بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > تلویزیون

تلویزیون در این بخش مباحث مرتبط با تلویزیون قرار خواهند گرفت

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 09-01-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض گفتگو با برزو ارجمند، بازيگر سريال «نون و ريحون»

گفتگو با برزو ارجمند، بازيگر سريال «نون و ريحون»



شخصيت‌هايي كه تيپ نيستند
مراد (برزو ارجمند) در سريال «نون و ريحون» به خواستگاري هردختري كه مي‌رود در حقيقت بخت‌ آن دختر را باز مي‌كند و دست آخر بي‌نصيب مي‌ماند، اين بار او براي رسيدن به دختر مورد علاقه‌اش كه از ديار آذربايجان است، دوست خود را وادار مي‌كند تا با عزيمت به شهر سرعين اين اتفاق مبارك را به كام خود رقم بزند.
برزو ارجمند كه در آثار طنز و جدي مختلفي حاضر شده اين بار نيز شخصيتي نمكين را در نون و ريحون به تصوير مي‌كشد. وي تمايل چنداني ندارد درباره شخصيت مراد توضيح دهد، اما با روي باز پاسخگوي سوالات ديگرمان مي‌شود. در ضمن بازي در پروژه «قهوه تلخ» مهران مديري را نيز همزمان با اين مجموعه در دست دارد كه به همين دليل موهاي وسط سرش را تراشيده است و در «نون و ريحون» با يك تكه كلاه‌گيس گريم متفاوتي پيدا مي‌كند. او در مقابل تعجب ما كه تصور كرده‌ايم چهره واقعي برزو ارجمند نيز بدون مو است مي‌خندد و روبه ما مي‌گويد: «واقعا شما تصور مي‌كنيد من با اين شكل و شمايل در كوچه و خيابان ظاهر مي‌شوم.»

نون و ريحون، چندمين مجموعه‌اي است كه در كنار پدرتان به ايفاي نقش مي‌پردازيد؟
در كنار پدرم بازي در مجموعه‌هاي «نردبام آسمان»، «زير چتر خورشيد» و همين كار سومين همكاري‌مان محسوب مي‌شود.
در آثار اينچنيني برزو ارجمند حتي اگر صرفا كاراكتري طنز را نيز بازي نكند و يا در موقعيت‌هاي جدي و خشن ظاهر شود باز هم شيريني خاصي در نوع بازي‌اش ديده مي‌شود. اين حس آيا به شخصيت دروني شما برمي‌گردد؟
در حقيقت اين نقش‌ها هستند كه شيريني خاصي دارند و من سعي مي‌كنم اين شيرين بودن را به موازات دستيابي به ويژگي‌‌هاي دروني كاراكتر پيدا كنم. ضمن اين كه اين شيريني در زندگي معمول هر آدمي وجود دارد و من سعي مي‌كنم از آن در جاي مخصوص به خود و در آثار مختلف استفاده كنم و البته بودند نقش‌هايي كه كاملا جدي از آب درآمده‌اند مثل «زمان شوريدگي» (محمدعلي نجفي در سال 1379)‌ يا «ساعت شني»!
آيا اين اولين همكاري‌تان با فرزاد موتمن است؟
بله. البته پيش از اين قرار بود در فيلم سينمايي «هفت پرده» با ايشان‌ همكاري داشته باشم كه به دليل حضور در پروژه‌اي ديگر و گريمم كه داراي ريش بود نتوانستم در كنار آقاي موتمن حضور يابم.
طنز موقعيتي كه در اين كار وجود دارد تا چه حد در بازي شما مشهود است؟
اصولا اتفاقات موجود در كار بايد جدي باشد تا به نظر خنده‌دار برسد، يعني درست همان چيزي كه در زندگي روزمره اتفاق مي‌افتد، به همين دليل كار ما صرفا كار كمدي يا طنز نيست، بلكه يك مجموعه اجتماعي شيرين است. كاراكتر‌ها نيز حتما بايد در موقعيت‌هاي جدي قرار بگيرند تا باعث خنده شوند. براي نويسنده نيز ايجاد موقعيت‌‌هايي كه تا حدودي از طنز معمول سريالي فاصله بگيرد، سخت‌تر از نمادهايي است كه براي طنزي با تيپ‌گيري‌هاي فراوان نوشته مي‌شود.
آيا ماندگاري تيپ‌هاي شخصيتي در كار طنز نسبت به طنز موقعيت بيشتر نيست؟
كارهايي كه ماندگار مي‌شوند بيشتر به قصه ربط دارند. من به عنوان يك بازيگر به تنهايي نمي‌توانم در ماندگاري يك نقش موثر باشم و اين كار به تلاش جمعي بستگي دارد.
گاهي در ماندگاري يك اثر، تكيه كلام‌ها نيز موثرند كه به طور خاص به شخصيت‌هاي داستان مربوط مي‌شود...
اين آسان‌ترين كاري است كه مي‌توان در يك اثر طنز انجام داد. اين موضوع‌ را در زير «آسمان شهر» تجربه كردم. اما در مجموعه‌اي مثل «پشت كنكوري‌ها» هيچ كدام از شخصيت‌ها تيپيك نبودند، كار نيز طنز صرف نبود، تكه‌كلام هم در فيلمنامه وجود نداشت، اما با وجود اين به اثري ماندگار تبديل شد.
شما و رضا داوودنژاد از پشت كنكوري‌ها به نون و ريحون آمده‌ايد. فكر مي‌كنيد در پايان اين مجموعه بيشتر در كدام اثر ماندگار شويد؟
فيلمبرداري «پشت كنكوري‌ها» قبل از ماه مبارك تمام شد، اما اين مجموعه در حالي كه به نگارش درمي‌آيد، تصويربرداري هم مي‌شود. پس در قياس توليدي نيز با هم فرق‌هايي دارند. ضمن اين كه آن مجموعه را با 22 قسمت توليد شده پخش كرديم ولي نون و ريحون در زمان پخش تنها 3 قسمت كامل در دست پخش داشت. با اين كه مدت زمان كمي در اختيار داريم با زحماتي كه آقاي موتمن و گروه متحمل مي‌شوند، مطمئن هستم كه كار بسيار قابل قبولي شده است.
در نون و ريحون چالشي كه بين اين چند جوان وجود دارد، آيا از ابتدا در متن قصه به همين صورت آمده بود؟
سيناپس كلي كار از ابتدا به همين شكل بود، اما قصه‌ها قسمت به قسمت نوشته مي‌شوند و تقريبا تغييراتي در نگارش اعمال مي‌شود، اما كليت كار از ابتدا بر همين اصل بوده است.
قبل از برداشت‌ها چه توافقي بين بازيگران و كارگردان اتفاق مي‌افتد؟
قبل از هر سكانس با آقاي موتمن درخصوص ديالوگ‌ها و بداهه‌گويي‌ها صحبت مي‌كنيم، چراكه مقابل دوربين هيچ بداهه‌گويي اتفاق نمي‌افتد و اگر چنين تغييراتي از سوي بازيگر در اجراي نقش اتفاق نيفتد مثل اين است كه مخاطب رماني چاپ شده را مي‌خواند، از طرفي ايده بازيگران براي پردازش نقش‌ها ديد وسيع‌تري را در اختيار نويسنده‌ها قرار مي‌دهد.
و مهم‌ترين نكته‌اي كه در پذيرش نقش مراد داشتيد؟
قصه، قصه جالب و جذابي بود. شخصيت اين 5?جوان به طور كلي بانمك بودند و جاي كار زيادي براي بازيگران گذاشتند و اين در طنز اتفاق مهمي است كه به دنبال پردازش شخصيت رئال باشيم نه تيپ‌سازي!
آزاده خواجه نصيري
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 09-01-2010
سالومه آواتار ها
سالومه سالومه آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 292
سپاسها: : 0

17 سپاس در 14 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

متشکرم از همه شما عزیزان لطفاً تصاویر بازیگران سریال ها را هم برای این تاپیک بگزارید. از کمک همه شما متشکرم
__________________
هرچه زدم بی تو دلم وا نشد / جز تو کسی باب دل ما نشد / هرچه پرستو شدم و پر زدم / همنفسی مثل تو پیدا نشد .
(عاشقتم پی سی سیتی)
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 09-02-2010
سالومه آواتار ها
سالومه سالومه آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 292
سپاسها: : 0

17 سپاس در 14 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض




و اما سریال ملکوت که نسبت به بقیه سریال ها حال و هواش به این روزها و شبهای رمضان نزدیکتر است. هر چند که عوامل این سریال سعی داشتند یک سریال معنوی درست کنند اما متاسفانه فضاهای خوبی به کارشون ندادن و چند تا ایراد بزرگ را بر جا گزاشتن. رفتار حاج فتاح با فرشته یا مثلاً پوشیدن چادر مهتاب جلوی عمه و شوهر عمه ولی جلو سامان توی آشپز خونه با بلوز دامنه یا اون فضا هایی که برای توصیف برزخ درست شده و آدم رو یاد کارتون ها می اندازه .


به هر حال این سریال به مناسبت این ایام ساخته شده و بازیگر ان این سریال خوب کار کردند البته بعضی هاشون. اما این سریال تا تونسته عروس و داماد را بد توصیف کرده. و این برای دید فکری جامعه ما ضرر داره.








__________________
هرچه زدم بی تو دلم وا نشد / جز تو کسی باب دل ما نشد / هرچه پرستو شدم و پر زدم / همنفسی مثل تو پیدا نشد .
(عاشقتم پی سی سیتی)
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 09-03-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Lightbulb عکسهای یاسر جعفری و هستی مهدوی فر در سریال جراحت





































__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 09-06-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Lightbulb سریال در مسیر زاینده رود









__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 09-06-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Lightbulb




























__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 09-07-2010
مهدی آواتار ها
مهدی مهدی آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد - مدیر تالار موبایل و دوربین دیجیتال

 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: هر کجا هستم باشم،آسمان مال من است!
نوشته ها: 7,439
سپاسها: : 4,552

4,939 سپاس در 1,683 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Lightbulb

مجمو‌عه‌های ماه رمضان امسال در قضاوتی عادلانه شبیه سالهای قبل بودند، هر سال یک مجموعه بهتر از سایر مجموعه‌ها است، بیننده بیشتری دارد و با وسواس و حساسیت بالاتری ساخته شده اما مجموعه‌های دیگر متوسط و زیر متوسط هستند.

پدیده تلویزیون در ماه رمضان امسال "جراحت" به کارگردانی محمدمهدی عسگرپور است؛ مجموعه‌ای با فیلمنامه‌ای منسجم و جذاب که لایه‌های زیرین روابط انسانی در آن کشف می‌شود و حقایقی در آن روایت می‌شود که مشکلات خانواده‌ها در جامعه امروز را به تصویر می‌کشد.

عسگرپور در این مجموعه نسبت به کار قبلی‌اش "گلهای گرمسیری" رشد داشته، حساسیت و وسواس او را می‌شود در هر پلان "جراحت" دید. قاب بندی‌ها، میزانسن و بازی‌ها نشان می‌دهد که این کارگردان برای وجه بصری مجموعه‌اش ارزش قائل بوده است. در شرایطی که حتی مجموعه قابل قبولی مانند "در مسیر زاینده رود" از شتابزدگی لطمه خورده "جراحت" اثری شسته رفته با وجوه تصویری بالا است.

تلخی فیلمنامه و فضای قصه تحمیلی نیست و برآیند معادلاتی است که قصه آنها را مطرح می‌کند، آرامش ظاهری زندگی دو خانواده سنتی و مذهبی با مشکلاتی کوچک از بین می‌رود و این آرامش مضمحل می‌شود. تیتراژ مجموعه این فروپاشی را به خوبی عیان می‌کند. بازی‌های مجموعه "جراحت" نشان می‌دهد که عسگرپور بازیگری را می‌شناسد، بازی امین تارخ در سخت‌ترین لحظه‌ها و دشوارترین موقعیت‌ها دریادماندنی است.

تم ویرانی در مجموعه "در مسیر زاینده رود" به کارگردانی حسن فتحی هم دیده می شود، فتحی در مجموعه تازه‌اش با نقد جامعه ورزشی و ورزشکاران پوشالی شروع می‌کند و به انتقاد از فضای موجود و از بین رفتن ارزش‌های اخلاقی می‌پردازد. داستانی که علیرضا نادری روایت می‌کند جذاب است و پرکشش و پرتعلیق. بازی‌ها قابل قبول است و در بعضی موارد دور از انتظار مانند مهدی سلطانی در نقش حاج بهزاد و حسین محجوب که همیشه آنقدر خوب بوده که نمی‌توان انتظاری جز خوب بودن از او داشت.

"در مسیر زاینده رود" استفاده خوبی از فضای یک شهر سنتی کرده و برخلاف انتقادهای سطحی موجود ستایشی از فرهنگ و سنت‌های ایرانی و در نگاهی جزئی‌تر فرهنگ و تاریخ اصفهانی است. حضور مهران (اشکان خطیبی) در اصفهان و آشنایی با دختری از خانواده‌ای فرهنگی و اصیل نشان دهنده شکافی است که میان طبقه‌های مختلف اجتماعی وجود دارد. فتحی با نقد این گسست فرهنگی جامعه را به سمت بازگشت به ارزش‌های اخلاقی سوق می‌دهد.

مجموعه "ملکوت" به کارگردانی محمدرضا آهنج فضایی ماورایی و فانتزی دارد. شبکه دو پیش از این هم تجربه‌هایی مشابه "ملکوت" داشته و موج مجموعه‌های مناسبتی ماورایی در ماه رمضان با این شبکه و مجموعه‌های "کمکم کن" و "او یک فرشته بود" شروع شد. اما "ملکوت" فراتر از تجربه‌های قبلی تلویزیون در این گونه نمی‌رود. اگر حرکت‌های دوربین و قاب‌بندی‌هایی که قرار است فضای متشنج قصه را به مخاطب منتقل کنند فراموش کنیم، آهنج حتی از مجموعه ضعیف "آخرین گناه" به کارگردانی حسین سهیلی‌زاده هم پیش نرفته است.
میزانس‌های تکراری در موقعیت برزخ، دیالو‌گ‌های شعاری و شخصیت‌پردازی کلیشه‌ای تماشای "ملکوت" را به تجربه‌ای زجرآور نبدیل کرده است. مجموعه‌ای که با فیلمنامه‌ای سطحی و کلیشه‌ای توانایی کارگردان و تعدادی از بازیگرانش را هم هدر داده است.

مجموعه "نون و ریحون" هم مانند "ملکوت" از ناحیه فیلمنامه ضربه خورده، فیلمنامه‌ای با موقعیت‌های تکراری، طنزی بدون حلاوت و ضرباهنگی کند و کشدار. فرزاد موتمن کارگردان خوبی است و اعتبار حرفه‌ای‌اش باعث می‌شود نوک پیکان انتقادها به سمت او باشد اما این عباس نعمتی است که با فیلمنامه "نون و ریحون" جایی برای موتمن نگذاشته تا مهارتش را نشان بدهد.

"نون و ریحون" کپی کم کیفیتی از مجموعه‌های "روزگار جوانی"، "پشت کنکوری‌ها" و نمونه‌هایی از این دست است؛ مجموعه‌ای که اگر هر شب ماه رمضان روی آنتن نمی‌رفت مخاطبی نداشت. آمار نظرسنجی‌ها هم می‌گوید که مخاطبان با "نون و ریحون" ارتباط برقرار نکرده‌اند تا جاییکه طبق آمار، بیننده‌های سریال تکراری "خانه به دوش" که در نیمه‌های شب از رسانه ملی پخش می‌شود از این مجموعه بیشتر است!

مجموعه‌های ماه رمضان امسال و میزان استقبال از "در مسیر زاینده رود" و "جراحت" نشان داد اصرار بعضی مدیران برای ساخت مجموعه‌های طنز و فاصله گرفتن آنها از تولید مجموعه‌های اجتماعی اشتباه است. مخاطب تلویزیون دوست دارد در مجموعه‌ها زندگی خود را ببیند و تصویر این زندگی با همه فرود و فرازش را می‌توان در "جراحت" و "در مسیر زاینده رود" دید.


منبع: شبکه ایران
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !

پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 09-07-2010
vosh vosh آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Sep 2010
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 43
سپاسها: : 0
در ماه گذشته یکبار از ایشان سپاسگزاری شده
vosh به AIM ارسال پیام vosh به MSN ارسال پیام vosh به Yahoo ارسال پیام فرستادن پیام با Skype به vosh
پیش فرض

متاسفانه در همه جای دنیا(الا ایران) ، سینما و تلویزیون به جای اینکه بدبختی مردم رو نشون بدند ، سعی در تلطیف و تطهیر اذهان عمومی دارن . اما در سینما و تلویزیون ما اینطور نیست . شما به سینمای دنیا نگاه کنید . در دوران رکود اقتصادی امریکا(فکر کنم دهه 40 و 50 میلادی بود) که هارولد و نورمن و ... پیداشون شد تا با خلق آثار کمدی ، کمی از غم و قصه های مردم رو بکاهند (البته اینها همه سیاست های دولت امریکا بوده) یا مثلاً در دوران جنگ سرد ، راکی و آرنولد و ... ظهور می کنند و همیشه دشمنانشون هم روس هستند(البته این ستیز با روس ها هنوز هم ادامه داره ... یه نگاه اجمالی به فیلم جدید جکی چان بندازین _ Spy next door _ یا خیلی های دیگه) و حالا هم بعضی مواقع می بینیم که فیلمهایی ساخته میشه ضد ایرانی (در سریال 24 ، چندین بار دیده شد تروریست ها ایرانی بودند یا یک بار هم یه تروریست داشت با یه نفر فارسی حرف می زد و اینکه بارها از جمهوری اسلامی اسم برده شد.مخصوصاً در Season آخر).
حالا این صدا و سیما به جای اینکه بیاد در این ایام که به "جشن ماه مبارک رمضان" و "مهمانی خدا" و... معروفه ، سریال های کمدی پخش کنه و کمتر مشکلات جامعه رو نشون بده و افطاری رو کوفت آدم نکنه ، یه سریال تخیلی می سازه با نام "ملکوت" ، یک سریال ضعیف دیگه با نام "در مسیر زاینده رود" که ضعف بازیگران در ادای لهجه ی اصفهانی داد می زنه (به ویزه بهنوش طباطبایی و مسعود رایگان) و متاسفانه سریالهاش جای آموزش ، بد آموزی هم داره.
و باز هم برای صدا و سیما تاسف می خورم که در نظرخواهی های مردمی هم صداقت رو رعایت نمی کنه و فقط اونایی که موافقند و باور کنید فیلم پدرخوانده هم اینقدر رضایت عموم رو جلب نکرد.(من نمی دونم مردم از چی این سریالها خوششون میاد ، از خاله زنک بازیشون؟)
دیشب که کلی خندیدم از دست مردم.
یه زنه اومد گفت : " سریال در مسیر زاینده رود خیلی عالیه و خوب شد که تو اصفهان بود با اون زبان شیرین اصفهانی و خیلی آموزنده بود!!!!!!"
*آخه آبجی !! ، مگر اصفهانی زبانه؟!!
*کجای این سریال آموزنده بود ها؟! همین که دلالی تو فوتباله یا فوتبالیست تازه به دوران رسیده رو چطوری نشون میده ؟! یا پیرمرده تازه فیلش یاد هندستون کرده ؟!!
این جمله ی "آموزنده بود" شده نقل دهان مردم هرچی درباره فیلم و سریال می پرسند اینو میگن.
در سریالها 90% شخصیت ها میخوان سر همدیگه رو کلاه بگذارن ، حالا اگه دو تا شخصیت خوب هم باشه ، اینقدر بد بازی می کنند که حال آدم رو به هم می زنه.

در مجموع تنها سریال خوب رمضان امسال "نون و ریحون" شبکه ی تهران هست که متاسفانه خیلی دیر پخش میشه ، نویسنده ی این سریال از اعضای تحریریه ی گل آقا بوده و همچنین کارگردانی آقای مؤتمن که بسیار اصول گرا هست و اجازه ی بداهه گویی بازیگران رو نمی ده خیلی کمک کرده ... همچنین بازی زیبای آقای رستمی در حالی که بسیار جدی هست ، اما آدم رو به خنده وا می داره.

ویرایش توسط vosh : 09-07-2010 در ساعت 02:39 PM
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 09-07-2010
سعید سروش آواتار ها
سعید سروش سعید سروش آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Sep 2010
نوشته ها: 3
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

همتون مرسی دارین . مطالب خوفی بودن
پاسخ با نقل قول
  #20  
قدیمی 09-08-2010
سالومه آواتار ها
سالومه سالومه آنلاین نیست.
کاربر فعال
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
محل سکونت: بوشهر
نوشته ها: 292
سپاسها: : 0

17 سپاس در 14 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خب با تمام شدن این ماه عزیز سریال ها هم رو به اتمامه. به نظر شما کدوم سریال موفق تر عمل کرده؟
به نظر من جراحت خوب بود اما مناسب این ماه نبود.
__________________
هرچه زدم بی تو دلم وا نشد / جز تو کسی باب دل ما نشد / هرچه پرستو شدم و پر زدم / همنفسی مثل تو پیدا نشد .
(عاشقتم پی سی سیتی)
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 07:47 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها