من لیلام.....از تبار عاشقان دیروز.....از تبار عاشقان امروز
رازی است اندر درونم.....چشمهایم نخواندنی.
همیشه دردم از دیگران بوده ..گاه از بودشان....گاه از نبودشان...
در لحظه های بی کسی.اسیر ناباوری
با هر حضوری چون جام بشکسته...باهر نبودی چون گمشده ای در ازدحام صداها....
بیزارم از هر چی ماندگاره بی حضوره....بیزارم از سر کردن با هر چی تنهاست
در پی خود میگردم.فارغ از دل سپردن به فال امدن و نیامدن
من لیلام....از تبار عاشقان دیروز...از تبار عاشقان امروز.................
"لیلا اریا"