بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > فرهنگ و تاریخ > فرهنگ

فرهنگ تمام مباحث مربوط به فرهنگ در این بخش

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 12-20-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شیطان پرستان دارای یك سری اعتقادات هستند كه در كتاب انجیل شیطانی آمده است و همچنین دارای كلیسای شیطان نیز میباشند كه در 30 آوریل 1966 توسط آنتون لاوی تاسیس شد و در پس از مرگش اداره آن به همسرش بلانش بارتون رسید و در حال حاضر نیز توسط یكی از اعضای قدیمی آن یعنی پیتر گیلمور اداره میشود . این كلیسا تنها مكانی‌ است كه بر اساس قوانینش با استفاده از كمكهای مالی دولتها برقرار نیست و اعضای آن براي ورود به آن باید پول بپردازند در ضمن كودكان نیز تا زمانی كه توانایی درك فلسه آنها را پیدا نكرده اند اجازه ورود به آنجا را ندارند .در ضمن ورود افراد غیرشیطان پرست به آنجا بدون ایراد میباشند.
انجیل شیطانی شامل 4 بخش است : "كتاب شیطان" ،"كتاب لوسیفر"،"كتاب بلیل Book of Belial " و" كتاب لویتان Book of Leviathan" که هر کدام شامل مطالب خاص خود ميباشند فصل اول اين کتاب احکام 9 گانه شيطان پرستي است . خوب است نگاهي به اين 9 حکم بيندازيم :
1. شیطان به جای ریاضت نماینده افراط است.
2. شیطان به جای اینكه نمایاننده توهم های معنوی باشد نماینده زندگی مادی است.
( همه مسائل و تجارب غيرمادي و معنوي از ديد آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده ميشود.)
3. شیطان نشان دهنده عقل پاك است به جای خودفریبی متظاهرانه.
4. شیطان نشانه عشق به افرادی است كه لیاقتش را دارند نه هدر دادن آن براي افراد نمك نشناس .
(درست برعکس مسيحيت و ساير اديان که عشق به انسانها را به انسانها آموزش ميدهد)
5. شیطان به ما انتقام جویی را به جای برگرداندن طرف دیگر صورت نشان میدهد.
(درست برخلاف کلام حضرت عيسي(ع) ؛ در اسلام نيز در برابر ظلم سکوت نميکند اما پاسخ يک سيلي را فقط يک سيلي ميداند و بس!)
6. شيطان به ما مسئوليت در برابر مسئول را به جاي مسئوليت در برابر موجودات ترسناک خيالي را مي آموزد.( يعني اعتقاد به معاد و بهشت و جهنم را تنها عامل انسانيت افراد با ايمان ميداند و همچنين خود را فقط دربرابر کسي مسئول ميداند که در برابرش مسئوليت دارد نه ساير افرادي که ممکن است درگير عملي شوند که او انجام ميدهد.)
7. شيطان ميگويد که انسان حيوان ديگري است، گاه برتر و اکثر مواقع به دليل " روح خدايي و پيشرفت ذهني اش که از او بدطينت ترين حيوان را ساخته است " پست تر است. (دقت کنيد که روح خدايي که به اعتقاد اديان منشاء و دليل بزرگي و خوبي انسانهاست در اين نظريه دليل بدطينت ترين موجود بودن اوست.)
8. شيطان آنچه را که گناه مينامند را عواملي برای ارضاي نيازهاي فيزيکي ، حسي و ذهني ميداند.
( يعني گناهان را برای ارضاء نيازهاي انساني لازم ميداند)
9. شيطان بهترين دوست کليساست زيرا آن را سالها مشغول کرده.
بد نيست برخي قسمتهاي اين کتاب را بخوانيم :
" به نام خدای بزرگ ما ؛ شيطان ؛ به شما فرمان ميدهم که از دنيای سياه بيرون آييد . به نام چهار شهريار سياه جهنم ؛ پيش آييد . شيطان ؛ جام باده لذت را بردار . اين جام پر از اکسير زندگی است ؛ و آنرا با نيروی جادوی سياه انباشته کن . اين نيرو در سراسر عالم کائنات وجود دارد و حامی آن است . آمين "
ای دوست و همدم شب ؛ تو از صدای سگ ها و ريختن خون شاد ميشوی ؛ تو در ميان سايه های قبور ميگردی ؛ تو تشنه خون هستی و بشر را تهديد ميکنی گور گومورو ؛ ماه هزار چهره ؛ به قربانيان ما با نظر مساعد بنگر . دروازه های جهنم را بگشا و بيرون بيا ... "
و در مقایسه با این جملات، لاوی ۹ گناه شیطانی را نیز نام برده است:
حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرایی، انتظار بازپس گرفتن از دیگران،(آنچه به آنها داده اید)، خود را فریب دادن، پیروی از رسوم و عقاید دیگران، روشن بینی نا کافی، فراموش کردن ارتدکسی گذشته (به طور مثال، قبول کردن چیزی قدیمی در بسته بندی جدید، به عنوان نو)، غرور و افتخار بی حاصل (مانند غروری که هدف شخصی را از درون می‌‌پوساند) و کمبود محسنات !
لاوی سپس ۱۱ قانون شیطانی را نیز وضع کرد، که در حالی که نظام نامه‌ای اخلاقی نیست، ولی راهنمایی‌های کلی برای زندگی شیطان پرستی را ارائه کرده است:
۱- هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.
۲- هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوی دیگران می‌خواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
۳- وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگذار و در غیر این صورت هرگز آنجا نرو.
۴- اگرمهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بیرحمی رفتار کن.
۵- هرگز قبل از آنکه علامتی از طرف مقابلت ندیده‌ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
۶- هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست برندار، مگر آنکه داشتن آن برای کس دیگری سخت است و از تو می‌خواهد آن را بگیری.
۷- اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هایت استفاده کرده‌ای قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه بدست آوردی را از دست خواهی داد.
۸- هرگز از چیزی که نمی‌خواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
۹- کودکان را آزار نده.
۱۰- حیوانات (غیر انسان) را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌ای یا برای شکارشان.
۱۱- وقتی در سرزمینی آزاد قدم بر می‌داری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 12-29-2009
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

زمينه‌هاي پيدايش شيطان پرستی را به صورت اختصار در عوامل زير مي‌توان جستجو كرد:

اول
پس از رنسانس و برداشته شدن سخت‌گيري‌هاي افراطي و متعصبانه ارباب كليسا، ناهنجاري‌هاي متعددي فراهم آمد به ويژه گرايش به شيطان پرستي عملاً نوعي نه گفتن و كنار گذاشتن رويكرد كليسا محوري در طول قرون وسطا بوده است. و لذا مي‌بينيم مقدسات مسيحيان پسوند شيطاني مي‌گيرند. مانند انجيل و كليساي شيطاني.

دوم
تلاش براي جايگزيني اومانيسم و نگرش‌هاي تجربه گرايانه را نيز نمي‌توان ناديده گرفت، زيرا محوريت دادن به انسان و اميال و لذات او تنها از راه دين‌هاي خواسته و ساخته بشري ممكن خواهد بود و شيطان‌گرايي بهترين جلوه براي بازگشت به سياهي‌ها و تاريكي‌ها است.

سوم
رهبري يهوديان به ويژه صهيونيسم نيز در پيدايش و گسترش اين فرقه چشمگير و آشكار است هم از نظر تاريخي و تبارشناسي،شيطانيسم قديمي و مدرن ريشه در دين يهود دارد و هم از نظر سياسي و اجتماعي امروزه يهوديت با ابزار و امكانات گسترده به ويژه از طريق دنياي كتاب و سينما تلاش در ترويج همه جانبه اين فرقه دارد.
افزون بر اينكه سنخيت ميان عرفان يهود يعني كابالا با پديده شيطان‌گرايي به وضوح مشهود است كه اشتراك در نمادها مانند پنتاگرام يا ستاره پنج‌پر يكي از نمونه‌هاي روشن آن است.

چهارم
استفاده از شور و انگيزه‌ جوانان به ويژه در كشورهاي مسلمان از ديگر مؤلفه‌هاي فراگيري اين گرايش است. فعاليت‌ها از طريق پارتي‌‌هاي شبانه، گروه‌هاي موسيقي و ميهماني‌هاي دوستانه آغاز مي‌گردد در ادامه با تبليغ نمادها و مشخصه‌هاي ظاهري و در نهايت زمينه آشنايي آنها با انديشه‌ها و رويكردهاي شيطاني را فراهم مي‌كنند، كه نمونه‌اي از‌ فعاليت‌هاي داخلي آنان در شبكه سوم سيما تحت عنوان برنامه شوك پخش گرديد.

پنجم
علاوه بر موارد پيش گفته كه مي‌توان آنها را عوامل خارجي در ترويج شيطان‌گرايي نام نهاد، عدم اطلاع كافي از عرفان حقيقي و اسلامي نيز آسيب ديگر پيدايش تمام نحله‌هاي نوپديد است.

از اين رو مي‌توان گفت علاوه بر اينكه دستگاه‌هاي تبليغي و فرهنگي كشور موظف به تبيين ماهيت شوم پديده شيطان‌گرايي و عرفان‌هاي نوظهورند بايد خود را ملزم به ارائه و ترويج جلوه‌هاي زيبا و فطرت طلب عرفان اسلامي نمايند كه اين از طريق تدوين آثار و نوشته‌هاي روان، دلنشين و قابل فهم عموم و تهيه فيلم‌هاي كوتاه و بلند و راه‌اندازي سايت و وبلاگ‌هاي اينترنتي و برگزاري جلسات در فضاهاي علمي به ويژه جهت دانشجويان و جوانان امكان‌پذير است.
نتيجه آنكه در اسلام شريعت، طريقت و حقيقت اركان اساسي حركت و كمال بشري به حساب مي‌آيند كه ناديده انگاشتن هر كدام از آنها باعث خلل در رسيدن به مقصود مي‌گردد. همان چيزي كه خلأ آن به ويژه شريعت‌زدايي در مكاتب وارداتي به وضوح ديده مي‌شود، به قول مولانا، شريعت چراغ، طريقت راه و حقيقت مقصد است و به قول شبستري در گلشن راز:
شريعت پوست، مغز آمد حقيقت
ميان اين و آن باشد طريقت
خلل در راه سالك نقض مغز است
چو مغزش پخته بي‌پوست نغز است
__________________
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 01-18-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شیطان پرستی در کردستـان عراق
به غیر از شیطان پرستی که در غرب وجود دارد و در لا به لای این سلسله مقالات به آن پرداخته می شود، به بررسی شیطان پرستی در نقاط مختلف جهان از جمله ایران نیز خواهیم پرداخت.
شیطان پرستی در کردستـان عراق:

ریشه ادبـی و وجـه تسمیـه یزیدیـه
یزیدیه به کردی Êzidî (تلفظ: إزدی) یا یزیدیان از ادیان باستانی رایج در کردستــان است.در زبان پهلوی اسم " یزته " در وهله ی اول به " یزت " تخفیف یافته، تا به دال تبدیل شده و بشکل یزد در آمده و جمع آن یزدان (یزتان) می باشد و سپس در دوران اسلامی تخفیف دیگری در آن داده شده و یه " یزدان " مبدل گردیده است و عربها چون معنی یزدان را نمی دانستند آنرا به یزید تعبیر کردند. لذا آنها را به یزید بن معاوبه نسبت داده و آنها را یزیدی نامیدند.
بنابر روایات واژه یزیدی مشتق از کلمه " ایزد" یا "یزته" است که در پارسی باستان به معنای دین خدایی است. در باب وجه تسمیه نام ایشان اختلافاتی هست و بعضاً نام آن را منسوب به یزید بن معاویه یا یزید بن انیسه خارجی نیز دانسته‌اند، اما بنظر می‌رسد نام پارینهٔ این کیش و اشاره‌اش به مفهوم" ایزد " در دین زرتشت، صحیح‌تر باشد. یزیدیان از واژه داسنی نیز برای نامیدن خود استفاده می‌کنند.
در باور یزیدی، شیطان دشمن اصلی بشریت نیست، بلکه مقربترین فرشته خداوند و نخستین آفریده اوست و ملک طاووس نام دارد

Þتاریخچــه
پیشینه این دین پیش از ورود اسلام در مناطق یاد شده، وجود داشته ‌است و تحت تأثیر ادیان زرتشتی و مانوی قرار گرفته ‌است و عقاید مهرپرستانه و ثنویت زرتشتی بر آن تأثیر داشته‌اند. تأثیراتی از دین یهود و فرقهٔ «نسطوری» و عقاید صوفیه (پس از اسلام) نیز در منابع برشمرده شده‌اند. در منابع مربوط به فرقه‌های اسلامی آن را فرقه‌ای از جمله غلاة شیعه دانسته‌اند.
اولین دانشمندی که توجه محققان را به آنها جلب کرد، احمد تیمور پاشا بود که در کتاب «الیَزیدیه و مَنشاء نحلَتِهِم» به این مساله اشاره می‌کند که از این قوم پیش از قرن ششم هجری قمری نامی در تاریخ نیامده بود که این زمان همان زمانی است که شیخ عدی به میان آنها آمده و طریقه‌ٔ «عدویه» را در میان آنها بنیان نهاده‌است. ابوفراس در کتاب خود که به سال ۷۵۲ هجری قمری تالیف شده‌است آنها را به همین نام خوانده ‌است.محقق دیگر، «ابوسعید محمد بن عبدالکریم سمعانی» در کتاب الانساب می‌نویسد:
" جماعت بسیاری را در عراق در کوهستان حلوان و نواحی آن دید که یزیدی بودند و در دیه‌های آنجا به صورت مردم زاهد اقامت داشتند و گِلی به نام «حال» می‌خورند. این گل را برای تبرک از مرقد شیخ عدی برمی‌دارند و آن را با نان خمیر می‌کنند و بصورت قرص درآورده و گاه گاه می‌خورند و آن را «برات» نامند.

Þزبان و محل سکونت
زبان اکثر یزیدیها کردی است، پس‌ از گسترش‌ اسلام‌ در کشور ایران‌، ایزدیان‌ ارتفاعات‌ کوهستانی‌ حلوان‌ و شهروز را پناهگاه‌ خود ساختند تا بتوانند به‌ کیش‌ باستانی‌ خود باقی‌ بمانند و دور از چشم‌ مسلمین‌، به‌ راه‌ و روشهای‌ آیینی‌ خود سرگرم‌ گردند، اما انتشار اسلام‌ در ایران‌ باعث‌ شد که‌ گروه‌ کثیری‌ از آنان‌ اسلام‌ بیاورند کردان‌ ایزدی اکنون‌ در اطراف‌ موصل‌، حلب‌، هکاری‌، دیاربکر، وان‌، ارض‌ روم‌، سنجار، شیخان‌، بغداد، قره‌ باغ‌، لاچین‌ و سرزمینهای‌ بین‌ آذربایجان‌ شوروی‌ و ارمنستان‌، و شمار نسبتاً زیادی نیز در کشورهای اروپایی (به ویژه آلمان) زندگی می کنند.

Þشیـخ عـدی بـن مسافـر هکـاری
برخی او را که نام کامل و کنیه‌اش «شرف‌الدین ابوالفضائل عدی بن مسافر بن اسماعیل بن موسی بن مروان بن حسن بن مروان» است را منصوب به مروان بن حکم می‌دانند و در امویت او اتفاق نظر دارند. او را مردی صالح و باتقوا دانسته‌اند که در بعلبک سوریه به دنیا آمده‌است از شام به منطقه سی جار آمده و به انتشار طریقه عدویه پرداخته و توانسته یزیدیها را بدور خود جمع نموده و به خدا پرستی و رعایت برنامه های اسلامی وادار نماید.بعدها در کوهستان حکاری در کردستان و موصل سکنی‌ گزیده‌است. در این زمان او به «شیخ عدی حکاری» موسوم می‌گردد.
آرامگاه شیخ عدی بن مسافر در روستای لالش در 36 کیلومتری موصل قبله گاه یزیدیان به شمار می رود
یزیدیها او را به عنوان مرشد خود می پذیرند و تا حد زیادی از عقاید گذشتگان خود بیگانه می شوند. او بین سال ۵۵۵ تا ۵۵۸ هجری قمری در حالی که نزدیک به ۹۰ سال سن داشته‌است از دنیا می‌رود و وی را در زاویهٔ خود در حکاری دفن می‌کنند.مقبرهٔ او در نزدیکی اربیل (هه ولیر) واقع است و بر روی سنگ قبر وی چنین نوشته شده‌است:
" بسم الله الرحمن الرحیم خالق السماء و الارض، اخفض هذه المنزل محل الشیخ العدی الحکاری، شیخ یزیدیه. "
پس از وفات شیخ عدی و دفن او در کوه " لالش " واقع در شهرستان سی جار برادرزاده اش «ابوالبرکات بن صخر» جانشین وی گردید و بعد از او عدی بن بوالبرکات رئیس یزیدیها شد. او هم مرد مسلمانی بود. چون درگذشت پسرش «حسن ملقب به تاج العارفین» به ریاست یزیدیها انتخاب گردید. می‌گویند در زمان شیخ حسن در عقیده‌ی اسلامی یزیدیها شبهاتی حاصل شد و دوباره دین باستانی در میان آنها جان گرفت و به شیخ عدی بن مسافر مقام الوهیت دادند و گفتند خدا در وی حلول نموده است. در سلسله مراتب آنها مثل هر سلسله مراتب دیگرى شیخ یا پیر، فرا دست است و مرید، فرو دست.

Þ
کتابهـای مقـدس
تا مدتها پیش داشتن سواد خواندن و نوشتن براى یزیدیان تابو محسوب می‌شد و یکى از دلائل کمبود چشمگیر اسناد در مورد این مذهب همین امر باید باشد. به هر حال دو کتاب را می‌توان نام برد که به این آئین تعلق دارند کتاب« جلوه » منصوب به شیخ عدى و کتاب « سیاه » یا « مصحفه ره ش » منصوب به پسر اوکه‌ هر دو به‌ زبان‌ منظوم‌ کردی‌ است‌ که از سال ۱۸۹۵ میلادی به بعد در حدود سیزده بار با متن و ترجمه‌ی آنها به زبانهای مختلف به چاپ رسیده است. ترجمه‌ یکی‌ از نیایشهای‌ پس‌ از نمازهای‌ ششگانه‌ ایزدیان‌ چنین‌ است‌:
(( ای‌ ایزد بزرگ‌! حقا که‌ تو پادشاه‌ جهانی‌، و یزدان‌ مهر و ماهی‌ روزی‌ دهنده‌ جن‌ و آدمیزادی‌ و خداوندگار جهان‌ بالا، ای‌ مزدا مردم‌ کردستان‌ را مژده‌ یاری‌ ده‌ که‌ دفتر ایمان‌ را پخش‌ نمایند و گمراهان‌ را نابود کنند و شورشی‌ در کردستان‌ بر پا نمایند و عظمت‌ ایران‌ را پا بر جا و استوار نگهدارند و سرزمین‌ کفر را نابود سازند.))

Þ
اعتقــادات
بنا به‌ کتابهای‌ خطی‌ ایزدی‌ و نوشته‌های‌ برخی‌ از مورخان‌، ایزدیان‌ از بازماندگان‌ آیین‌ مانی‌ هستند و ادیان‌ دیگر ایرانی‌ از قبیل‌ آئین‌ زرتشت‌ و مزدک‌ در مسلک‌ آنان‌ نفوذ پیدا کرده‌ است‌. معتقد به خدایی هستند که آفریدگار جهان است ولی پس از خلق جهان کاری به کارجهان و جهانیان ندارد.
گویند خدا نخستین موجودی را که خلق کرد ملک طاووس بوده است. ذات ملک طاووس با ذات خدا یکی است و پس از ملک طاووس شش ملک دیگر قائلند که رابط بین خدا و خلق هستند ولی ملک طاووس اولین ملک محسوب می شود.در اینجا عقاید زردشتیان در ذهن متبادر می شود که پس از ذات باری به وجود خرد مقدس یا اسپنتامینو عقیده دارند که اولین موجود است و بعد از او شش امشاسپند دارند و اسپنتامینو گاهی جــزو امشاسپنـدان محسوب می شود و عده آنها به هفت می رسد و گاهی او را به اعتبار ا لوهیت می نگرند و امشاسپندان شش تا می شوند.
بنا بر رای مستشرقینی مثل "هورتن" کیش یزیدی نور پرستی است و منشا آن ثنویت ایران قدیم است که به غلبه نور بر ظلمت منتهی می شود.
ملک طاووس اهریمن نیست بلکه تشخص اصل شــر است که دنباله خیــر محسوب می شود. و به این معنی است که شر از لوازم خیر و مخلوف بالعرض است و جزو نقشه آفرینش است. پس ملک طاووس هم از ارکان آفرینش به شمار می رود.یزیدی ها شیطان را به عنوان معارض و خصم خدای متعال نمی پرستند بلکه ملک طاووس یا شیطان را ملکی می دانند که هرچند سبب طغیان و سرکشی و مغضوب درگاه الهی شد و به جهنم افتاد ولی ۷۰۰۰ سال در آنجا بگریست چندانکه هفت خم از اشک دیدگانش پر شد و آنگاه خدا او را بخشید.یزیدیان هم مثل بسیاری از پیروان ادیان باستانی اعتقاد دارند که جهان و هرچه در او هست از چهار عنصر اصلی یعنی «آب، باد، خاک و آتش» ترکیب یافته‌است.
خداوند به ادعای خود، مشابه باور معمول ادیان سامی، انسان را از آب و خاک آفرید در حالیکه فرشتگان درگاه ابدیت همه از جنس آتشند؛ و آتش به باور آنها بر گل ﴿ممزوج آب و خاک﴾ ارجحیت دارد. از این رو وقتی خداوند از همه فرشتگان بارگاهش ﴿از جمله ملک مقرب، طاووس﴾ می‌خواهد که در مقابل ساخته دست او، آدم، تعظیم کنند، ملک طاووس «شیطان» از این دستور ایزدی سر می‌پیچد و از همان زمان سر به شورش می‌گذارد، شورشی که تا روز حشر ادامه خواهد داشت و یزیدیان آن را شورشی بر حق و از روی حکمت خداوند می‌دانند و شیطان را لعن نمی‌کنند و معتقدند که در آخرالزمان او مشمول لطف و بخشش پروردگار خواهد گشت.
محققین و متکلمین اسلامی آنها را بدلیل باور به نسخ اسلام در آخرالزمان، جزو غلاة دانسته‌اند.یزیدیها به شیطان یا بقول خودشان ملک طاوس ارادت دارند و چون در قرآن و دیگر کتابهای مذهبی به شیطان و ابلیس لعن شده، او را ملک طاوس می نامند که رئیس تمام ملائکه می باشد. در فرهنگ اعلام معین آمده است که چون در آن‌ زمان ﴿یعنى در زمان زندگى شیخ عدى﴾ عادت لعن و سب شیوع داشت "شیخ عدى دستور داد لعن را مطلقا ترک کنند حتى لعن بر ابلیس را".
علاوه بر یزیدیها بعضی از عرفای مشهور، یکتا پرستی ابلیس را ارج می نهند. بقول ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، (ج ۱ ص ۳۵) ابوالفتوح احمد بن محمد غزالی برادر ابو حامد محمد بن محمد غزالی روزی در بغداد بر بالای منبر گفت: اگر کسی توحید را از ابلیس یاد نگیرد زندیق است. زیرا او مامور شد که بغیر از خدا را سجده کند ولی نپذیرفت.
ایزدیان‌ به‌ تناسخ‌ ارواح‌ عقیده‌ دارند و معتقدند انسان‌ چنانچه‌ در جهان‌ نیکوکار و خیر باشد، هنگامی‌که‌ می‌میرد روحش‌ مجدداً به‌ تن‌ کودکی‌ نیکوکار حلول‌ می‌کند، اما اگر انسان‌ بدکار و شریری‌ باشد، هنگامی‌که‌ روحش‌ آزاد می‌شود به‌ بدن‌ جانواران‌ و حشرات‌ موذی‌ چون‌ کژدم‌ و مار راه‌ می‌یابد.
به عقیده آنها ارواح دو قسمند:
اول – شریره که در حیوانات بد جنس حلول می کنند و همیشه در عذابند.
دوم – ارواح پاک که در فضا پرواز می نمایند تا برای مردم زنده اسرار کائنات و مغیبات را کشف نمایند و این ارواح با عالم غیب در تماس دائم هستند.

Þمحرمـات
خوردن کاهو، کلم، لوبیا و سبزیهائی که با کود انسانی تقویت شوند حرام می دانند و از گوشتها هم گوشت خوک، ماهی و آهو را حرام می شمارند.
برای شیوخ و پیشوایان آنها خوردن گوشت خروس هم حرام است زیرا " ملک طاوس " به شکل خروس است.
تراشیدن سبیل را هم حرام ولی سبک کردن آنرا مستحب می دانند.
اما قوالها و فقرا و پیشوایان روحانی نباید ریش را بتراشند.
یزیدی حق ندارد بیش از یکسال از محل خود دور شود و نباید در مجالس انس و طرب حاضر گردد، تا نفس خود را ذلیل نماید.
نگاه کردن به زن غیر یزیدی و شوخی کردن با او را حرام می دانند. به عقیده ی آنها چون در ماه نیسان دهه ی دوم وسوم فروردین و دهه اول اردیبهشت ملائکه با هم اتصال می نمایند نباید ازدواج کرد و تعمیر خانه را هم در این ماه نباید انجام داد.
یزیدی حق ندارد در داخل مسجد مسلمانان شده و نماز خواندن آنها را در یک جا ببیند. درکتاب مصحفه ره ش چنین آمده است :
نام شیطان یعنی ملک طاوس بر هیچ کس از ما جایز نیست ببریم، یا اسمی شبیه به آن مانند کلمه ی شیطان، قیطان، شر و شط و شبیه اینها و نیز لفظ ملعون یا لعنت یا فعل را هم نباید بر زبان بیاوریم.
یزیدی حق ندارد آب دهان خود را بر زمین بریزد، زیرا این عمل اهانت به طاوس ملک است و نباید از اسب و مادیان برای بارکشی استفاده نماید ونباید لباس آبی بپوشد.
یزیدیها اطفال خود را ختنه می کنند. از کوزه و ظرف دسته دار آب نمی نوشند و نیم خورده ی مازاد شخصی غریب را نمی خورند.

Þ
درجات افـراد
اول: امیر- فردی مصون و غیر مسئول است و او را معصوم دانسته و معتقدند که جزئی از خداوند در او حلول نموده و حق قضاوت مطلق بر رعیت خود دارد زیرا او وکیل شیخ عدی است. امیر کنونی آنها سلیمان سور می باشد.
دوم: بابا شیخ – وظایف او منحصر به قضایای دینی است و ناظر ساختمان مرقد شیخ عدی و حفظ سجاده منسوب به شیخ می باشد و اوست که ایام روزه و عدد رکعات نماز و نصاب زکات را تعیین می کند.
سوم: شیخ – او با سواد یزیدی هاست که باید از سه خانواده ی آدانیه، شمسانیه و قابانیه باشد، ازدواج افراد این سه طایفه با هم حرام است.
چهارم: پیر- اینها در مقام بعد از شیخ هستند که وظایف ارشاد مریدان را دارند. مریدان باید پنج درصد از عواید خود را به آنها بپردازند و انتظار شفاعت بیماران را از پیر دارند.
پنجم: فقیر- به زاهدان یزیدیه فقیر می گویند. فقرای یزیدیه خرقه ی پشمی سیاهی می پوشند که تا پاره نشود آن‌ را از بدن بیرون نمی آورند. خرقه ی کهنه را در جایی می آویزند و آنرا به هنگام مرگ با صاحبش دفن می کنند. فقرا رشته طنابی را هم به گردن خود می بندند و کلاه نیز به سر می گذارند و این سه وصله موجب احترام است.
ششم: قوال- به کسانی گفته می شود که سرودهای دینی را در مراسم دینی یا در ایام عید می خوانند. غالبا قوالها شعرای محلی خوبی هستند که گویا شیخ عدی به آنها حق انشاء قصیده و مدیحه را داده است و به حفظ اسرار شریعت و حوادث تاریخ ماخوذ نموده و نیز به مصاحبت طاوس ملک مفتخر داشته است.
قوالها مامور جمع آوری نذورات و جاروب کردن مقبره و لباس زائران نیز می باشند و این کارها را موروثی می دانند و به فرزندان خود رقص دینی و نواختن دف و نی و سرنا و قصاید و سرود می آموزند، آنها با غیر از سلسله خود ازدواج نمی کنند.
هفتم: کوچک ها- عده ی آنها زیاد است. لباسشان سفید و کمربند پشمی سیاه یا سرخی دارند که حلقه دار است.
وظایف دینی آنها غسل و کفن و دفن مردگان و انجام کارهای سختی در مقبره شیخ عدی از قبیل انتقال سگها و بریدن درختان می باشد.
چنانچه یزیدی به مقام کوچک ها رسید می تواند عاقبت مردم را پیش بینی کند و با ارواح مکاشفه داشته باشد و این اشخاص باید بر چهل منبر رفته و چهل چراغ زیارت کنند و قسم بخورند که نسبت به شیخ عدی بن مسافر وفادار باشند و چهل روز روزه بگیرند.
هشتم: مرید- مریدهای یزیدیه که مردم عوام و گدایان این طایفه هستند، کورکورانه اوامر روسای روحانی خود را انجام می دهند. هر مرد یا زن یزیدی باید پیر و شیخ داشته باشد و صدقات و نذر و نیاز خود را به او بدهند و از وی تعلیم بگیرد.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 02-24-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شیطان پرستی در ایران:


خدا جان ما كارهايمان بي نتيجه مانده. ما هر روز از طرف آزاد انديش‌ها و سكولارها مورد تهاجم قرار مي گيريم. ما فكر مي كرديم اينترنت(هديه تو به بشر) در اختيار ما خواهد بود. ما مبلغ هنگفتي را براي ساختن سايت‌هايي كه به تو اختصاص داشته باشد خرج كرديم.. ما فكر مي كرديم اينترنت چون اسلحه اي بدست ما خواهد بود تا به وسيلة آن همة مردم كرة زمين را به اسلام دعوت كنيم. ما فكر مي كرديم ميتوانيم با انديشة روشنمان يك در ده از اين دگر انديشان و كافران را از بين ببريم. از مقاله‌ها بحث‌ها و نويد هاي زندگي جاويدان و بهشت سخن رانديم. در همة اين سايتها از اين چرخه‌ها استفاده كرديم. افراد ما به دليل پيروي از دستورات تو نظير خواندن نماز و روزه و حج و اجراي آن در داخل و خارج بسيار مشغولند.. به اين دليل است كه آنها قادر نيستند مقاله هاي جديد و اصيل بنويسند.. خدا جان چه اشكالي دارد كه ما مطالبمان را همانند يك چرخه مرتب در سايت‌ها تكرار كنيم. نوشته هاي خودت هم خيلي تكراريست.. بعضي اوقات اين دگر انديش ها و سكولارها از ما سوال مي كنند براي چه مطالب قرآن اين همه تكراري است. ما با گفتن اينكه اين تكرارها براي تاكيد بيشتر است آنها را ساكت مي كنيم. ما همان كاري را كه خودت انجام دادي تكرار مي كنيم يعني سپردن به حافظة موقت و چسباندن در جاي ديگر cut and paste , cut and paste , cut and paste,.....
ما به مطالب جديد دسترسي نداريم كه يك سايت جديد براي تو درست كنيم.. در اين بهشتهاي اسلامي تو پولهاي زيادي خرج اسلام مي شود. ما اين قدر به كپي كردن و چسباندن در جاي ديگر ادامه مي دهيم تا سايتهاي برادران اسلامي همه مثل هم بشوند .شبيه آيه هاي قرآن خودت. تنها چيزي كه ما كم داريم اين است كه آنقدر قدرت مغزي نداريم كه اين سكولارها و دگر انديشها را ساكت كنيم ..به اين دليل هست كه ما به انجام تكاليف بيشتري نيازمنديم .ما شب و روز مشغول انجام دادن تكاليفمان هستيم در حقيقت ما آنقدر مشغول انجام تكاليفمان هستيم كه نه تنها در خانه بلكه در بيرون از منزل نيز به انجام تكاليف خود مي پردازيم. ببين چقدر ما با استعداد و با هوش هستيم .سكولار ها و آزاد انديش‌ها هرگز تكاليفشان را انجام نمي دهند.. براي همين است كه ما براي آنها صحبت مي كنيم كه چگونه يك مقاله بنويسند. وقتي ما اين كار را مي كنيم خيلي به ايمان خودمان مي باليم.. اما به نظر مي رسد كه اين جنگ اينترنتي نيز به نفع سكولارها و دگر انديش‌ها تمام شود.. حقيقتا اينترنت ما را به آتش كشانده. يك روز در ميان ما در اين سايتهاي اينترنتي كه متعلق به سكولارها و دگر انديشان هست به مطالب جديدي بر مي خوريم كه پيروان تو قادر نيستند از پس آنها بر بيايند. خيلي براي ما شرم آور است وقتي كه متوجه مي شويم اين دگر انديش‌ها و سكولارها روزي يكي از پيروان تو بوده اند. اگر دوست داري در مورد آنها بيشتر بداني مي توانيم آدرس ايميل آنها را همراه با مقالات كفر آميزي كه جرات به نوشتن آن كردند براي تو بفرستيم. خدايا آيا تو خودت عقيدة آنها را نسبت به خود تغيير دادي؟. ما اين مطلب را از گفته هاي بي شمار خودت استنباط كرديم. اگر فراموش كردي چند نمونه از اين آيه‌ها را براي ياد آوري در اينجا متذكر مي شويم:
سورة يونس10:100: هيچ كدام از نفوس بشر را تا خداي رخصت ندهد ايمان نياورند. و پليدي را خدا براي مردم بي خرد كه عقل را به كار نبندند مقرر داشته است
سورة فاطر35:8: خدا هر كه را خواهد گمراه كرده و هر كه را خواهد هدايت سازد. پس تو نفس شريف خود را براي هدايت اين مردم به غم و حسرت نينداز كه خدا به هر چه اينان كنند آگاه است.
سوزة انعام6:125: پس هر كه را كه خدا هدايت او را طالب باشد قلبش به نور اسلام روشن و منشرح گردانيد. و هر كه را خواهد گمراه گرداند. و دل او را تنگ و سخت گرداند كه گويي مي خواهد از زمين به آسمان رود. اين است كه خدا آنان را كه به حق نمي گروند مردود و پليد مي گرداند.
خدا جان در ايميلي كه در جوابمان ميدهي علت ترسمان را تصديق بكن. اگر اين مطالب از جانب تو تصديق شد بهتر است ما وقتمان را براي اين كافران و دگر انديشان به هدر ندهيم. چون اين خواستة خودت بوده است.
خدا جان باور كن ما هر روز شاهديم كه اين دگر‌انديش‌ها و كافران به آهستگي اما با اطمينان در اين جنگهاي اينترنتي بر ما فائق مي آيند اما كاري از دست ما بر نمي آيد. .براي اينكه موقعيت را دشوارتر كنند اين كافران و دگر انديش‌ها از اسم‌هاي جعلي استفاده مي كنند. و هويت واقعي خود و محل زندگيشان را پنهان مي كنند. . خدا جان لطفا سوء تفاهم نشود .ما خيلي تلاش كرديم كه پرده از چهره اين دشمنان اسلام برداريم ما آنها را مرتد ناميديم و حكم جهاد بر عليه آنها صادر كرديم .ما هرگز فرمايشات تو را در مورد اين كافران فراموش نكرديم .به عنوان يك حرفه اي نكاتي از فرمايشات خودت را خاطر نشان مي كنيم.
سورة نساء4:137: آنان كه به غيب ايمان آوردند و سپس كافر شدند باز ايمان آورده و دگر بار كافر شدند. پس بر كفر خود افزودند اينان را خدا نخواهد بخشيد. و به راهي هدايت نخواهد فرمود
سورة نحل 16:106:هر آن كس بعد از اينكه به خدا ايمان آورده باز كافر شد نه آنكه به زبان از روي اجبار كافر شود و دلش در ايمان ثابت باشد . بلكه به اختيار كافر شود وبا رضا و رغبت و با هواي نفس . دلش آكنده به ظلمت كفر گشت.. بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب سخت دوزخ خواهد بود.
سوره الشوري 42:16: و آنان كه در دين خدا جدل و احتجاج بر گزينند. پس از آنكه خلق دعوت او را پذيرفتند. حجت آنها نزد خدا لغو و باطل است. و بر آنها قهر و عذاب سخت خواهد بود.
خدايا ما تعدادي ايميل انزجار" تهديد" و اخطار آميز به آنها فرستاديم. در بعضي از اين ايميل‌ها ما آنها را تهديد كرديم كه سرشان را مي بريم . همانطور كه آموزش خودت بوده و پيامبرت نيز به آن عمل كرده. اما آنها اصلا اهميت نمي دهند. آنها از سلمان رشدي و تسليمه نسرين خطرناك تر شده اند. خدا جان به ما كمك كن كه اين مرتدها را پيدا كنيم.. تو گفتي كه از همه داناتري. ما مطمئنيم كه تو فراموش نكردي كه در فرمايشاتت هر ورق از قرآن را تحسين كردي.
آيا تو يك ظبط صوت داري. لطفا اين نوار را برگردان به 1400 سال پيش. ما مي دانيم كه در آيه ذيل فرمودي در مورد ايمان نبايد هيچگونه سوالي بكنيد
سورة المائده5:101 : اي اهل ايمان هرگز از چيزهايي مپرسيد كه اگر فاش شود شما را زشت و بد مي آيد. و غمناك مي شويد. و اگر پرسش آن را هنگام نزول قرآن واگذاريد. قرآن براي شما هر آنچه مصلحت است بيان مي دارد. و خدا از اعقاب سوالات بي‌جاي شما در گذشت. كه خدا بخشنده و بردبار است.
سورة مائده5 قومي پيش از شما هم سوال از آن امور نمودند. آنگاه كه برايشان بيان شد كافر شدند.
خدايا اين خيلي مسخره است كه اگر ما سوالي در مورد اسلام بكنيم منجر به بي ايمانيمان بشود.
حالا ما مي فهميم كه چرا تو مجازاتهاي سختي را براي آنها كه سوال مي كنند نظير كافران و دگر انديشان در نظر گرفته اي.
خدايا ما به راستي خيلي كنجكاويم كه بدانيم آيا تو براي جلو گيري از كج فهمي‌ها جايي را براي ضبط بياناتت نظير يك سي دي يا يك كاست يا يك دي.وي .دي در نظر گرفته اي يا نه. خدايا لطفا ما را به خاطر چنين تقاضاهايي ببخش. ما به وحي تو به طور اضطراري نيازمنديم. لطفا به ما بگو سلمان رشدي و تسليمه نسرين كجا هستند.. آنها هر روز دارند چند برابر مي شوند.. وقتي ايميلت را دريافت كرديم فورا آن را به طرفدارانت نظير گروه هاي طالبان و ديگر گروه هاي اسلامي مي دهيم كه حساب آنها را برسند. ما خيلي سعي كرديم كه با عقل و منطق اين دشمنان اسلام را سركوب كنيم. اما نتوانستيم. بنا بر اين چاره اي نداريم جز اينكه آنها را از نظر جسمي نابود كنيم.
اين همان چيزي است كه معمولا تو به وسيلة آن پيروز مي شدي. اينطور نيست؟ كشتار در ايران ' بنگلادش' افغانستان و سودان را به ياد مي آوري؟ اين تنها زباني است كه تو در قرآن بوسيلة آن با كافران و دگر‌انديشان سروكار داري. خدايا نگاه كن در كلام پاكت چه نوشته اي:
سوره بقره 2:193 با كافران جهاد كنيد تا فتنه و فساد از روي زمين برطرف شود. و همه را آيين خدا باشد. و اگر فتنه و جنگ دست كشيدند ستم جز بر ستمكاران روا نيست
المائده5:33 : همانا كيفر آنان كه با خدا و رسول او به جنگ برخيزند و به فساد كوشند در زمين جز اين نباشد كه آنها را به قتل رسانند و يا دست و پايشان به خلاف ببرند و يا با نفي بلد و تبعيد از سرزمين صالحان دور كنند. اين ذلت و خواري عذاب دنيوي آنهاست و اما در آخرت باز به عذابي بزرگ گرفتار خواهند شد.
محمد47:4: شما مومنان چون با كافران روبرو شويد بايد آنها را گردن بزنيد تا آنگاه از خونريزي زياد دشمن را از پا در آوريد. پس از آن اسيران جنگ را محكم به بند كشيد كه بعدا آنها را آزاد كنيد يا فدا بگيريد. تا جنگ سختيهاي خود را فرو گذارد. اين حكم فعلي است و اگر خدا مي خواست خود از كافران انتقام مي كشيد و همه را هلاك مي كرد. و ليكن اينها براي امتحان خلق به يكديگر است. و آنها كه در راه خدا كشته شوند خدا هرگز رنج اعمالشان را ضايع نگرداند.
خدا جان همان طور كه قبلا گفتيم خيلي حرف‌ها داريم كه با تو بزنيم. اگر زبان ما را متوجه ميشوي و مي تواني به ما جواب بدهي منتظر جوابت هستيم. ارادتمند و بندة تو هل-لوم-ونا. به دليل امنيتي ما از حروف رمزي شبيه آنچه خودت در قرآن استفاده مي كني (الم 'طه 'حم و ....)
خدا جان من مطمئن هستم كه تو مي تواني اين حروف را از رمز در بياوري . "

از خوانندگان محترم به واسطه درج اين مطالب كفرآميز عذرخواهي مي‌كنيم اين مطالب گوشه‌اي از شبهاتي است كه به طور دائم از طرف معاندين و مخالفان اسلام و انقلاب در سايت‌ها نوشته مي‌شود و قلب و روح و ايمان مسلمانان را مورد هجمه قرار مي‌دهد .


شيطان‌پرستي به مثابه يك تهديد
در اين بخش به دنبال آن هستيم تا به تبيين "تهديد" آميز بودن فعاليت گروه‌هاي شيطان‌پرست در داخل كشور بپردازيم .

1. همكاري‌هاي جاسوسي
با توجه به اينكه در 4 كشور آنگلو ساكسون مكان‌هاي مقدس شيطان‌پرستان با نام
" كليساي شيطان " واقع شده است و در همين كشور‌ها نيز بنابر بر دلايل سياسي از گروه‌هاي ناهنجار اجتماعي و سياسي مهاجر و مسافر بهره برداري جاسوسي مي شود لازم است كه به صورت ويژه به همكاري‌هاي جاسوسي عناصر مربوط اشاره داشت.

2. جرائم باندي
در جهان كنوني جرايم در دو دسته‌بندي كلي يعني جرايم فردي و غير‌سازماني و جرايم باندي يا سازماندهي شده ،‌ ارزيابي و تحليل مي‌شوند .
مصاديق جرايم باندي يا سازماني بمب‌گذاري ، اقدام براي ترور ،‌قاچاق مواد مخدر علي‌الخصوص مواد مخدر شيميايي ،‌راه‌اندازي مراكز فساد و.. مي‌باشد كه طبق تحقيقات به عمل آمده شيطان‌پرستان با تمامي جرايم مذكور ارتباط داشته و عمدتا از طريق مشاركت در آنها بودجه‌هايي را دريافت مي‌نمايند .

3. روابط سازماني
روابط سازماني در ادامه جرايم سازماني و بلكه به عنوان عامل زيربنايي بر آن تعريف مي‌شود . از سوي ديگر ايجاد برخي ناامني‌هاي عمومي و اجتماعي در اثر عنصر روابط سازماني جهت مي‌يابد .
البته نگاهي جامع‌تر به ساير بخش‌هاي مورد اشاره در پژوهش مي‌تواند هرچه بيشتر گوياي اين مطلب باشد ، لكن تاكيد بر اين نكته ضروري است كه اعضاي اين گروه‌ها عميقاً سازمان‌گرا و سازمان‌محور مي‌باشند.

4. ارتباط خارجي
همانطور كه در بند اول اشاره شد ، شيطان‌پرستان در 4 كشور آنگلو ساكسون ، يونان و رژيم صهيونيستي داراي تشكيلات سازماني اماكن مقدس و ... مي‌باشند كه زمينه‌ساز ارتباطات مختلف از مجراهاي گوناگون را براي ايشان فراهم مي‌آورد .
حجم روابط به خودي خود مي تواند منشا تهديدات امنيتي متعددي براي كشورهاي اسلامي بخصوص نظام اسلامي باشد . همچنين نبايد از نظر دور داشت بقا و استمرار فعاليت اينگونه گروه‌ها به لحاظ ماهيت و اهداف عميقاً نياز به روابط با خارج از كشور دارد . در اين باره بايد عنايت ويژه‌اي نيز به ارتباط اين افراد با خانواده‌هايشان در ساير كشورها علي‌الخصوص كشورهاي آمريكايي و اروپايي داشت .

5. سرقت
اغلب جوانان كه به شيطان‌پرستان مي پيوندند حتي چنانچه از خانواده هاي ثروتمند نيز باشند از اعضاء مطرود خانواده به حساب مي‌آيند ، ‌لذا حضور ايشان در جمع گروه اجتماعي مي‌تواند زمينه جرايمي را همچون سرقت براي تامين منابع مالي فراهم آورد كه اين سرقت‌ها در ابعاد مسلحانه طبيعتا تهديدي براي امنيت اجتماعي به شمار مي‌آيند .
در اين خصوص مجدداً تاكيد مي‌شود كه هرگونه دامن زدن به فساد چون از باورهاي شيطان‌گرايان مي‌باشد . بديهي است كه بخشي از اين مفاسد نيز در پوشش سرقت‌هاي متعدد انجام مي‌پذيرد ، بايد در نظر داشت كه سرقت نيز عاملي است براي نزديكي به شيطان .

6. تجاوز جنسي
در جمع شيطان‌پرستان اصولا تجاوز جنسي يك ارزش و شرط براي ورود و استمرار حضور در گروه به حساب مي‌آيد .
اين تجاوز كه عمدتا با قتل ،تجاوز به همجنسان و كودكان نيز همراه است عنصر اصلي ايراد خسارت و انتقام‌گيري از فرد متجاوز جنسي است . تصور شيوع يافتن اين ضد فرهنگ مخرب نيز مي‌تواند مرزهاي امنيت اخلاقي را در جامعه در‌نوردد .
تجاوز جنسي از ضدارزش‌هاي تبليغي اين دست گروه‌هاست كه دائماً با ساخت نماهنگ ، تنظيم آلبوم‌هاي موسيقي ، ترويج فكري و از طريق فيلم‌هاي مبتذل دنبال مي‌شود . در حقيقت شيطان‌گرايان مدعي‌اند " تجاوز " تنوع در كسب لذت جنسي است .

7. قتل
قتل يك عمل شيطاني بزرگ به حساب آمده و شيطان‌پرستي كه تعداد و كيفيت قتل‌هايش بيشتر باشد به درگاه شيطان نزديك‌تر خواهد شد . ناگفته پيداست كه اين مولفه نيز تاثيرات سوء امنيتي را به همراه خواهد داشت .
افزايش تعداد قتل در جوامع مختلف يكي از معيارهاي بين‌المللي و تعيين‌كننده درخصوص وضعيت امنيتي هر كشور به شمار مي‌آيد ، حال اگر اين جرم كلان با يك انديشه سازماندهي شده و تقدس‌زا همراه شود و حاشيه‌هايي چون تجاوز جنسي را نيز با خود همراه سازد ، ناگفته پيداست كه مي‌تواند تاثيرات گسترده‌اي را در خدشه‌دار نمودن مقوله مهم امنيت به همراه داشته‌باشد .
__________________
پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 02-26-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دروزي‌ها
به دليل آزارهاي حكومت وقت بر عليه شيعيان فراري شده و در مناطقی از فلسطين اشغالي ، سوريه ، لبنان و سكني گزيده اند .
برخي از مورخان و كارشناسان اديان بر اين باورند كه دروزهاي " درون‌گرا " نوعي از شيطان‌پرستي را اختيار كرده‌اند و ريشه‌هايي از ايشان نيز در عراق و ايران (مناطق غرب كشور ايران) مستقر هستند و داراي معبد مقدس مي‌باشند .


* گنوسي‌ها
با فرض صحيح‌تر استنادهاي تاريخي دقيق انتصاب شيطان‌پرستي به فرقه گنوسي منشعب از اهل حق مي‌باشد كه آشكارا به شيطان‌پرستي روي آورده‌اند.
در اين رابطه بايد متذكر شد بانيان " تقديس ابليس " در تصوف داراي قدرت تاريخي زيادي مي‌باشند و آنچنانكه در تاريخ و توسط ايشان آورده شده افرادي همچون احمد غزالي ،‌ ذوالنون مصري و سنايي از پايه‌گذاران اوليه شيطانيسم در ميان مسلمانان بوده‌اند .
طبيعي است فرق تصوف نيز مجموعا تحت تاثير اين اقطاب بوده و شكل‌گيري شيطان‌پرستي در ميان ايشان (آنگونه كه در فرقه گنوسي ديده مي‌شود) امري بديهي است .
لكن گنوسي‌ها از جذب ،معاشرت و رويارويي با ساير مردم پرهيز داشته و در چند دسته كوچك به مراسمات خاص شيطان‌پرستي همچون قرباني و حج شيطان و... مي‌پردازند .
ورود شيطان‌پرستي به ايران (از سال 1370 به بعد)
نوع جديد شيطان‌پرستي طي يك بازة زماني 10ساله با چند وقفه به ايران ورود يافته‌ است .


*نحوه ورود
چند گروه عامل و حامل ورود شيطان‌پرستي به ايران بوده اند كه در بند بعدي به آنها اشاره خواهد شد . اما به صورت كلي و از منظر عوامل چند اقدام نقش بسزايي را در خصوص ورود جريان مذكور ايفا كرده است .
مهمترين ورود شيطان‌پرستي به ايران رواج يافتن ميل جوانان به استفاده از موسيقي متاليكا و ساز گيتار بوده است .
طي 10 سال گذشته موسيقي متاليكا به صورت زيرزميني و غيرمجاز وارد كشور شده و در چارچوب آن مفاهيم نحله انحرافي مورد بحث در اختيار جوانان قرار گرفته‌است .
اقدام تامل‌‌برانگيز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي دولت ایران در زمان آقای خاتمی( اصلا قصد سوء استفاده انتخاباتی از این موضوع وجود ندارد. اما این موضوع واقعیتی است.) در صدور مجوز براي گروه‌ها ، آلبوم‌ها و كتاب هاي اشعار موسيقي متاليكا نيز نقش اساسي را در جلب توجه عموم مخاطبين جوان به اين نحله انحرافي فراهم آورد .
در واقع بايد تاكيد كرد كه در كنار موسيقي زيرزميني ،‌وزارت فرهنگ و ارشاد وقت نقش در‌واز‌بان ورود يك جريان با شرايط مورد اشاره ايفا كرد .
گفتني است " ‌هوي متال " ، " متال تاريك " ، " گوتيك متال يا متال گوتيك " چند سبك از موسيقي شيطاني متاليكا بود كه به يمن غفلت اعجاب‌انگيز مسئولين فرهنگ كشور كه جدال و " ‌اصلاحات‌ " سياسي را پيشه خود قرار داده بودند وارد كشور شد ، ‌نمونه اي از متون ترجمه شده‌اي كه به صورت قانوني ! در كشور به فروش رسيد در ادامه مي‌آيد :
uniting our tearful eyes...
enchanting
At night... I kiss the serpent in thy tears
For years... thy sorrow I've mourned
تاريكي ... قلب خون آلود مرا در آغوش مي گيري
روياهايم .... چشمان اشكبارمان را متحد مي كند
فريبنده
در شب .... ابليس را در اشكهايم مي بوسم
براي سالها ... غم هاي تو سوگواري من است
Harken my moonchilds cry
yearning for another night
Mourning my once beloved
mezmorized and ravendark
گوش كن به صداي گريه فرزندان ماه من
كه آرزوي شبي ديگر را دارند
ماتم مورد علاقه من
هيپنوتيزم و تاريكي
My pale enchantress of the night
at last my candle's burning down
The wintermoon is shining bleak
for thee my enchantress
جادوگر زنداني شب
از آخرين شمع سوزانم
ماه پاييزي سياه غم انگيز مي درخشد
جادوگر من براي تو
Enchanting all my dreams
a beauty and her flood of tears
Nightfall embrace my heart
mezmerized and ravendark
روياهايم را فريب بده
زيبا و سيل اشكهايش
سقوط شب قلب مرا در آغوش مي گيرد
هيپنوتيزم و تاريكي
My pale enchantress of the night
I desire thee
جادوگر زنداني شبهاي من
من تو را آرزو مي كنم
Fearful I walk with thee... through dusk
Through winds of loss... Her beauty and her
با ترس با تو قدم مي زنم ... به سوي خاك
به سوي بادهاي گمراهي ... او زيباست
flood embrace my bleeding heart
Tearful I fall with thee... at last
Lead me there... to where thy shadows cast
طوفان در آغوش مي گيرد قلب خونين مرا
با اشك سقوط مي كنم با تو ... در آخر
مرا راهنمايي كن ... به جايي كه سايه‌هايت پخش مي شوند
They dance in velvet darkness lost
آنها مي رقصند در مخمل از دست رفته تاريكي
Rise... bleak winterfullmoon
Rise...
برخيز اي ماه غمگين
برخيز ...


*حاملان شيطان‌‌گرايي
آورندگان شيطان‌پرستي به ايران شامل افراد و گروه هاي ذيل مي‌باشند:
تحصيل‌كردگان و سرخوردگان اجتماعي در خارج از كشور كه عمدتا دچار خسارت و شكست‌ها سنگين مادي معنوي شده‌اند.
فرزندان منافقين فراري ، سلطنت‌طلب‌ها ، مفسدان اقتصادي رژيم پهلوي كه قبل و بعد از انقلاب موفق به فرار از كشور و محاكمه انقلابي شدند .
افرادي از خانواده‌هاي بسيار ثروتمند ساكن و مقيم داخل كشور كه عمدتا داراي روابط خانوادگي و .. با خارج نيز مي‌باشند .
جاسوسان فرهنگي سازمان‌هاي اطلاعاتي و امنيتي آمريكا و رژيم صهيونيستي كه با هدف استحاله فرهنگي وارد كشور شدند . فعالان حوزه هنر و موسيقي كه با كشورهاي ديگر علي‌الخصوص آمريكا ، انگليس ، كانادا و استراليا در ارتباط بوده و بنابر دلايل حرفه‌اي و شغلي مسافرت هاي متعددي داشته‌اند .
اما نكته اساسي و قابل ملاحظه‌اي كه دريافت‌هاي اين پژوهش دلالت بر اين مهم دارد كه حداقل 90% از افراد شاخص وارد كننده شيطان‌پرستي به ايران فاقد تحصيلات دانشگاهي و خانواده سالم مي‌باشند .
در ادامه نامه‌اي به قلم عنصر وارد كننده اي كه به احوالات آنها اشاره شد به منظور آشنايي بي‌واسطه خوانندگان با آراء ، نظريات ، خاستگاه اجتماعي و سياسي اين گونه افراد مي آيد ،‌كه در شبكه اينترنت منتشر شده است .
اگرچه متن اين نامه خطاب به خداوند كمي طولاني است لكن از ارزش " هرمنوتيك " فراواني برخوردار است .

" خداي عزيز سلام عليكم :
حقيقتا ما نمي دانيم چگونه ترا مورد خطاب قرار دهيم. بنا براين ما از همان طريق كه به پيامبر مورد علاقه‌ات ياد دادي با تو احوال‌پرسي مي كنيم. همچنين براي ما خيلي مشكل است كه بدانيم تو كجايي. چون تو براي ارتباط برقرار كردن با امتت توسط وزير اطلاعات خود يعني جبرئيل در 1400 سال پيش با محمد ارتباط برقرار كردي. و از آن موقع تا به حال ما از تو چيزي نشنيده‌ايم اين براي ما خيلي ناراحت كننده است . در طول اين هزار و چهارصد سال خيلي از چيزها در دنيا عوض شده است. ما كاملا مطمئنيم كه تو از همة اين تغييرات مطلعي . ما اين ايميل را براي تو مي فرستيم به اين اميد كه در جايي از اين فضاي بزرگ اينترنتي تو را پيدا كنيم. خدايا اين بي ادبي ما را ببخش. ما سعي كرديم كه با تو توسط نماز و روزه و حج و تسبيح و زكات ارتباط برقرار كنيم. اما افسوس كه همة تلاش ما بي نتيجه ماند. شايد تو سرت خيلي شلوغ است يا مسائل ديگري داري كه بايد به آنها بپردازي. هزاران سال صبر كرديم كه به وعده‌هايت وفا كني اما تا به حال چيزي دريافت نكرديم. به اين دليل است كه در كمال نااميدي اين ايميل اضطراري را براي تو مي فرستيم. خداي عزيز آيا تو يك دستگاه فاكس داري. ما مطمئنيم كه تو حتما يك دستگاه فاكس داري چون حتي آفريده هاي تو توانسته اند ماشين فاكس اختراع كنند. پس تو حتما يك دستگاه فاكس و يك خط تلفن داري. بنا براين مي توانيم هر وقت كه ضرورت ايجاب كند با تو ارتباط برقرار كنيم.
خدايا ما از اين كه به دنيا آمده‌ايم و بزرگ شده‌‌ايم اصلا خوشحال نيستيم. چون ما مجبوريم كه با فقر و بي عدالتي' بيماري و نبود آينده اي روشن براي خود و بچه‌هايمان مواجه بشويم. ما فكر مي كرديم كه تو ايمان ما را بوسيلة آن بلايا مي سنجي. بنا براين ما راهي پيدا كرديم كه به سرزمين كفار مهاجرت كنيم. خدايا ما مي دانيم كه اگر تو از نيت اصلي ما از اين مهاجرت مطلع بشوي حتما ما را مي بخشي. ما مي خواستيم اين كافران را به اسلام دعوت كنيم و در كنار آن زندگي راحتي را براي خود و فرزندانمان حداقل از نظر مادي تامين كنيم. همچنين ما مي خواستيم مساجدي را در اطراف شهرهاي اين كافران بسازيم .اين بزرگترين آرزوي ما بود .خدايا تو فكر نمي كني كه اين يك فكر مبتكرانه بود .به اين وسيله ما مي توانستيم با يك تير دو نشان بزنيم. ما اينجا ديديم كه زنان حجاب ندارند. اول خجالت مي كشيديم به اين زنهاي بي حجاب نگاه كنيم. ما قويا به راهنمايي تو. عمل كرديم. نظير اين آيه:
سورة نور24:30 : بگو مردان مومن چشمهايشان را بپوشانند . و فروج و اندامشان را محفوظ دارند. و خدا به هر چه مي كنيد آگاه است.
ما فكر كرديم اينها مثل فاحشه‌ها هستند و خود را در معرض تجاوز فرار مي دهند. ولي با كمال تعجب ديديم اين زنان بي حجاب در سرزمين كفار به ندرت مورد اذيت و آزار و يا تجاوز جنسي قرار مي گيرند. چطور همچنين چيزي امكان دارد؟ چون زنهاي ما با وجود اينكه حجاب را رعايت مي كنند اما هنوز احساس امنيت نمي كنند. چرا بايد اينطور باشد.
اي خدا ما در طول زندگي غذا هاي حلال خورديم. ما هرگز غذاهايي را كه از طرف تو ممنوع شده بود نخورديم. حتي در سرزمين كفار ما هر روز حدود چند مايل رانندگي مي كرديم تا غذاي حلال بخوريم. هر چند كه ممكن بود آن غذاهاي حلال سالم نباشند. ولي ما ترجيح مي داديم كه غذاهاي حلال بخوريم تا اينكه غذاهاي بهداشتي و سالم اين كافران را بخوريم .بنا بر اين ما به ندرت مك دونالد. مرغ كنتاكي بريان ... و يا غذاهاي آمادة ديگر را خورديم. ما افتخار مي كنيم كه اين غذاها را اگر چه سالم و بهداشتي بودند نخورديم. ما افتخار مي كنيم كه به فرمايشاتت گوش فرا داديم.
خدايا مي داني چرا اين كار را كرديم؟ به اين دليل كه خودت گفتي كافران نجس هستند. ببين اين چيزي هست كه تو خودت به ما گفتي.
سورة توبه9:28: اي اهل ايمان حقيقتا كافران نجس مي باشند. پس بنا براين از امسال به آنها اجازه ندهيد كه به مسجدالحرام وارد شوند. و اگر از فقر مي ترسيد خدا اگر بخواهد به زودي از مرحمت خود شما را بي نياز مي كند. و خدا دانا و عاقل است. خدايا ما ايمان كامل به گفته هاي تو داريم . وقتي كه اين كافران براي يك ميهماني ما را به خانه‌هايشان دعوت مي كنند. وانمود مي كنيم كه افق فكري ما باز است. وقتي ما به اين ميهماني‌ها مي رفتيم به دقت دنبال علائمي كه حرام بودن اين غذا ها را مشخص كند مي گشتيم .بيشتر اوقات ما فقط آب‌ميوه مي خورديم و لب به هيچ غذايي نمي زديم.. به ميزبان مي گفتيم گرسنه نيستيم يا اينكه مي گفتيم مريضيم. خدايا تو فكر نمي كني اين يك از خود گذشتگي بزرگ از طرف ما براي بزرگداشت فرامين تو بود؟. اگر به اشتباه ما غذاي حرام مصرف كرديم ما را به خاطر اين اشتباه ببخش.
فكر مي كنيم اينچنين خطاهايي از طرف تو بخشودني است. ببين خودت در قرآن چه گفتي
سورة بقره:2:173: به تحقيق خدا بر شما حرام گردانيد مردار و خون و گوشت خوك و هر كشته اي كه به غير از نام خدا ذبح شده باشد. ولي اگر به دليل احتياج به خوردن آن مجبور شود. در صورتي كه تمايل نداشته باشد. و از اندازة سد رمق نيز تجاوز نكند. گناهي بر او نخواهد بود. كه به قدر احتياج صرف كند كه محققا خدا در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
ولي خدايا. چيزي كه براي ما معما شده اين است كه چرا اين حرام خورها به نظر خيلي سالم به نظر مي رسند. اما خيلي از ماها علي رغم اينكه در زندگي فقط به خوردن حلال مي پردازيم به اندازة آنها سالم و با نشاط نيستيم. ما فكر مي كرديم كه بهترين راه سلامتي و كسب طول عمر خوردن غذاهاي حلال است. اما چرا اين حرام‌خورها خيلي بهتر به نظر مي رسند.
خدا جان تو به ما گفتي كه به دليل اينكه ما دنباله رو بهترين مذهب دنيا هستيم. بهترين مردم دنيا هستيم. براي تصديق آنچه خودت به ما گفتي بهتر است به فرمايشات خودت در قرآن توجه كني:
سورة آل عمران3:110: شما نيكوترين امتي هستيد كه قيام كردند. مردم را به نيكو كاري دعوت كنند و از بدكاري باز دارند و ايمان به خدا آورند. و اگر اهل كتاب همه ايمان آورند. بر آنان چيزي در عالم بهتر از آن نيست. ليكن برخي از آنان با ايمان و بيشتر فاسق و بد كارند.
و در آيه 85 همين سوره فرمودي: هر كس غير از اسلام ديني اختيار كند هرگز از او پذيرفته نيست. و او در آخرت از زيان كاران است.
خدا يا بنا بر آنچه خودت گفتي ما از هر نظر بهترين مردم روي اين كرة خاكي هستيم. اما با كمال تعجب مي بينيم كه تمام دستاوردهاي امروزه. توسط اين كافران بدست مي آيد .از وقتي تو پيغام دادن را توسط پيامبرت قطع كردي خيلي چيزها تغيير كرده كه نمي توان آنها را در يك ايميل گنجاند. خدايا چرا ما نمي توانيم با تو يك ارتباط راديويي داشته باشيم. در حالي كه اين كافران تمام نقاط اين كرة خاكي را به طريق الكترونيكي به هم متصل كرده اند. چگونه اين كافران در حال پا‌گذاري به كرات ديگري كه تو خلق كرده اي مي باشند اما ما عاجزيم كه حتي ردي از محل اقامت تو پيدا كنيم. چرا تو به پيروان حقيقي خودت اين توانايي را نمي دهي كه به موفقيت هاي غير قابل باور اين كافران دست يابند. موضوع ديگري كه ما را سردرگم مي كند موضوع داروست. همة داروهاي مدرن نجات دهنده ' و اختراعات پزشكي نظير "پني سيلين "،" انتي بيوتيك ،"اشعه ايكس "."شيمي درماني" , "سي تي اسكن" ،"سونو گرافي" ،" ماموگرافي "و.....بوسيلة كافران اختراع شده اند. ما از گفتن اينها نفرت داريم. ما اي خدا ما چارة ديگر نداريم چون زندگي ما كاملا به اين كفار بستگي دارد. اي خدا چرا بايد اينطور باشد. خدايا حداقل اين توانايي را به ما بده كه بتوانيم در موقع مواجه شدن با بيماري جان خود را نجات دهيم. خدايا به نظر مي رسد كه تو به تدريج ما را به دست فراموشي سپرده اي . خدايا بگو چه خطايي از ما سر زده. تا آنجا كه مي دانيم گناهي از ما سر نزده است.
در حقيقت تعدادي از هموطنان ما در بهشتهاي اسلامي تو در حال به اجرا گذاري دستورات ناب تو مي باشند. اما با وجود اين تو هنوز از آنها راضي نيستي. و انواع بلاياي طبيعي و رنج هاي غير قابل قياس را براي آنها فرو مي فرستي.. ما فكر مي كرديم اين بلاياي طبيعي نظير سيل و قحطي و طوفان را لايق آن كافران مي‌داني. خدايا آيا اين عادلانه است كه آنهايي را كه به تو ايمان دارند در رنج نگه داري و كافران از بلايا كاملا مصون باشند.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 02-28-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

قدرتی که بشر امروز با شیطان‌پرستی به دنبال آن است با اقتدار معنوی تفاوت دارد، قدرت شیطان‌پرستی، قدرت زودگذری است که در فضاهای مختلف نمی‌تواند خودش را در بالاترین جایگاه قرار دهد اما اقتدار معنوی به واسطه پشتوانه و جایگاهی که نسبت به خداوند عالم و نسبت به وحی الهی دارد، همیشه در بالاترین موقعیت می‌ایستد.
شیطان‌پرستی جدید آیینی است دارای شباهت‌هایی به اومانیسم که انسان را برترین موجود می داند و او را تنها در برابر خود مسئول می داند: آنتون لاوی یکی از سردمداران این آیین می‌گوید: " خدای باعظمت و با شکوهی وجود ندارد، و جهنمی که در آن گناهکاران کباب می‌شوند هم نیست . اینجا و حالا روز شکنجه و سختی ماست ! حالا و اینجا روز خوشی ماست ! اینجا و حالا فرصت ماست ! این روز، این ساعت را انتخاب کن که زندگی رهایی‌بخشی نیست ! " ‌
شیطان‌پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن‌نماد (archetype ) می‌داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول می‌داند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود . شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است.
این اعتقاد دارای شاخه‌های متعددی است اما می‌توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر هستند:
Atheism: خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد.
Not dualistic: روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد.
Autodeists: خود پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست.
Materialistic: اعتقاد به اصالت ماده.

- وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است .
- ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند.
- عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد.
- اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می‌کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است .‌
حجت‌الاسلام "ادبی" دانشجوی دوره دکترای دین شناسی تطبیقی است،‌ که به صورت تخصصی مکاتب نوپدید دینی را مطالعه می‌کند. او نویسنده چندین کتاب در زمینه عرفان و ادیان است که از آن جمله می‌توان به کتاب‌های «آشنایی با دایره‌المعارف‌های ادیان» و «اسلام، تعامل یا تقابل با جهانی شدن» اشاره کرد.
"ادبی" می‌گوید: انسان، به فطرت خود وابسته است و در پی تمنای این فطرت به معنویت‌های نوگرا گرایش می‌یابد. این معنویت‌ها به دنبال چه هستند؟ چه چیزی را می‌پرستند و چه آیین‌‌هایی دارند؟ مباحثی چون دین‌های نوظهور، فرقه‌های جدید و مکاتب نوپدید دینی، اولین‌بار در علوم اجتماعی پس از جنگ‌ جهانی دوم مطرح شدند. این ادیان سعی می‌کردند به برخی پرسش‌های غایی بشر و پرسش‌های وجودشناسی انسان پاسخ دهند.
"از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم، آخر ننمایی وطنم" به پرسش‌های این شعر در ادیان الهی پاسخ‌های روشنی داده شده است، اما برخی از زمینه‌ها باعث شد که برخی از ادیان کلاسیک به پس‌زمینه زندگی انسان مدرن رانده شوند و توانایی پاسخ‌ دادن به سؤالات امروزی بشر را نداشته باشند. زمینه را برای مکاتب نوپدید دینی فراهم کرد تا به پرسش‌های غایی انسان پاسخ دهند. پرسش‌هایی که می‌کوشید، خدا را در درون انسان‌ها حاضر کند و در پاسخ‌های خود تلاش می‌کرد، فضای زندگی بشر امروز را به نوعی آرامش زودگذر ارتباط دهد. مکاتب نوپدید دینی در پی پاسخ‌های غایی انسان بوده و هستند، اما این پاسخ با مسیر ادیان الهی و یا ادیان کلاسیک یکی نبود ، بلکه راه‌ متفاوتی را در پیش‌ گرفتند. ادیان کلاسیک به واسطه برخی مسائل نتوانستند خود را به‌روز کنند و یا به‌روز شدن‌شان با مسائل زندگی امروز هماهنگ نشد و انسان امروزی نتوانست، به سادگی از یهودیت، مسیحیت، بودایسم و.... برداشت‌‌های دوران مدرن خود را استیفاد کند، یک نقبی به عالم معنا زد، اما با روشی جدید که در مکاتب نوپدید دینی وجود داشت. مکاتب نوپدید دینی پاسخ وجود شناسانه به پرسش‌های بشری می‌دهد، اما به این پرسش‌ها در ادیان کلاسیک پرداخته نشده است. هرچه پیش می‌رویم،ادیان نوظهور، حضورشان را در زندگی امروز، بیشتر تحمیل می‌کنند؛ اولاً به دلیل اینکه شریعت خاصی ندارند، ثانیاً بخش خاصی از جامعه را هدف قرار نمی‌دهند و ادعای جهانی دارند. ثالثاً آیین‌ها و آموزه‌هایشان بسیار ساده و با زبان امروزی و در دسترس است، رابعاً مدعی‌اند، راهی که پیامبران کلاسیک نتوانستند فراهم کنند، در دوران مدرن با پیامبران جدید پیش‌روی انسان قرار دارد. در دایره‌‌المعارف ادیان جدید که به تازگی در انگلستان منتشر شده، بیش از 2500 دین و مرام جدید که هر کدام متدینین و مؤمنین خاص خود را دارند شناسایی شده است. برخی از این ادیان و مکاتب بسیار فعال هستند مانند، «کلیسای شیطان»، «شاهدان یهووه»، «کلیسای علم‌شناسی»، «فرزندان خداوند»، «اکنکار» (دین‌نور و صورت)، «مورمون‌ها» و «جامعه بین‌المللی وجدان کریشنا»، که فضای عینی و تبلیغات رسمی را در سطح جهان دارند. برخی دیگر هم مانند، زیرمجموعه ذن و بودیسم، که در ایران تحت عنوان اوشو تبلیغ می‌شوند وجود دارند. دسته‌دگیری از این ادیان هم بیشتر مجازی‌اند و در اینترنت فعالیت می‌کنند و در فضاهای عینی حضور ندارند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا آماری در زمینه شیطان‌پرستی و جایگاه و تعداد آنان در کشور وجود دارد، گفت: آمارهای رسمی و غیررسمی که در این زمینه در دسترس پژوهشگران وجود دارد، نمایانگر این است که در کشور، مجالس و مهمانی‌هایی به نام شیطان و شیطان‌پرستی برگزار می‌شود. در این مهمانی‌ها بیشتر، موسیقی‌های راک، هوی متال و موسیقی‌هایی که خشونت در آن مجازند به همراه رقص‌های آتش، استفاده از مشروبات الکلی، مواد مخدر صنعتی و روانگردان نمایان است. البته، آمارهای دقیقی در برخی زمینه‌ها وجود دارد. اما شیطان‌پرستی آن‌گونه در انگلستان، ‌آمریکا و کشورهای غربی وجود دارد به هیچ‌وجه و با آن شدت و گستردگی در ایران وجود ندارد.
شیطان‌پرستی در ایران در سطح نمایش و نمادها جلوه‌گری می‌کند. تعداد افرادی که به معنای خاص شیطان‌پرست باشند بسیار ناچیز و انگشت‌شمار است. وی افزود: شاخه‌هایی از شیطان پرستی و حتی برخی مکاتب نوپدید دینی با صهیونیسم در ارتباط هستند به لحاظ مالی از صهیونیست‌ها کمک می‌گیرند. البته نمی‌توان همه مکاتب نوپدید دینی را به صهیونیسم ارتباط داد. نگاهی که همه چیز را در این عرصه توطئه‌آمیز ببیند پژوهشگرانه و علمی نیست. مدارکی وجود دارد که گواهی می‌دهند صهیونیست‌ها در کمک و مساعدت به شیطان پرستی و دیگر فرقه‌های نوظهور، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند. عرفان یهودی که تحت عنوان قباله یا اصطلاح انگلیسی آن «کابالا» است، زمینه‌های، مکاتب نوپدید دینی و از جمله شیطان‌پرستی را فراهم می‌کند. عرفان عدد، عرفان نماد، عرفان قدرت پیدا کردن در هستی، عرفان تصرف در کائنات در معنای منفی خودش، از جمله مواردی است که بشر گسسته از عالم معنا به دنبال آن است. بشر گسسته از خدا، به دنبال نوعی اقتدار مجازی است که البته هیچ‌گاه به آن دست نخواهد یافت، به دلیل اینکه تنها وهم و سرابی از این اقتدار را تجربه کرده است.
وی در مورد عناوینی چون کلیسای شیطان، انجیل سیاه و... که برگرفته از مسیحیت است، گفت: اناجیل اربعه، تنها دستاورد جدی و قابل پذیرش در عالم مسیحیت هستند. انجیل 70سال پس از مصلوب شدن عیسی، نوشته شده است. یک فاصله تاریخی بین عیسی (ص) و انجیل وجود دارد. در کنار انجیل‌های قانونی، شاهد انجیل‌های غیرقانونی و غیر رسمی (اپوکریفا) هم هستیم. این انجیل‌ها که تعداد فراوانی هم دارند، در میان «مورمون‌ها»، «متدیست‌ها» و حتی در فضاهای غیر رسمی پروتستان‌ها هم وجود دارد، می‌توان یک کتاب جدید به نام انجیل شیطان (bible of satan) هم وجود داشته باشد. حوزه اناجیل این فرصت را فراهم می‌کند تا هرکسی بتواند به نام انجیل و عیسی سخنی بگوید و از حقیقت ندایی در بیاورد!

__________________
پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 02-28-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

يهـود:
شيطان در عهد عتيق در نقش يك مار به عنوان زيرك ترين حيوان به سراغ آدم و حوا مي‌‌آيد و پس ازآن كه خداوند آن‌ها را از خوردن درخت معرفت خوب و بد منع مي‌‌كند تا مبادا بميرند، به آن‌ها مژده مي‌‌دهد كه اگر از درخت نيك و بد بخوريد چشمان شما باز خواهد شد و عارف نيك و بد خواهيد شد و پس از آنكه حرف شيطان را پذيرفته و از آن درخت خوردند چشمانشان به معرفت باز شد، در اين جا خداوند گفت همانا انسان مثل يكي از ما شده است.
و لذا برخي در صدد توجيه بر آمدند و گفتند اين عمل والدين اوليه ما اشتباهي معمولي يا خطايي از سر بي فكري نبوده است بلكه عصيان عمدي بر ضد خالق بود، به عبارت ديگر آن‌ها مي‌‌خواستند خدا شوند، آن‌ها مايل نبودند مطيع اراده خدا گردند، مي‌‌خواستند اميال خود را انجام دهند و خدا هم با اخراج آن‌ها از بهشت آن‌ها را مجازات نمود.

مسيحيـت:
در عهد جديد شيطان وسوسه گر حضرت مسيح است كه در نهايت او فريب وسوسه‌هاي شيطان را نخورد همچنين تاكيد شده بايد بيدار و هوشيار بود و از طريق ايمان جلوي تير‌هاي او را گرفت و در مقابل او مقاو مت نمود.
با توجه به اينكه مسيحيان هر دو عهد را قبول دارند، به نظر مي‌‌آيد تأثيرپذيري آنان از آموزه‌هاي عهد قديم درباره شيطان در زندگي سياسي و اجتماعي به ويژه پس از رنسانس بيش از عهد جديد بوده است. زيرا طبق برداشت تورات شيطان وسوسه گر همان عقل است و شجره ممنوعه همان درخت آگاهي است كه انسان با تمرد از دستورات خدا به آگاهي و معرفت مي‌‌رسد و به همين دليل از بهشت خدا رانده مي‌‌شود.

اسـلام:
شيطان از ماده شطن به معناي دور شده از رحمت و لطف خداست كه در آيات متعددي ( 70 بار به صورت مفرد و 18بار به صورت جمع ) به آن اشاره شده است.و ابليس اسم خاص است كه در حديث امام رضا(ع) به همان معناي دور شده از رحمت خدا و موجودي كه حق را باطل و باطل را حق جلوه مي‌‌دهد،. و وعده‌هاي فريبنده مي‌‌دهد و از نظر تقدس ومأموريت‌هاي الهي در عداد ملائكه به حساب نمي‌آيد و موجودي بوده هرچند اهل عبادت فراوان بوده اما عدم تعبد و تسليم او در مقابل اوامر الهي موجب طغيان و عصيان و سپس مغضوب درگاه الهي شد و دشمن قسم خورده انسان گرديد. و لذا همواره براي رهايي از شرآن بايد به خدا پناه برد.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #18  
قدیمی 03-01-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شیطان پرستی در جامعه درحال افزایش است


در خصوص آغاز و علت گرایش به شیطان پرستی کاظم اصغری، دکترای توسعه اجتماعی اظهار داشت: ریشه شیطان پرستی به قرن 20 و قبل از آن بر می‌گردد و از مذاهب اروپایی نشات می‌گیرد. مذهب شیطان گرایی نیز مانند سایر مظاهر مدرنیسم غربی به ایران وارد شده و به عنوان یک معضل وارداتی در جامعه ما مطرح شده و با سایر سنت‌های ما در تضاد قرار گرفته است.

وی علت سوق پیدا کردن افراد مختلف جامعه اسلامی را در اولین نکته دور شدن از خداوند و نزدیک شدن به شیطان مطرح کرد و افزود: گرایش به این پدیده در بین جوامع اسلامی بیشتر از گذشته مد نظر قرار گرفته است و تعداد گروه‌های شیطان پرستی شناسایی شده در ایران بیش از 50 گروه است.

دکترای توسعه اجتماعی تصریح کرد: از جمله کارهایی که شیطان پرستان برای خود آزاد می‌دانند، مجاز بودن در مصرف هر گونه مواد مخدر، روابط جنسی پر خطر، خوردن خون و ادرار، آزاد صحبت کردن موضوع مد نظر و ... است. وی در ادامه تاکید کرد: اگر به فرزندانمان از سنین کودکی کم توجهی کنیم و پاسخ نیازهای روانی مادی و روحی آن‌ها را جواب ندهیم این فرزندان در سنین بالاتر‌ به دنبال عنصری هستند که این نیاز آنها را پاسخ بدهد و به افرادی نابهنجار در جامعه تبدیل می‌شوند.

استادیار دانشگاه پیام نور با بیان این‌که شیطان پرستی به طبقه خاصی از اجتماع تعلق ندارد، تصریح کرد: این موضوع در بین افراد پایین جامعه و سطح بالاتر نیز دیده می‌شود و از معضلاتی است که به جامعه‌ای برمی‌گردد و خانواده تنها به عنوان یک استارت برای شروع این عامل است.

وی تصریح کرد: گروه‌های شیطان پرست در ایران به عنوان گروه‌های زیرزمینی و منحرف اجتماعی شناخته می‌شوند و حضور افراد در این گروه‌ها جرم محسوب می‌شود، هر چند در قوانین ما برای شیطان پرستی تعریف خاصی نشده است، اما نیروی انتظامی آن‌ها را به عنوان منحرف اجتماعی دستگیر می‌کند و تاکنون قوه قضائیه با این گروه‌ها تندی نکرده است و این واقعیت تلخ در جامعه ما در حال افزایش است.
__________________
پاسخ با نقل قول
  #19  
قدیمی 04-26-2010
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آنتوان شزاندر لاوِی




آنتوان شزاندر لاوِیْ (به انگلیسی: Anton Szandor LaVey)، مؤسس و کاهن اعظم کلیسای شیطان. نویسنده کتاب انجیل شیطانی و بنیان گذار شیطان پرستی لاویی.
در ۱۱ آوریل سال ۱۹۳۰ در شهر شیکاگو ایالت ایلی نویز متولد شد. سپس خانواده اش به سانفرانسیسکو نقل مکان کردند و بیشتر دوران رشد وی همانجا سپری شد.
پس از رها کردن دبیرستان و فرار از خانه در ۱۷ سالگی ابتدا به سیرک پیوست و بعد به نوازندگی روی آورد.
در ۱۹۵۰ به عنوان عکاس در دایره جنائی پلیس استخدام شد.

ازدواج
در سال ۱۹۵۲ (میلادی) با کارول لَنسینگ (Carole Lansing) ازدواج کرد. نتیجه این ازدواج اولین دختر او کلارا لاوی بود. ازدواج آنها بعد از اینکه آنتوان بسیار شیفته داین هگارتی شده بود در ۱۹۶۰ (میلادی) منجر به طلاق شد. آنتوان و داین هرگز ازدواج نکردند ولی رابطه آنها بعد از سالهای طولانی به تولد دختر دوم وی زنا لاوی در سال ۱۹۶۴ (میلادی) منجر شد.
موفقیت‌های او به عنوان یک پیانیست ادامه داشت و از مشهور ترین افراد زمان خود در سانفرانیسکو بود.

شیطان پرستی
لاوی ارائه سخنرانی‌های سرّی خود در شبهای جمعه را که « دایره اسرار آمیز» نامیده بود آغاز کرد. یکی از اعضای همین حلقه بود که به وی پیشنهاد تأسیس آیین جدید را داد.
در ۳۰ آوریل ۱۹۶۶ در حالی که سر خود (به عنوان رسم آئین جدید) را تراشیده بود، بنیان گذاری کلیسای شیطان را اعلام کرد.
همچنین سال ۱۹۶۶ را به عنوان آنو ساتانس (سال اول Anno Satanas) سال اول عهد شیطان اعلام کرد.[۱]
وی خود را کاهن اعظم کلیسای شیطان نامید.
چندی بعد با انتشار کتاب انجیل شیطانی در سال ۱۹۶۹ به اظهار تعالیم کلیسای شیطان پرداخت و اظهار داشت که شیطان فرمانروای زمین است.
در ادامه انتشار انجیل شیطانی لاوی کتاب آئین پرستش شیطانی را در ۱۹۷۲ انتشار داد. در این کتاب جزئیات بیشتری از آئین پرستش، رسوم و تشریفات دینی پرستش شیطان (از جمله مراسم عشاء تاریک Black Mass) را ذکر کرد.
هگرتی و لاوی در اوسط ۱۹۸۰ از هم جدا شدند و آخرین همراه لاوی بلانچ بارتون (Blanche Barton) بود. نتیجه این همراهی تنها پسر لاوی سیتن سرکیس کرنکی لاوی (Satan Xerxes Carnacki LaVey) شد.

مرگ
آنتوان لاوی در ۲۹ اکتبر ۱۹۹۷ در بیمارستان سنت ماری شهر سانفرانسیسکو بر اثر تورم ریه مرد. روز مرگ لاوی به عنوان روز هالووین شناخته می‌شود.در تدفین شیطانی لاوی که به صورت مخفی انجام شد، جسدش سوزانده و خاکستر شد.
خاکسترش دفن نشد ولی بین وارثانش تقسیم شد و با این فرض که دارای قدرت اسرارآمیز است در آیین پرستش اسرارآمیز شیطانی استفاده می‌شود.

آثار
کتاب

انجیل شیطانی (۱۹۶۹)
ساحرهٔ تمام‌عیار - یا- وقتی پاکدمنی شکست خورد چه کنیم (۱۹۷۱)
آئین پرستش شیطانی (۱۹۷۲)
دفتر یادداشت شیطان (۱۹۹۲)
گفتگوهای شیطان (۱۹۸۸)
فیلم
نیایش برادر اهریمنی من (۱۹۶۹)
سیتنیس (Satanis): عشاء ربانی شیطان (۱۹۷۰)
باران شیطان (۱۹۷۵)
اتومبیل (۱۹۷۷)
دکتر دراکولا، اکا سونگالی (۱۹۸۱)
سوپرستار کارلز منسون (۱۹۸۹)
مرگ صحنه (۱۹۸۹)
گفتگوی شیطان (۱۹۹۵)
موسیقی
مراسم عشاء شیطانی
موسیقی بیگانه
شیطان به تعطیلات می‌رود
انجیل شیطانی
کتاب انجیل شیطانی (به انگلیسی: The Satanic Bible) توسط آنتوان لاوی در ۱۹۶۹ نوشته شد.
این کتاب شامل ۴ کتاب (فصل) است که به نام‌های ۴ شیطان (چهار ارباب دوزخ) نامیده شده:
کتاب شیطان (Satan)
معرفی شاعرانه‌ای از مشخصات و تجاوزات شیطان پرستی، برگرفته از عبارات رَگنر ربرد (Ragnar Rebeard)
کتاب لوسیفر (Lucifer)
روشنگری، مبانی فلسفی و تصوری شیطان پرستی.
خواسته: خدا، مرده یا زنده.
برخی شواهد عصر شیطانی جدید
دوزخ، اهریمن، و چگونه روح خود را واگذار کنید
عشق و نفرت
روابط جنسی شیطانی
همه خونخوارن، خون نمی‌مکند
لطف، نه اجبار
انتخابی از قربانی بشر
زندگی پس از مرگ در طول تکمیل ضمیر نفس
تعطیلات مذهبی
مراسم عشاء تاریک
کتاب بلیال (Belial)
شامل اصول نظری و تمرینات آئین پرستش شیطانی، جادوگری و رونشناسانه.
نظریه و تمرین سحر شیطانی (تعریف و هدف)
انواع سه گانه آئین پرستش شیطان
آئین پرستش شیطان، یا « اتاقک شریح »
اجزای کربردی در سحر شیطانی
آئین پرستش شیطانی
کتاب لویتن (Leviathan)
شامل متن‌هایی برای استفاده در آئین پرستش شیطان.


پیتر گیلمور
پیتر گیلمور (Peter H. Gilmore) در سال ۲۰۰۱ توسط موبده بلانچ بارتون به عنوان کاهن اعظم کلیسای شیطان تعیین شد.
وی هم اکنون به عنوان موبد اعظم در کلیسای شیطان فعالیت می‌کند.
وی به عنوان نماینده کلیسای شیطان در برنامه‌های متعددی که در رادیو و تلوزیون راجع به شیطان پرستی پخش می‌شود حضور فعالی دارد.
در ۱۹۸۹ همراه با همسرش پگی نارامیا (Peggy Nadramia) شروع به انتشار مجله شعله سیاه (The Black Flame) کردند. در ۲۰۰۵ مقدمه‌ای بر انجیل شیطانی آنتوان لاوی نوشت. آخرین اثر او کتاب مقدس شیطانی (The Satanic Scriptures) است که در اواسط ۲۰۰۷ منتشر شد.


پیتر گیلمور در 2007
سرمد کاشانی

وی که گفته می شود بعد از عمر خیام بهترین رباعی‌ها را در زبان فارسی از آن خود دارد(اکثر قریب به اتفاق آنها در مدح شیطان هستند) در ابتدا یهودی بوده که بعدها تحت تأثیر ملاصدرا و در شهر شیراز به دین اسلام گرویده. پس از این در طی پاره ای از توهمات اعلام می دارد که از سوی شیطان به وی وحی می رسد و خود را مرید و پیرو شیطان می‌خواند. او به منظور تجارت به دربار پادشاه دانشمند هند دارا شکوه می رود و در آنجا در اثر رفتارهای عجیب و غیر اخلاقی خود(از جمله اینکه برهنه در دربار تردد می‌کرده) به دستور شاه سر از تنش جدا می‌سازند. نقل است در هنگام جدا شدن سر ، بدن آن را برداشته چند قدمی راه می رود و سپس به زمین می‌افتد.
نمونه اشعار
سرمد تو حدیث کعبه و دیر مکن / در کوچه شک چو گمرهان سیر مکن
رو شیوه معرفت ز شیطان آموز / او را بپرست و طاعت غیر مکن
***
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند / لاغر صفتان زشت خو را نکشند
گر عاشق صادقی ز کشتن مگریز / مردار بود هرآنکه او را نکشند


مایکل آکینو
مایکل آکینو (Michael Aquino) متولد ۱۸ اکتبر ۱۹۴۶ یکی از بنیانگذاران «معبد سِت» (سازمان جدا شده از کلیسای شیطان) است.
همچنین او در ارتش و سازمان سیا (CIA) مشغول فعالیت بوده است.
وی به خاطر اختلافاتش با آنتوان لاوی، معبد ست را در ۱۹۷۵ تأسیس کرد.

پايان
__________________
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 12:16 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها