الف- سازهاى بادى مانند نى و سرنا و...
ب- سازهاى كوبه اى (ضربه اى) مانند تنبك و...
ج- سازهاى زهى مانند كمانچه و غچك و...
ارغنون: بر وزن اندرون، سازى است مشهور و بسيار قديمى. گويند اين ساز را افلاطون وضع كرده است. در نوشته ها آمده ارغنون ساز و آواز هفتاد دختر خواننده و نوازنده است كه جملگى يك چيز را به يكبار و به يك آهنگ با هم بخوانند و بنوازند.
بربط: سازى است مرغابی شكل كه كاسه كوچك و دسته بلند دارد و عربها آن را گرفته، كاسه چوبى را بزرگ، دسته را كوچك و كوتاه كرده و آن را العود نام نهادهاند.
بيشه: سازى است بادى كه بيشتر شبانان از آن استفاده میكردند.
توتك: بر وزن موشك، سازى است مانند نى كه چوپانان می نوازند.
تنبور: بر وزن زنبور، سازى است مانند بربط. عربها به آن الطنبور میگويند.
جلاجل: سازى است دف مانند همراه سنج و دايره.
چغانه: بر وزن ترانه، سازى است كوبه اى شبيه قانون و برخى آن را همان قانون میدانند.
چنگ: از سازهاى ايرانى پيش از اسلام است كه در ادبيات فارسى و نقشهاى باستانى به چشم میخورد و در اروپا اين ساز به هارپ معروف است.
دنبره: سازى است شبيه تنبور و معرب آن طنبوره است.
دهل: سازى است ضربه اى كه در زير بغل گرفته مینوازند.
رباب: سازى است شبيه تنبور كه كاسه اى بزرگ و دسته كوتاهى دارد و روى كاسه پوست آهو میكشند.
رود: نام سازى است قديمى كه در ادبيات فارسى همراه چنگ و رباب آمده است.
زنگل: سازى است قديمى كه داراى زنگوله ها و جلاجل هايى است.
سرناى: سازى است بادى كه به آن ناى رومى نيز گفته میشود.
سنتور: سازى است خوش صدا كه بر صفحه چوبى آن ۹ تا ۱۲ خرك با سيم هاى زرد و سفيد ديده میشود و با مضراب مینوازند.
سه رود: سازى است ايرانى كه تركيب شده از سه ساز چنگ و رباب و بربط.
شاخ و شانه: نام يك ساز قديمى ايرانى است.
شاشك: بر وزن ناوك، سازى است معروف كه به آن رباب نيز گويند.
شاوغر: بر وزن گاوسر، سازى است بادى و نفيرش از كرنا كمتر است و به آن ناى رومين نيز میگويند.
شاه ناى: كه مخفف آن شه ناى است كه به سرناى رومى نيز معروف است.
شش تا: نام سازى است كه به تنبور شش تار معروف است.
شوشك: سازى است كه به آن رباب چهار رود نيز میگويند.
شه رود: سازى است مانند موسيقار كه ايرانيان و روميان در بزم و رزم نوازند.
عجب رود: از سازهاى بادى است و مانند نى مینوازند.
عربانه: سازى است شبيه دف و دايره و بعضى به آن دايره حلقه دار میگويند.
عود: همان بربط ايرانى است كه عربها نام آن را العود نهاده اند.
غيچك: نام سازى است معروف كه امروزه به آن كمانچه میگويند.
قانون: نام ساز ايرانى بوده كه با دو حلقه يا زخمه با انگشتان مینوازند. امروزه به كشورهاى عربى و تركيه راه پيدا كرده است. نوازندگان اين ساز در دوران تيموريان و سلجوقيان و صفويه زياد بوده اند كه میتوان به حافظ قانونى، حافظ مضرابى و رحيم قانونى اشاره كرد كه نقش آنها در عالیقاپو اصفهان ديده میشود.
موسيقار: سازى است كه از نی هاى بزرگ و كوچك به شكل مثلث به هم وصل است و داراى صداى جالبى است كه درويشان و شبانان مینوازند و نام پرنده اى نيز است.
مولو: سازى است كه از شاخ آهو ساخته و داراى حلقه هايى نيز است.
مهرى: نوعى از ساز چنگ است و يكى از نامهاى چنگ است.
ناى مشك: نام سازى است بادى كه به آن نی انبان نيز میگويند.نى هفت بند و نی لبك نيز از سازهاى بادى ايرانى هستند.
برداشت از كتاب نظرى موسيقى روحالله خالقى و فرهنگنامه خرد و الحان موسيقى نوشته دكتر داريوش صفوت