بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 04-11-2013
farzanehr آواتار ها
farzanehr farzanehr آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Mar 2012
محل سکونت: همدان
نوشته ها: 63
سپاسها: : 303

202 سپاس در 61 نوشته ایشان در یکماه اخیر
farzanehr به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض سوگنامه

گفتمش نقاش را از غربت زهرا بکش

گریه کرد و با قلم یک چادر خاکی کشید

گفتمش پس غربت زهرا کجای نقش بود؟

ناله کرد و زیر چادر ، غنچه ای پرپر کشید !
پاسخ با نقل قول
4 کاربر زیر از farzanehr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 04-14-2013
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Arrow اشعار فاطمیه ، اشعاری در وصف حضرت فاطمه زهرا (س) ، اشعاری در رثای ام ابیها، اشعار مذهبی در وصف حضرت فاطمه (س) بازنگری این صفحه پاسخ به موضوع

اشعار فاطمیه
اشعاری در وصف حضرت فاطمه زهرا (س)
اشعاری در رثای ام ابیها
اشعار مذهبی در وصف حضرت فاطمه (س)



از کتاب «مولای گندم‌گون»
از سروده‌های قاسم صرافان



تا که با دیوار، چوب در تبانی می‌کند
قامت رعنای یارم را کمانی می‌کند

هرچه می‌پرسم از این مردم نمی‌داند کسی
آنچه میخ آهنی با استخوان می‌کند

دست باد سرد، سنگین هم نباشد باز هم
صورت یاسی جوان را ارغوانی می‌کند

تازگی در خانه رو می‌گیرد از من فاطمه
مهربان من چرا نامهربانی می‌کند

پس چرا دستی به پهلو می‌زند محبوب من؟
هی چرا در پا شدن یاد جوانی می‌کند؟

از تماشای پرستویم پریشان می‌شوم
تا به چشمانم نگاهی آسمانی می‌کند

باز کن یک بار دیگر چشمهایت را ببین
دارد اینجا زینبت شیرین زبانی می‌کند


زبان حال امیرالمومنین(ع) با محبوبه‌اش زهرای مرضیه (س)




دو آینه روبروی هم

مائیم، ما، دو آینه روبروی هم
تابانده‌اند صورت ما را به سوی هم

تا خیره می‌شویم به هم با نگاهمان
وا می‌کنیم پنجره‌ها را به روی هم

من مرد روز رزم و تو بانوی اشک شب
نوشیده‌ایم سر خدا از سبوی هم

سر خم نمی‌کنیم مگر پیش پای عشق
عالم نمی‌خریم به یک تار موی هم

قرآن، نزول قدر تو؛ ایمان، قبول من
«یا ایها الذین» هم و «امنوا»ی هم

دریا ندیده است، نمی‌فهمد این کویر،
ما غرق می شویم چرا در وضوی هم؟

قهر است شهر با من و تو، مثل نی ببین
پیچیده بغض غربتمان در گلوی هم

آنها به فکر هیزم خشکند پشت در
ما خیره در نگاه تر و چاره جوی هم

نه دست بسته‌ام و نه بازوی خسته‌ات
طاقت نداشتند بیایند سوی هم

پروانه‌ها خوشند، اگر چه در آتشند
پر می‌کشند در دلشان آرزوی هم

یک روز ما دوباره شبیه دو آینه
می‌ایستیم رو به خدا روبروی هم

__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
2 کاربر زیر از امیر عباس انصاری سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
  #13  
قدیمی 04-17-2013
امیر عباس انصاری آواتار ها
امیر عباس انصاری امیر عباس انصاری آنلاین نیست.
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل

 
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720

6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ فٰاطَمَةَ وَ اَبیهٰا وَ بَعْلِهٰا وَ بَنیهٰا و سرالمستودع فیها بِعَدَدِ مٰا اَحٰاطَ بِه عَلمُکَ

اَللَّهُمَّ اِنِّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ فاطِمَةَ وَ اَبیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنیهَا وَ سِرِّالمُستَودَعِ فِیهَا، اَن تُصَلِّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اَن تَفعَل بِی مَا أنتَ أهلُه وَ لَاتَفعَل بِی مَا أنَا أهلُه.

ترجمه :
پروردگارا: من ترا مى خوانم بحق فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش ‍ و رازى را كه در آنها امانت نهاده اى اينك : درود بفرستى بر محمد و آل محمد و اينكه آنچه تو اهل آنى با من عمل كنى و بجا آورى ، و بجا نياورى با من آنچه را كه من اهل آنم.

و سفارش شده به مداومت اين دعا پس از ذكر ركوع خصوصا در ركعت آخر:

اللهم صلى على محمد و آل محمد، و ترحم على عجزنا و اغثنا بحقهم

ترجمه :
پروردگارا درود بفرست بر محمد و خاندانش ، و ترحم بر عجز ما كن ، و پناه بده و بداد ما برس بحق آنان



__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 03-10-2015
seifi1 seifi1 آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Aug 2010
نوشته ها: 58
سپاسها: : 0

15 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

محشر جانسوز


( غزلی در مصیبت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از استاد دادا بیلوردی )


.


در غـروب یاس طوفان گشت بـرپا بـا علــــی (ع)

موج موج از دیـده خون بگریست دریا با علی (ع)

چـاه را در حسرت اشك زلالـــی تـشنـــــــه تـــر

ماه را در سینه ،غربت هـای فــــردا با علی (ع)

آسمـان نـامهـربـانــی در زمین را شاهــد است

عـــشق می نالــید آن هنگام تنـها بــا علی (ع)

در دل ظلمت، نفوس شــــهر ساكت بـــود لیـــك

محشری جـــانسوز دایـر كـرد صحرا با علی (ع)

محضــــر بشكستهْ بــا ل، انبــوهی از جنّ و ملك

در تـضـرّع دســت می بــردنــد بــالا با علی (ع)

ابر آهـــی بـود و بـاران بـر گل روی حسن (ع)

باغ عـــــرفان را جـلایـی بیـش پیدا با علی (ع)

گاه بر زینب(س)نگاهی داشت گاهی برحسین(ع)

آسمان را بر زمین می دوخت زهرا (س) باعلی(ع)

پر كشید از محبس خاك پر از خون فاطمه (س)

تا كـــه آینـده چــــه خواهد گفت آیا با علی (ع)؟!

اولین مظلوم تــاریخ است بی شك مرتــضی (ع)

تازه می گـــردد هـــرآنی سوزش ما با علی (ع)

در غـــزل نتـوان خلاصه كـــرد این غمنامــــه را

سینه ی افـلاك دارد داستـــانها بــــا علــــی (ع)

تـا ستم هست و عــــدالـت پیش نامردان اسـیر

بار محنت می كشد احساس دادا با علـــی (ع)
پاسخ با نقل قول
پاسخ

برچسب ها
فاطمه الزهرا, فاطمیه, حضرت زهرا, سوگنامه, شعر, شعر مذهبی


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 01:59 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها