#1  
قدیمی 12-06-2010
Setare آواتار ها
Setare Setare آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 2,007
سپاسها: : 926

875 سپاس در 242 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض شهادت یکی دیگر از محیط بانان (شهید سعید پرهام)

پيگيري‌ها براي دستگيري عامل شهادت محيط‌ بان خراسان شمالي ادامه دارد
خبرگزاري فارس: مسئول اطلاع‌رساني محيط زيست خراسان شمالي گفت: پيگيري‌ها براي دستگيري عامل شهادت محيط‌بان استان كه چند روز قبل بر اثر اصابت تير شكارچيان متخلف به شهادت رسيد، همچنان ادامه دارد.
حسن پهلوان امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در بجنورد اظهار داشت: هم‌اكنون عوامل محيط زيست و نيروي انتظامي در سطح منطقه حفاظت شده گلول و سرآني حضور دارند و براي دستگيري عامل يا عاملان اين اقدام تلاش دارند.
وي با تاكيد بر اينكه هيچ‌يك از ضارب يا ضاربان محيط بان خراسان شمالي دستگير نشده است، در تازه‌ترين اطلاعات مربوط به چگونگي شهادت شهيد سعيد پرهام توضيح داد: تعدادي از محيط‌بانان منطقه حفاظت شده گلول و سرآني در قالب دو گروه دو نفري در حال گشت و كنترل بوده كه در اين حين، پس از مشاهده سه شكارچي غيرمجاز به تعقيب آنان مي‌پردازند.
پهلوان با بيان اينكه از محلي كه شكارچيان غيرمجاز حضور داشته، يك لاشه قوچ وحشي و يك لاشه ميش وحشي و همچنين 49 گلوله اسلحه جنگي ژ‌3 كشف مي‌شود، تصريح كرد: بر همين اساس محيط‌بانان همچنان به تعقيب شكارچيان متخلف پرداخته و در حالي كه اين تعقيب و گريز ادامه داشته است، در اين حين يكي از شكارچيان اقدام به تيراندازي و درگيري مسلحانه با گارد حفاظت محيط زيست مي‌كند.
وي گفت: در همين حين يكي از گلوله‌هاي شليك شده به يكي از محيط‌بانان به نام شهيد سعيد پرهام اصابت و وي به شهادت مي‌رسد.
مسئول اطلاع‌رساني محيط زيست خراسان شمالي خاطرنشان كرد: از محل درگيري 10 عدد پوكه مربوط به شكارچيان غيرمجاز كشف و ضبط شده است.
وي اظهار داشت: پيكر مطهر اين شهيد محيط زيست پس از انجام مراحل قانوني تشييع و به خاك سپرده مي‌شود.
پهلوان خاطرنشان كرد: طي دهه 80 تاكنون سه نفر از محيط بانان خراسان شمالي با نام‌هاي شهيدان غلامحسين عليزاده، يحيي شاه‌كوه محلي و سعيد پرهام در راه حفاظت از محيط زيست و گونه‌هاي جانوري جان خود را تقديم كردند.
منطقه حفاظت شده گلول و سراني مجموعا 18 هزار و 144 هكتار وسعت داشته در فاصله 85 كيلومتري شمال شيروان و در 30 كيلومتري مرز بين‌المللي ايران و تركمنستان قرار دارد.
منطقه حفاظت شده گلول و سراني در شهرستان شيروان واقع شده و داراي جانوران و پرندگاني همچون قوچ و ميش اوريال، ‌پلنگ، گربه وحشي، گراز، سمور سنگي، خرگوش، داركوب قهوه‌اي كه بسيار كمياب است.
كور چشمه، قربان چشمه، چشمه گيري از جمله چشمه‌هاي اين منطقه هستند كه در كنار رودخانه‌اي كه در مرز جنوبي اين منطقه به طرف سراني جاري است منابع آبي منطقه را تشكيل مي‌دهند.
خراسان شمالي به سبب دارا بودن آب و هواي مناسب، مراتع و جنگل‌ها از تنوع زيستي بالايي برخوردار بوده و اين امر موجب ورود شكارچيان به اين مناطق به منظور شكار حيوانات شده است.
__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 12-06-2010
Setare آواتار ها
Setare Setare آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 2,007
سپاسها: : 926

875 سپاس در 242 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

به یاد دانشجوی شهید سعید پرهام مطلبی از دوست عزیز محمد درویش

وقتی پرهام‌ها در خون می‌غلتند و پلنگ‌ها به دکل‌های برق پناه می‌برند!


سعید پرهام هم رفت؛ او تا این لحظه آخرین شهید محیط زیست ایران است. امّا چه کسی می‌تواند تضمین کند که همچنان سعید آخرین شهید باقی می‌ماند؟ یک حقیقت تلخ این است که هر چه به پیش می‌رویم از ضرباهنگ جان باختن سلحشوران طبیعت ایران کاسته نشده است! شده است؟ و از آن تلخ‌تر آن که این خون‌های ریخته شده و جراحات وارد شده بر تمامی حدود پنج هزار جنگلبان و محیط بانی که در طول سه دهه‌ی اخیر شهید شده یا آسیب جانی و مالی دیده‌‌اند؛ هرگز نتوانسته تا از شتاب ناپایداری بوم‌شناختی سرزمین مقدس‌مان بکاهد. آیا اینگونه می‌خواهیم پاسدار خون‌های به ناحق ریخته شده در راه حراست از زیست‌بوم وطن باشیم؟
چرا باید کار طبیعت ایران به جایی رسد که امروز را بهترین روز آینده‌ی محیط زیست ایران بنامیم؟!
ما کجای راه را اشتباه رفتیم و داریم عقوبت کدامین اشتباه را پس می‌دهیم؟
یحیی شا‌کوه‌محلی، ناصر پیروی‌، میرداوود مؤمنی‌، اسماعیل خانزاده‌، رشید غفاری،‌ غلامرضا جعفری، بهرام حنیفی، سعید پرهام و ده‌ها سلحشور دیگر مردانه در پای دفاع از تمامیت طبیعت ایران ایستادند و جان دادند تا طبیعت‌ستیزان گمان نبرند که مواهب طبیعی ایران‌زمین عاشق جان بر کف ندارد.
اما پرسش این است که چرا این خون‌های ریخته شده برای آبیاری دشت سبز وطن کافی نبوده است؟
اگر رییس اداره محیط زیست در آستارا به فرمان شهردار شهر تهدید به مرگ می‌شود؛ اگر سلطان بی‌منازع طبیعت ایران باید تابوتش را بر روی دکل‌های برق بجوید و اگر تلفات یگان‌های حافظ طبیعت ایران، سالهاست که سه رقمی شده است؛ باید دریافته باشیم که راه را اشتباه رفته‌ایم! نرفته‌ایم؟
و یادمان باشد:
وقتی می‌دانیم که راه را اشتباه می‌رویم، کاستن از سرعت، هرگز ما را به هدف نزدیک‌تر نمی‌کند؛ زیرا باید نخست دور زده و در مسیر درست قرار بگیریم!
اما مسیر درست کدام است؟ چرا پیوسته به نظر می‌رسد که ما از هدف حفاظت و حراست دور می‌شویم؟ چگونه باید تلفات وارد شده بر حافظان بی ادعای طبیعت را کاهش داد؟ چرا همه‌ی تلفات رنجرهای آمریکایی در مناطق حفاظت شده پهناورشان از 1927 تاکنون به یک چهارم تلفات و شهدای محیط بان ما هم نمی‌رسد؟ چگونه می‌توان آن گروه از ایرانیانی که در صف شکارچی و شکارکش جای گرفته‌اند را سوار بر قطار سبز پاسداری از طبیعت وطن کرد؟ چگونه باید وزن ملاحظات محیط زیستی را در عالی‌ترین سطح از گفتگوهای مملکتی در صحن بهارستان، پاستور و حسینیه‌ی امام خمینی (ره) افزایش داد؟
آیا چنین دغدغه‌ها و گرایه‌هایی ارزش یک فراخوان و هم‌افزایی در بین همه‌ی دوستداران محیط زیست ایران را ندارد؟
آیا نباید سازمان حفاظت محیط زیست کشور در تدارک همایشی برآید که نامش نجات طبیعت ایران است؟
ما طرفداران محیط زیست باید نشان دهیم که به راستی سلوکی متأثر از طبیعت داریم؛ طبیعتی که بر بنیاد داد و دهش آفریده شده است، در این نظام اهورایی هرگز نباید سخن از انتقام و خون در برابر خون کرد؛ خون سعید پرهام هنگامی حرمت نهاده شده و مؤثر خواهد افتاد که ثمره‌اش آشتی مردم شیروان با محیط زیست زادبوم‌شان باشد؛ ما باید به آموزش و پرورش مردمی بیاندیشیم که برایشان آب خوردن یک سار، سیراب شدن یک سپیدار و سوختن شاخه‌های جنگل‌های گلستان و زاگرس و ارسبارانش مانند حراست از جان و مال عزیزترین کسان‌شان، مهم باشد؛ ما باید مردمی را در وطن به جا آوریم که از میلیاردها دلار سرمایه‌گذاری در سکونت‌گاه‌شان می‌گذرند تا 300 اصله درخت قطع نشود، ما باید بکوشیم تا نظیر آن شهروندی که می‌کوشد تا شهرش زیباتر شود، بیشتر گردد؛ نظیر آن روستانشینان طبیعت دوستی که در چین و اشترانکوه تومار تهیه می‌کنند که برایشان جاده نسازند تا درخت‌ها و طبیعت‌شان حفظ شود و نظیر آن مردمی که در تالاب کانی‌برازان، دیگر هرگز پرنده‌ها را شکار نکرده و تالاب را خشک نمی‌کنند و یا روستانشینانی که در سرخ چشمه یوز را روی چشم خود می گذارند و ...
ما نیاز به تقویت دوستی و عشق و محبت داریم ... بس است خون و انتقام و قصاص.
همین و تمام.
http://desertsociety.blogfa.com/post-215.aspx
__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 
ابزارهای موضوع
نحوه نمایش

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 04:48 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها