بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-16-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض دعا كنید

دعا كنید






دعــا كـنـیـد رسـد آن زمــان كـه یـار بـیاید

خـزان بـاغ جهــان را ز نـو، بـهار بـیاید

دعــا كـنـیـد، دعـــایی كـه آفتاب درخشان

بـه سرپـرستــی گلـهای روزگار بـیاید

زند به گُرده شب زخم، گام تـوسن عزمش

چو از فراز زمان، مهر شب شكار بیاید

هــزار اخـتـر تـابنـده در سپهـر دو دستش

هــزار مهــر منیرش به كوله‌بار، بیاید

قـیـامـتـی كند از قـامتش، بیا كه تو گویی

مـعـاد رویـِش انـسـان دریـن دیار بیاید

دمـد بـه گلشن گیتی، بلوغ صبح رهایی

بـهار خنـده زنـد، گل به شاخسار بیاید

اگـر زمـوج پـرآشوب عـشـق، نـوح زمانه

به ساحلی كه مرا باشد، انتظار، بیاید

هـزار اختر نور از فلك ز شوق و ز شادی

بـرا دیـــدن آن یــار گـلـــعـــزار بــیــاید

جمــال را بـنـمـایــد اگـر ز پـرده غـیـبـت

قــرار بــــر دل یـــاران بــی‌قـــرار بیاید

كتاب عشق گشایید و «ان یكاد» بخوانید

دعــا كنــیـد كـه آن یـار غمگسار بیاید


__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 04-16-2010
Omid7 آواتار ها
Omid7 Omid7 آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Nov 2009
محل سکونت: نصف جهان
نوشته ها: 9,286
سپاسها: : 14

95 سپاس در 74 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

چرا تو ای شکسته دل خـدا خـدا نمـی کنی ؟
خـدای چـاره ساز را چرا صدا نمی کنی ؟

به هر لب دعــای تو فرشته بوسـه می زند
برای درد بی امان چرا دعـا نمـی کنـی ؟

به قطره قطره اشک تو خدا نظاره می کند
به وقت گریه ها چرا خدا خدا نمی کنی ؟

سحر زباغ ناله ها گل مراد می دهند
به نیمه شب چرا لبی به ناله وا نمی کنی ؟

دل تو مانده در قفس چرا وفا نمی کنی ؟
پرنده اسیر را چرا رها نمی کنی ؟

ز اشک نقره فام خود ز کیمیای نیمه شب
مس سیاه قلب را چرا طلا نمی کنی ؟
__________________
مدت ها بود سه چیز را ترک کرده بودم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز که به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولین سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
ولی نه...!! باید ترک کنم
هم تو را....هم شعر را .... و هم‌‌‌٬ همه ی شب هایی را که به ماه نگاه می کردم...

======================================

مسابقه پیش بینی نتایج لیگ برتر ( اگه دوست داشتی یه سر بزن دوست من )

ویرایش توسط Omid7 : 04-16-2010 در ساعت 11:27 PM
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:31 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها