(مقاله ترجمه شده ویژه ی پی سی سیتی توسط ساقی)La Tomatina: fiesta del tomate en España

[ساقي]

Una historia absurda

Como toda fiesta de pueblo, cada habitante contará su propia versión de los hechos. Nosotros elegimos contarles una de las versiones de cómo empezó la Tomatina; la menos increíble, pero la que más se acerca a la verdad.

Corría el año 1945 y se estaba celebrando en el centro de la ciudad un desfile de “Gigantes y Cabezudos”. Parece que en esa época todos se peleaban por participar y disfrazarse. Según cuentan, un joven que quería ser parte del desfile, golpeó a uno de los que estaban disfrazados, tirándolo al suelo. Este hombre, totalmente indignado, comenzó a golpear a todo el mundo, iniciando una verdadera batalla campal. De pronto, a alguien se le ocurrió utilizar las verduras de un puesto de hortalizas cercano como munición y todos lo imitaron, abriendo los cajones de tomate que estaban en exhibición.

Como siempre, el orden público se hizo presente y se multó a los revoltosos. Fue tan memorable el episodio que al año siguiente se congregaron en la plaza con una gran cantidad de cajones de tomates. Todo el pueblo participó de la ya conocida “Tomatina”, a pesar de la desaprobación del gobierno que año tras año, prohibía la batalla vegetal.

En 1951 el Ayuntamiento prohibió el festejo y encarceló a algunos de los jóvenes participantes, sin embargo todo el pueblo se unió y pronto fueron absueltos. La fiesta se celebró sin restricciones hasta 1957, año en que los ciudadanos de Buñol se excedieron, utilizando no sólo tomates, sino también agua y todo tipo de verduras. Quieran o no, todo el pueblo era blanco del ataque. Se ve que muchos ciudadanos ilustres se lo tomaron a pecho.

Ese mismo año se celebró, en honor a la Tomatina, el “entierro del tomate”. Un gran desfile fúnebre que recorría toda la ciudad exhibiendo un ataúd con un gran tomate dentro. Viendo el gran cariño de la gente hacia esta fiesta popular, en 1959 se permitió nuevamente la celebración de la Tomatina, incorporando algunas reglas. La principal fue que el gobierno se haría cargo tanto de la inauguración como del cierre de la fiesta, utilizando una carcasa y estaba totalmente prohibido arrojarse tomates antes o después de la fiesta.

حالا که از جشن گفتين بزار براتون تاريخچه پيدايش اين جشن رو بگم .
اين جشن هر ساله در شهر بونيول Buñol از استان والنسيا برگزار ميشود ...
چگونگي پيدايش اين جشنو از زبان مردم اين روستا بشنويد بسيار زيباست .
بيش از 50 سال است که اين جشن برگزار ميشود.

يک داستان بي اساس
(داستان پوچ )

مانند همه جشنهاي ديگر روستايي هر کسي داستان خودش را نقل ميکند ، ما انتخاب کرديم يکي از نسخه هاي اين جشن گوجه فرنگي را که باور کردني نيست اما نزديک به واقعيت ....

سال 1945 در مرکز شهر يک مراسم رژه برگزار شد بنام رژه سران بزرگ و غولها ،
در آن رژه همه بر سر بدست آوردن لباس و شرکت در رژه با هم ميجنگيدند، مرد جواني ميخواسته در اين مراسم رژه شرکت کند ضربه اي به ديگري که در حال لباس پوشيدن بود ميزند و اورا بروي زمين مياندازد ، اون مرد هم بسيار عصباني ميشود و شروع ميکند به زدن بقيه ، و يک جنگ و دعواي واقعي راه مي اندازد ، در همين گير و دار مردي بطرف جعبه سبزيجات کنار جاده رفته و از آنها بجاي اسلحه استفاده ميکند..
مهمات جنگي ها ها ها....
بقيه هم که لباس پوشيده بودند بدنبال او به جعبه هاي گوجه فرنگي حمله ور شده آنها را باز ميکردند و بسوي هم پرتاب....

مثل هميشه ، پليس ضد شورش وارد عمل ميشود و همه دعوا شورشيان را بازداشت ميکند و البته جريمه ...
اين خاطره در يادها ماند و سال بعد در ميدان جعبه هاي زيادي گوجه فرنگي گذاشته شد و همه مردم در آن مراسم که آنرا
“Tomatina” گذاشتند شرکت کردند ، پس از آن سال دولت جنگ با گياهان را ممنوع کرد...
در سال 1951 شهرداري جشن را ممنوع اعلام کرد و گروهي را هم زنداني , اما همه مردم روستا باهم متحد و زود آنها را آزاد کردند ...... آفرين به مردم اون روستا

برگزاري اين جشن بدون محدوديت تا سال 1957 ادامه داشت، سالي که شهروندان بونيول Buñol نه تنها از گوجه از آب و سبزيجات ديگر هم در اين جشن استفاده کردند ، بدون استثنا تمامي شهرستان در اين پرتاب شرکت کردند و ديده ميشد که چگونه شهروندان بسوي پرتاب کننده حمله ميکردند ...... چه باحال

همان سال به افتخار «گوجه فرنگي » مراسم دفن توماتينا را بزرگ برگزار کردند ، بدينصورت که تابوتي پر از گوجه فرنگي بزرگ در اطراف شهر گردانيدند و بسياري از مردم با عشق و علاقه در آن جشن مردمي شرکت کردند...
در سال 1959 دوباره اين جشن برگزار شد و قوانيني به آن اضافه شد بر اساس اين قانون دولت مسئول برگزاري اين جشن باشد از شروع تا پايان ..
و ديگر اينکه هيچکس حق ندارد قبل و بعد از ساعت جشن گوجه فرنگي پرتاب کند.

ترجمه اختصاصي براي پي سي سيتي
ساقي