بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ

فرهنگ و تاریخ تاریخ و فرهنگ - مطالبی در زمینه فرهنگ و تاریخ ایران و جهان اخبار فرهنگی و ... در این تالار قرار میگیرد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-07-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض انسانهای زمان ما به جای زندگی ادای ان را در می اورند

این هم یکی از مسائل لاینحل زندگی مردم این قرن است که در کلیه موارد بجای انکه زندگی کنند ادای زندگی را در می اورند .بدین معنی که در زمان ما با کمال تاسف ان چیزهایی که مایه خوشی و سعادت و راحتی در زندگی اصیل بشر بوده همه تحت الشعاع یک مشت تظاهر و فریب و دروغ و خودنمایی قرار گرفته اند و غالب مردم بدون انکه خودشان بدانند برای انکه ادای زندگی را در اورند تمام راحتی ها و خوشیها را بر خود حرام می کنند .عمری در زجرو شکنجه و ناراحتی می گدرانند از ازدواج گرفته تا ییلاق رفتن و سوگواری -تمام همشان مصروف این می شود که در چشم و هم چشمی و رقابت و این مسابقه جنون امیز خودنمایی و تظاهر از دیگران عقب نمانند و انوقت نتیجه همه این حرکات دور از عقل و منطق این شده که مردم این زمان لحظه ای اسایش و فراغت نداشته باشند و شب و روز مثل پرگار بدور خود بچرخند بی انکه از این همه فعالیت و سرگردانی حاصلی بدست اورند و یا حتی در پی هدف معینی باشند.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 04-07-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

تقلید زندگی هوشنگ م/این یکی از معماهای غم انگیز مردم زمان ماست که نه تنها عواقب وحشتناک ان دامنگیر جامعه امروزی ما شده بلکه در بسیاری از ممالک و اجتماعات دیگر هم شما می توانید نمونه های کامل و بارزی از این طرز زندگی غلط که در تمام شئون ان اصل فدای فرع شده است مشاهده کنید .و داستانی...

ویرایش توسط amir ahmadi : 04-08-2010 در ساعت 09:16 AM
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-07-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

من دختر زیبایی بودم که مثل همه دختران جوان ارزوها و روئیاهای طلائیم پایان نداشت و به علت داشتن حس جاه طلبی شدید همیشه غایت ارزویم این بود که زن مرد متشخص و متمول یا سیاستمدار بزرگی بشوم !طبیعی است که در ان روزهای درخشان جوانی که من مست باده غرور و خودپسندی بودم نصایح و حرفهای بزرگترها و انها که تجربه بیشتری داشتند حتی ذره ای در گوشم فرو نمی رفت و از نظر من همه انهائیکه مرا نصیحت می کردند دیوانگانی بودند که افکار و گفته هایشان به اندازه یک پر کاه برایم ارزش نداشت...
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-07-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

به هر حال عاقبت این ایده الها و ارزوهای طلایی من به ثمر رسید و موفق شدم توجه یکی از صاحبان صنایع بزرگ را جلب کنم و پس از مدت کوتاهی کار ما به ازدواج کشید و من در نخستین روزهای بیست سالگی به عقد او در امدم و در ان روزها اینطور به نظرم می رسید که بر شاهین بلند پرواز اقبال و کامیابی نشسته ام و به اوج سعادت و نیک بختی دلخواه رسیده ام.اما هنوز یکسال از ازدواج ما نگذشته بود که رفته رفته چهره واقعی زندگی در نظرم نمایان شد و پرده های رنگ امیزی شده خیال و اوهام و رویاهای طلایی از هم درید و من به خوبی توانستم بوضع غم انگیزی که برای خودم بوجود اورده بودم پی ببرم .بدین معنی که پس از پایان سال اول ازدواج دانستم که شوهرم مرد عقیمی است که نمی تواند بچه دار شود و قبل از ازدواج من از این موضوع بی خبر مانده ام...
پاسخ با نقل قول
  #5  
قدیمی 04-07-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

گو اینکه اگر هم در ان روزها به من حرفی در این مورد می زد گفته های او را دال بر حسادت می دانستم و قبول نمی کردم.حس شدید جاه طلبی مرا به ورطه هولناکی کشانیده بود که هیچ راه نجاتی در برابر خودم نمی دیدم .تردیدی نیست که بنابر قاعده طبیعت زندگی مجلل و پر جاه و جلال شوهرم با ان مهمانیهای با شکوه و معاشرت های اشرافی خیلی زود برایم به صورت عادی و مبتذلی درامد و رفته رفته حس کردم که در زندگی من چیزی کم است که شب و روز زجرم می دهد و این کمبود نامرئی مثل ورطه هولناکی در برابرم دهان باز کرده و تفکر در بازه ان لحظه ای ارامم نمی گذارد.
پاسخ با نقل قول
  #6  
قدیمی 04-07-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اما اوائل این شبح در زندگی من نامرئیبود و هر چه فکر می کردم نمی توانستم بفهمم چرا ناراحتم و این خلاءکجاست و چطور ممکن است ان را پر کرد -شوهرم گرانبها ترین جواهرات و پوست های قیمتی را که کمتر زنی به انها دسترسی داشت برایم می خرید -خانه ای که دران زندگی می کردم بیشتر شبیه یکی از مجلل ترین قصرها ی دنیا بود .هیچ ارزویی در این دنیا انجام شدنش برای من غیر ممکن نبود وبامشهورترین و سرشناس ترین شخصیت های مملکت داشتم پس چرا چرا تا این اندازه از زندگی در این قصر مجلل زجر می کشیدم و چرا همه اطرافم را سیاهی و تاریکی و نومیدی احاطه کرده بود.این سئول همچنان در مغز من تکرار می شد تا انکه نیمه شبی از خواب بیدار شدم وقتی چشمم به ساعت بالای سرم افتاد ساعت دو شب بود و هنوز شوهرم به منزل نیامده بود...
پاسخ با نقل قول
  #7  
قدیمی 04-08-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بیرون طوفان شدیدی جریان داشت و صدای غرش رعد زمین را و اسمان را می لرزاند و دانه های درشت باران بلاانقطاع به شیشه های پنجره اطاقم می خورد .ناگهان احساس تنهایی شدیدی کردم تنهایی روحی همان تنهایی زجردهنده ای که وقتی یک نفر دچار پنجه های هولناک ان می شود حتی در پر جمعیت ترین مهمانیها از شرش رهایی ندارد و باز از احساس ان رنج می برد و خود را تنها می بیند.مدتی به تلخی به سرنوشتی که بدست خودم نصیبم شده بود گریستم و در بحبوبه ان طوفان روحی ناگهان حس کردم که علت این احساس تنهایی را یافته ام .
پاسخ با نقل قول
  #8  
قدیمی 04-08-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

عشق این زیباترین و دل انگیزترین پدیده عالم هستی!زندگی من همه چیز داشت به جز همین یک کلمه که پایه و بنیان و اساس زندگی هر زنی بر روی ان قرار گرفته است بله من تنها به خاطر اقناع حس جاه طلبی خودم ازدواج کرده بودم و اکنون که این حس من سیراب و قانع شده بود و به خوبی می توانستم بفهمم که در زندگی یک زن انچه از همه چیز حتی از نان روزانه مهمتر است عشق است و من دختر نادان و خود خواهی بودم که هرگز در باره این نکته بسیار مهم فکر نکرده بودم .انوقت به فکر برنامه زندگی شوهرم با خودم افتادم به یاد اوردم که از نخستین روز ازدواجمان مهمترین مسئله ای که برای او مطرح بود کار و سیاست و زد و بند و دوندگی به دنبال به دست اوردن مقام بالاتر و نفوذ بیشتر برای استفاده زیادتر بود و من با تمام زیباییم هرگز برای او معنایی جز یک زن که در خانه شریک زندگانیش بود نداشتم.
پاسخ با نقل قول
  #9  
قدیمی 04-10-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

او هر روز صبح زود از منزل بیرون می رفت نزدیک ظهر تلفن می زد که به علت گرفتاری زیاد نمی تواند ناهار را با من بخورد شب هم یا با عجله می امد و مرا به یکی از مهمانیهایی که صددرصد برای منافع بیشتر کارخانه اش داده بود می برد یا انکه باز هم تلفن می زد عزیزم شامت را بخور و بخواب امشب گرفتارم و دیروقت می ایم این برنامه وحشتناک یک سال تمام هر روز و هر شب تکرار شده بود و من هرگز در این مدت نتوانسته بودم به این حقیقت تلخ پی ببرم که من هم جزو ان عده از زنهایی بودام که متاسفانه در این دنیا بجای انکه زندگی کنم و به دنبال حقایق اصیل زندگی که مایع خوشبختی است بروم فقط خواسته ام ادای زندگی مجلل و با شکوه هرگز نمی توانستم به کسی بفهمانم که بد بخت ترین زن دنیا هستم .و هیچکس نمی تواند باور کند که در زیر ان قیافه ارام و خندان من چه دریای متلاطم و بیکرانی از زجر و شکنجه و بدبختی موج می زند.
پاسخ با نقل قول
  #10  
قدیمی 04-10-2010
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

با این همه انشب گذشت و دو سال دیگر هم من این زندگی خشک و مرده و ماشینی را در کنار مردی که در 24 ساعت فقط دو سه ساعت ان هم در حال خواب در بستر من می گذرانید ادامه دادم .تلخترین تراژدی زندگی من این بود که سرنوشت حتی مرا از داشتن فرزند و عشق مادری هم محروم کرده بود.
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:11 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها