بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 02-13-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

یارا یارا ترا چه یارا

تا دل بربائی اذکیا را


این دلبری از تو نیست بالله

این فتنه زدیگریست یارا


آنکسکه نگاشته است نقشت

بر صفحهٔ نیکوئی نگارا


در پردهٔ حسن تست پنهان

دل میبرد از بر آشکارا


از خال و خطت کتاب مسطور

داده است بدست دیده مارا


تا درنگریم و باز خوانیم

در روی تو سورهٔ ثنا را


هر جزو تو آیتی زقرآن

هر شیوه ستایشی خدا را


هر جلوهٔ تو کند ثنائی

در پرده جناب کبریا را


آئینهٔ حسن تو نماید

بی صورت و بی جهت خدا را


از فیض کسی دگر برد دل

تو بیخبری ز دل نگارا
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 02-13-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

اگر فضل خدای ما بجنبش جا دهد ما را

بعشق او دهیم از جان و دل فردوس اعلا را


بآب چشم و رنگ زرد و داع بندگی بر دل

که در کاراست ما را نیست حاجت حقتعالی را


بود تاویل این مصراع حافظ آنچه من گفتم

باب ورنگ وخال وخط چه حاجت روی زیبا را


نباشد لطف او با ما چه سود از زهد و از تقوی

چوباشد لطف اوبا ما چه حاصل زهدوتقوی را


ولی ما را بباید طاعت و تقوی و اخلاصی

ادب باید رعایت کرد امر حق تعالی را


بلی ما را نباشد کار بارّد و قبول او

که او بهتر شناسد خبث و طیب و طینت ما را


بترس از آنچه در اول مقدر شد برای تو

باهل معرفت بگذار بس حل معما را


بیاخاموش شو ای فیض از این اسرار و دم در کش

که کس نگشود و نگشاید بحکمت این معما را
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 02-13-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

بهل ذکر چشمان خونریز را

بمان فکر زلف دل آویزرا


دل و جان بیاد خدا زنده دار

بحق چیز کن این دو ناچیز را


اگر مستی آرزو با شدت

بکش ساغر عشق لبریز را


زحق عشق حق روز و شب میطلب

بزن بر دل این آتش تیز را


گذر کن زشیرین لبان حجاز

بیاد آر فرهاد و پرویز را


بجد باش در طاعت شرح و عقل

مهل رسم تقوی و پرهیز را


مکدر چو گردی بخوان شعر حق

حق تلخ شیرینی آمیز را


بروز دلت غم چو زور آورد

بجو مطرب شادی انگیز را


چو در طاعت افسرده گردد تنت

بیاد آر عباد شبخیز را


بدل میرسان دم بدم یاد مرگ

چو بر مرکب آسیب مهمیز را


چو رازی نهی با کسی درمیان

بپرداز از غیر دهلیز را


حجابت زحق نیست جز چیزو کس

حذر کن زکس دور کن چیز را


نماند آدمی خو بپالیز دهر

بگاوان بماندند پالیز را


خدایا اگر چه نیرزد بهیچ

بچیزی بخر فیض ناچیز را
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 02-13-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

وصل با دلدار میباید مرا

فصل از اغیار می باید مرا


چون نیم از اصل خود ببریده اند

نالهای زار می باید مرا


من کجا و رسم عقل و دین کجا

مست یارم یار می باید مرا


بی وصال او نمیخواهم بهشت

دار بعد از جار میباید مرا


عشق از نام نکو ننگ آیدش

عاشقم من عار می باید مرا


عقل دادم بستدم دیوانگی

شیوهٔ این کار میباید مرا


تا بکی این راز را پنهان کنم

مستی و اظهار میباید مرا


سر زمن سر میزند بی اختیار

محرم اسرار میباید مرا


گفتگو بگذار فیض و کار کن

در ره او کار میباید مرا
پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 02-13-2010
deltang deltang آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Mar 2009
محل سکونت: TehrAn
نوشته ها: 6,896
سپاسها: : 0

200 سپاس در 186 نوشته ایشان در یکماه اخیر
deltang به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

آنچه را از بهر من او خواست آن آید مرا

خواستش از راز پنهان ناگهان آید مرا


سعی در تحصیل دنیا و فضولش بیهده است

در ازل قدری که روزی شد همان آید مرا


سوی مشرق گر روم یا راه مغرب بسپرم

برجبینم آنچه بنوشته است آن آید مرا


بر سرم گرچه نمیدانم چه خواهد آمدن

اینقدر دانم که مردن بی امان آید مرا


هیچ تمهیدی نکردم بهر مهمان اجل

با وجود آنکه دانم ناگهان آید مرا


زندگانی شد تلف سودی نیامد زان بکف

نیست از کس شکوه ام از خود زیان آید مرا


هر که خیری میکند اضعاف آن یابد جزا

میدهم جان در رهش تا جان جان آید مرا


هر که بخشد جرمی از کس بگذرند ازجرم او

میکنم من اینچنین تا آنچنان آید مرا


هر که بر تن میفزاید نور جان کم میکند

میگذارم فیض تن تا نور جان آید مرا
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:57 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها