترش می دهند

ن

[FereShteH]

نگفتمت که به یغما رود دلت سعدی

چو دل به عشق دهی دلبران یغما را


ح

[yad]

حلقه ی پیرمغان از ازلم درگوش است
برهمانیم که بودیم وهمان خواهدبود

س