مشاعره واژه ای

[deltang]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

[mary.f]

عاشق روی جوانی خوش نوخاسته ام
وز خدا دولت این غم به دعا خواسته ام

[abadani]

به جهان خرم از آنم كه جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم كه همه عالم ازوست

[mary.f]

عالم از شور و شر عشق خبر هیچ نداشت
فتنه انگیز جهان غمزه جادوی تو بود

[abadani]

مطرب عشق عجب شور و نوايي دارد
نقش هر پرده كه زد راه بجايي دارد

[mary.f]

در خرابات مغان نور خدا می بینم
این عجب بین که چه نوری ز کجا می بینم

[abadani]

در همه دير مغان نيست چو من شيدايي
خرقه جايي گرو باده و دفتر جايي

[mary.f]

خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بی سامان بپوشان

[abadani]

گل بي رخ يار خوش نباشد
بي باده بهار خوش نباشد

[mary.f]

نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی