بازگشت   پی سی سیتی > تالار علمی - آموزشی و دانشکده سایت > دانشگاه ها > علوم انسانی > فلسفه

فلسفه هرآنچه که به این علم مربوط است

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #1  
قدیمی 04-18-2008
rastakhiz_tatu آواتار ها
rastakhiz_tatu rastakhiz_tatu آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
نوشته ها: 92
سپاسها: : 0

9 سپاس در 7 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض سید روح‌الله خمینی


سید روح‌الله مصطفوی موسوی خمینی (۳۰ شهریور ۱۲۸۱[۱] - ۱۳ خرداد ۱۳۶۸) مرجع تقلید شیعه، رهبر انقلاب اسلامی ایران ۱۳۵۷ و بنیان‌گذار نظام جمهوری اسلامی ایران است.

زندگی
نام پدرش آیت‌الله سید مصطفی موسوی و نام مادرش هاجر احمدی بود. وی در پنج ماهگی پدر خود را از دست داد و تحت سرپرستی مادر و عمه‌اش پرورش یافت.

گرچه سال تولد وی طبق شناسنامه سال ۱۲۷۹ است، اما خود تصریح کرده‌است، که تاریخ صحیح آن ۳۰ شهریور ماه ۱۲۸۱ است.[نیاز به ذکر منبع] وی در ساعات پایانی روز ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ در سن ۸۷ سالگی بر اثر سرطان پروستات وفات یافت.

فرزندان وی مصطفی، صدیقه، فریده، لطیفه، فهمیه، سعیده، و احمد هستند.


دوران کودکی و نوجوانی
روح‌الله به گفته خود در روز ۳۰ شهریـور ۱۲۸۱ هجری شمسی (بیستم جمادی الثانی ۱۳۲۰ (قمری)/۲۱ سپتامپر ۱۹۰۲ (میلادی)) در شهرستان خمین از توابع اراک ایران دیده به جهان گشود. وی کوچک‌ترین فرزند خانواده‌اش بود. او دو برادر و یک خواهر بزرگ‌تر داشت، که عبارت‌اند از مرتضی، نورالدین و آغازاده خانم. مرتضی که به آیت الله سید مرتضی پسندیده معروف بود، تا پس از درگذشت روح الله در قید حیات بود. نورالدین نیز که روحانی بود و به سید نورالدین هندی شهرت داشت، پیش از انقلاب وفات یافت و در قبرستانی قدیمی که در کنار گلزار شهدای قم (واقع در خیابان چهار مردان) قرار دارد، به خاک سپرده شد که اکنون نیز سنگ قبر او با همین نام مشخص می‌باشد.[۲]


شرایط تربیتی
پـدرش آیت الله سید مصطفی مـوسـوی از معاصریـن آیت الله العظمـی میرزای شیرازی بود. سید مطصفی پـس از آنکه چنـد سال در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـی را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـد، بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن پناه مردم و مرجع آنان در امـور دینـی بـود. در حـالـی که بیـش از ۵ مـاه از ولادت روح‌الله نمی‌گذشت، خوانین خمین سید مصطفی را که با زورگویی آنان مبارزه می‌کرد، در مـسیر خمـیـن به اراک با گلوله کشتند. بستگان او بـرای اجرای حکـم قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجرای عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردد.[۳]

وی دوران کـودکـی و نـوجـوانی را تحت سرپرستی مادرش «بانـو هاجر»، عمه‌اش «صاحبـه خانم» که بانـویی شجاع و حقجـو بـود و دایه‌اش «ننه خاور» سپری کرد. عمادالدین باقی درباره آنها می‌گوید:

«روح الله که آخرین و کوچک ترین فرزند بود، تحت تربیت عمه اش صاحب خانم قرار گرفت و گویا بارها خاطرات مربوط به زندگی و شهادت پدرش را از زبان او شنیده بود... ننه خاور دایه روح الله نیز از زنان نادر روزگار بود. او که در شیر دادن به روح الله به هاجر یاری می‌رساند، اسب سواری ماهر بود و حتی از روی اسب تیراندازی می‌کرد و به هدف می‌زد.»

روح‌الله در خانواده‌ای اهل علم و دین و نسبتاً متمول[نیاز به ذکر منبع] بزرگ شد. همچنین با توجه به جایگاه خانوادگی روح‌الله، وی از کودکی مورد توجه و احترام مردم خمین و کمره بود.[نیاز به ذکر منبع]





تحصیلات ابتدایی
در قرن سیزدهم خورشیدی در بیشتر مناطق ایران و از جمله خمین تقریباً مدرسه به شکل امروزی وجود نداشت و آن گروه از مردم که به تربیت و تحصیلات فرزندان خود اهمیت می‌دادند، آنها را به مکتب خانه می‌فرستادند، تا خواندن و نوشتن و قرآن و ادبیات فارسی بیاموزند. تبعاً روح‌الله نیز به مکتب فرستاده شد و نزد «ملا ابوالقاسم» به فراگیری «عم جز»، گلستان و بوستان سعدی و چند کتاب ادبی دیگر پرداخت.

پس از اتمام این دروس کسانی که می‌خواستند به تحصیل ادامه دهند، به اراک می‌رفتند. اما با توجه به وقوع جنگ جهانی اول و اوضاع آشفته کشور، دیگر امکان مسافرت به اراک برای نوجوانان وجود نداشت. لذا بزرگان خمین تصمیم گرفتند، مدرسه‌ای به سبک مدارس جدید ایجاد کنند. این مدرسه سه معلم داشت، که یکی مدیر بود و سر کلاس درس هم می‌رفت و یکی دیگر از آنها به نام میرزاعلی خان، معلم زبان فرانسه و یک فرد معمم نیز معلم زبان فارسی بود. «آقا شیخ فضل‌الله» عموی مادر روح‌الله نیز معلم شرعیات بود. روح‌الله نیز به این مدرسه رفت. علاوه بر آن خانواده وی که از وضع مالی خوبی برخوردار بودند، برایش معلم سرخانه گرفتند. نام این معلم «افتخارالعلما» بود و در غیاب او مادرش به شاگردان درس می‌داد. آیت الله پسندیده برادر بزرگ روح‌الله می‌گوید سواد مادرش بیشتر از خود افتخارالعلما بود و من نزد مادرش هیات، نجوم و حساب می‌خواندم. روح الله پس از آن که مقطع ابتدایی را نزد افتخارالعلما تمام کرد، درس مقدمات را نزد «محمدمهدی داعی» شروع کرد. «حاج میرزا نجفی» شوهر خواهر روح‌الله نیز منطق را به او تدریس کرد.
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #2  
قدیمی 04-18-2008
rastakhiz_tatu آواتار ها
rastakhiz_tatu rastakhiz_tatu آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
نوشته ها: 92
سپاسها: : 0

9 سپاس در 7 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شرایط سیاسی و اجتماعی
شرایط اجتماعی و سیاسی ایران و خمین در سال‌های ۱۲۹۰ تا ۱۳۰۰ که هم‌زمان با نوجوانی روح‌الله بود، بسیار آشفته بود. حکومت مرکزی ضعیف شده بود و خوانین محلی قدرت یافته بودند و بر مردم بسیار ستم می‌کردند و پدر روح‌الله نیز قربانی همین خوانین شد. علاوه بر آن در جای جای کشور اشرار دستجات مختلفی تشکیل داده و به شهرها و آبادی‌ها حمله کرده و مردم را غارت می‌کردند. لذا مردم از کودکی و نوجوانی روحیه سلحشوری یافته، می‌آموختند که برای حفاظت از خود با اشرار و بیگانگان مبارزه کنند. امام خمینی خود درباره دوران کودکی و نوجوانی اش می‌گوید:

من از بچگی در جنگ بودم... ما مورد هجوم «زلقیها» بودیم، مورد[هجوم] «رجبعلیها» بودیم و خودمان تفنگ داشتیم و من در عین حال که تقریباً شاید اوایل بلوغم بود، بچه بودم، دور این سنگرهایی که بسته بودند در محل ما و اینها می‌خواستند هجوم کنند و غارت کنند، آنجا می‌رفتیم، سنگرها را سرکشی می‌کردیم... ما در همان محلی که بودیم یعنی خمین که بودیم، سنگربندی می‌کردیم. من هم تفنگ داشتم. منتها من بچه بودم به اندازه بچگی ام. بچه شانزده هفده ساله، ما تفنگ دستمان بود و تعلیم و تعلم هم می‌کردیم... ما سنگر می‌گرفتیم و با این اشراری که بودند و حمله می‌کردند و می‌خواستند بگیرند و چه کنند [مقابله می‌کردیم]. هرج و مرج بود... یک دفعه هم یک محله خمین را گرفتند و مردم با آنها معارضه کردند و تفنگ دست گرفتند. ما هم جزء آنها بودیم.»

[۴]

روح‌الله سیزده سال داشت که جنگ جهانی اول آغاز شد و هرچند ایران اعلام بیطرفی کرده بود، لشکریان روسیه، انگلستان و عثمانی از شمال، جنوب و غرب وارد ایران شدند و کشور را مورد تاخت و تاز قرار دادند و وی شاهد بود، چگونه در نبود حکومت مقتدر مرکزی فوجی از سپاه روس در مسیر خود خمین را مورد تاخت و تاز قرار دادند.وی خود خاطره جنگ جهانی اول را به یاد می‌آورد. او می‌گوید::

«من هر دو جنگ بین المللی را یادم هست... من کوچک بودم لکن مدرسه می‌رفتم و سربازهای شوروی[روسیه تزاری] را در همان مرکزی که ما داشتیم، در خمین، من آنها را آنجا می‌دیدم. ما مورد تاخت و تاز واقع شدیم در جنگ بین المللی اول.»

[۵]

روح‌الله پانزده سال داشت، که وبا در ایران شایع شد و عمه و سپس مادرش فوت کردند.





دوران جوانی و تحصیلات حوزوی

تحصیلات مقدماتی در خمین
روح‌الله نزد «محمد مهدی (دایی)» دروس تحصیل مقدماتی را شروع نمود و نزد «حاج میرزا نجفی خمینی» مقدمات منطق و نزد برادر بزرگش مرتضی سیوطی و شرح باب حادی عشر و منطق و مقداری از مطول را در خمین آموخت.[۶]
پاسخ با نقل قول
  #3  
قدیمی 04-18-2008
rastakhiz_tatu آواتار ها
rastakhiz_tatu rastakhiz_tatu آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
نوشته ها: 92
سپاسها: : 0

9 سپاس در 7 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

کوچ کشیدن به اراک

در سال ۱۲۹۸ ه.ش. در حالی که روح‌الله ۱۹ سال داشت برای ادامه تحصیل علوم دینی به حوزه اراک می‌رود و در مدرسه سپهداری اقامت می‌کند. در آن زمان علمای بزرگی همچون آیت الله العظمی شیخ عبدالکریم حائری یزدی مرجع تقلید در این مدرسه تدریس می‌کرده‌اند و غیر از روح‌الله خمینی طلابی نظیر سیدمحمدرضا گلپایگانی و احمد خوانساری به دانش افزایی مشغول بوده‌اند. وی باوجود آن که قبلاً مقداری از منطق، مطول و سیوطی را در خمین نزد برادر بزرگش مرتضی خوانده بود، اما در اراک ابتدا به درس شیخ محمد گلپایگانی می‌رود تا دوباره منطق بیاموزد و در این فن تبحر بیشتری یابد. و نیز نزد «شیخ محمدعلی بروجردی» رفته و مطول را فرا می‌گیرد و نزد آقای شیخ عباس اراکی شرح لمعه را می‌خواند. روح الله در این ایام در اراک منبر هم می‌رفته‌است.


کوچ کشیدن به قم

در نوروز سال ۱۳۰۰ ه.ش. آیت الله شیخ عبدالکریم حائری آماده کوچ کشیدن به قم بود و می‌خواست در کنار بارگاه حضرت معصومه مدرسه علمیه‌ای دایر کند که اساس حوزه علمیه قم شد. در قم عده‌ای از علما بویژه آیت الله شیخ محمدتقی بافقی گرد او می‌آیند و می‌خواهند که وی در قم ماندگار شود. تبعاً وقتی او به قم می‌آمد، شاگردان او و طلاب حوزه اراک هم غالباً روانه قم می‌شوند.

اندکـی پـس از کوچ کشیدن آیه الله العظمـی عبد الکریـم حایری یزدی روح‌الله نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلی علوم حـوزوی را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـی کرد. وی باقیمانده مباحث کـتاب مطـول (در علـم معانی و بیان) را نزد آقا مـیـرزا «محمـد علـی ادیب تهرانـی» و دروس سطح را نزد آیت‌الله سید محمد تقـی خـوانساری و بیشتر نزد آیت‌الله سـیـد عـلی یثربی کاشانی و دروس خارج فـقـه و اصـول را نزد آیت‌الله العظمی عبدالکریـم حایری یزدی می‌آموزد.[۷] همچنین فلسفه را از حاج سید ابوالحسن قزوینی و ریاضیات (هیئت، حساب) را نزد او و آقا میرزا علی اکبر یزدی آموخت و عمده علوم معنوی و عرفانی را به مدت هفت سال از آقامیرزا محمد علی شاه‏آبادی بوده فراگرفت.[۸]





دوران بزرگسالی

ازدواج و فرزندان
روح‌الله در سال ۱۳۰۸ خورشیدی با خانم «خدیجه ثقفی» معروف به «قدس ایران»، دختر محمد ثقفی تهرانی ازدواج نمود.[۹]


فعالیت‌های علمی
روح‌الله خمینی در بیان خاطراتش می‌گوید:

«از مدتها قبل از آمدن آقای بروجردی عمده اشتغال به تدریس معقول و عرفان و سطوح عالیه اصول و فقه بود پس از آمدن او به تقاضای آقایان مثل مرحوم آقای مطهری به تدریس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقلیه بازماندم و این اشتغال در طول اقامت قم و مدت اقامت نجف مستدام بود.»[۱۰]


فعالیت‌های سیاسی

هر چند فعالیت‌های علمی و سیاسی روح‌الله خمینی به هم پیوسته‌است و مباحث درسی فقهی وی نیز آمیخته با مباحث سیاسی بوده‌است، اما در این بخش به فعالیت‌های مشخصاً سیاسی وی پرداخته می‌شود و مباحث نظری سیاسی در بخش ولایت فقیه آورده شده‌است.

روح‌الله خمینی از کودکی و نوجوانی به علت شرایط خاص سیاسی و اجتماعی با مسأله حکومت و قدرت سیاسی درگیر بوده‌است. او با تمام وجود ستم قدرت‌های محلی خمین به مردم و بخصوص خانواده خود را چشید. همچنین اشغال ایران را در خلال دو جنگ جهانی توسط قوای روسیه و انگلیس از نزدیک مشاهده کرد. لذا تبعا امر سیاست، قدرت و حکومت برای او اهمیت ویژه‌ای یافته‌است.

اما به ظاهر نخستین بار طی سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۶ با امر سیاست و حکومت در معنای خاص آن مواجه شد. وی هر چند در قم به تحصیل اشتغال داشت، اما درشکه کرایه می‌کرد و به تهران می‌آمد، تا به نطق‌های مدرس در مجلس شورای ملی گوش فرا دهد و بشدت تحت تأثیر شخصیت مدرس بود. بخصوص او شاهد درگیری سیاسی بین مدرس و رضا شاه بود.
پاسخ با نقل قول
  #4  
قدیمی 04-18-2008
rastakhiz_tatu آواتار ها
rastakhiz_tatu rastakhiz_tatu آنلاین نیست.
کاربر عادی
 
تاریخ عضویت: Apr 2008
نوشته ها: 92
سپاسها: : 0

9 سپاس در 7 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

ولایت فقیه

آیت‌الله خمینی و انقلاب ایران

در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی، آیت الله خمینی همواره ضد حکومت شاه سخنرانی و مردم را تشویق به شورش می‌کرد. در سال۱۳۴۳ به خاطر مخالفت با قانون کاپیتالاسیون و به اتهام اقدام علیه امنیت کشور[۱۱] به خارج از ایران (ترکیه، عراق و در نهایت فرانسه) تبعید شد و پس از ۱۴ سال در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ به ایران بازگشت.

وی در ۱۲ بهمن و روز بازگشتش به ایران در میان هواداران میلیونی خود که از سراسر ایران به تهران آمده بودند، در بهشت زهرا به سخنرانی پرداخت و مسئولین نظام پادشاهی را به چالش کشید. او گفت: «من دولت تعیین می‌کنم! من تو دهن این دولت می‌زنم! من دولت تعیین می‌کنم! من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم».[۱۲] با وجود این‌که در آرشیوهای سخنرانی (آرشیو متن[۱۳]، آرشیو صوت[۱۴]) بحث در مورد آب و برق و ... وجود ندارد، برخی ادعا می‌کنند در این سخنرانی او برق و آب را مجانی اعلام کرد و پول نفت را به عنوان جیرهٔ ماهانه برای همه ایرانیان مقرر کرد.

با این وجود، هم‌اکنون دولت ایران بیش از ۴۲ میلیارد دلار یارانه انرژی (برق، گاز، نفت، بنزین و ...) پرداخت می‌کند[۱۵] که معادل درآمد نفتی کشور و ۱۰ درصد تولید ناخالص ملی[۱۶] است. ضمناً هزینه برق برای ۲۰ درصد مشترکین مجانی و کل انشعابات برق و آب شهر و روستایی و مساجد نیز مجانی محاسبه می‌شود.[۱۷]

ده روز بعد انقلاب ایران به طور رسمی پیروز اعلام شد و او به عنوان رهبر این انقلاب زمام امور را در دست گرفت. این ده روز، دههٔ فجر نامیده می‌شود و هر ساله جشن گرفته می‌شود.

با دستور آیت‌الله خمینی، در ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ دادگاههای انقلاب مسئول محاکمه مسئولین اجرایی-امنیتی نظام پادشاهی گشتند و عدهٔ با رای این دادگاه در روزهای نخستین اعدام شدند. در پاسخ به سازمانها و نهادهای غربی حقوق بشر، آیت الله خمینی اینگونه پاسخ داد: «اینها،متهم نیستند بلکه محکومند و باید به عنوان محاربه از روی زمین برداشته شوند.اصل این است که ما اینها را محاکمه نکنیم چون اینها محکومند.»[نیاز به ذکر منبع]

انحلال مجلس سنا، دستور به تشکیل مجلس مؤسسان برای نوشتن قانون اساسی جدید، برگزاری همه‌پرسی فروردین ۱۳۵۸ برای برقراری نظام جمهوری اسلامی، در دستور کار قرار گرفت. در این همه‌پرسی که در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸ انجام گرفت، بیش از ۹۸/۲ درصد مردم به جمهوری اسلامی ایران، رأی «آری» دادند.[۱۸] آیت‌الله خمینی در پیامی، این پیروزی را تبریک گفت: «... من به دنیا اعلام می‌کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندومی سابقه ندارد که سرتاسر مملکت با شوق و شعف و عشق و علاقه به صندوق‌ها هجوم آورده و رأی مثبت خود را در آن ریخته و رژیم طاغوتی را برای همیشه به زباله دان تاریخ دفن کنند...»[۱۸] این روز، روز «جمهوری اسلامی ایران» نامیده می‌شود و هر سال جشن گرفته می‌شود. صادق طباطبایی می‌گوید که از مردم خواسته شده بود که اگر نظام دیگری را مد نظر دارند، پشت برگه بنویسند، و با بررسی برگه‌های معلوم شد که تنها چند صد نفر چنین کرده‌اند.





برخورد با مخالفان جمهوری اسلامی
نوشتار اصلی را بخوانید: اعدام زندانیان سیاسی در تابستان ۱۳۶۷
پس از انقلاب ایران به دستور سید روح‌الله خمینی، برای محاکمه عوامل نظام سلطنتی، صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع دادگاههای انقلاب منصوب شد[۱۹].

سید روح‌الله خمینی در یک سخنرانی دو روز پس از انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی که طی آن سید محمد حسینی بهشتی و ۷۲ تن دیگر از وزرا، نمایندگان و شخصیتهای برجسته نظام جمهوری اسلامی ایران به قتل رسیدند، در تاریخ ۹/۴/۱۳۶۰ چنین گفت:

من یک کلمه به برادران دادگاه و کسانی که رئیس زندان هستند و اشخاصی که زندانبان هستند می‌گویم و آن اینکه اینطور نباشد که یک جنایتی واقع شد، اینها آرامش خودشان را از دست بدهند و خدای ناخواسته با زندانیانی که الان هستند، ولو این زندانیان از همین گروه‌های فاسد باشند، با خشونت غیر انسانی عمل کنند. با آرامش و با احترام عمل کنند. لکن دادگاهها احکام را با دقت بررسی کنند، آنها را بر محکمه‌ها بنشانند و ازشان استفسار کنند. با قاطعیت هرچه باید بکنند، عمل کنند، لکن این طور نباشد که حالا از باب اینکه یک دسته از ما به وسیله همین گروه‌ها از بین رفته، حالا ما در حبس با اشخاصی که محبوس هستند خدای ناخواسته به خلاف موازین اسلام رفتار کنند و من می‌دانم نمی‌کنند، گرچه آنهایی که باید به شما تهمت بزنند، تهمت را می‌زنند[۲۰].





بعضی از فتاوای معروف
حکم ارتداد و مهدور الدم بودن سلمان رشدی پس از نگارش کتاب آیات شیطانی، در سال ۱۳۶۷.



آثار آیت‌الله سید روح الله خمینی
شرح دعای سحر
شرح حدیث رأس الجالوت
حاشیه امام بر شرح حدیث رأس الجالوت
التعلیقه علی الفوائد الرضویه
شرح حدیث جنود عقل و جهل
مصباح الهدایة الی الخلافة و الولایة
تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس
شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)
سرالصلوة
آداب نماز (آداب الصلوة)
رساله لقاءالله
حاشیه بر اسفار
کشف الاسرار
انوار الهدایه فی التعلیقه علی الکفایه ۲ جلد
بدایع الدرر فی قاعده نفی الضرر
الرسائل العشره
رساله الاستصحاب
رساله فی التعادل و التراجیح
رساله الاجتهاد و التقلید
مناهج الوصول الی علم الاصول ۲ جلدی
رساله فی الطلب و الاراده
رساله فی التقیه
رساله فی قاعده من ملک
رسالة فی تعیین الفجر فی اللیالی المقمره
کتاب الطهارة - ۴ جلد
تعلیقة علی العروة الوثقی
المکاسب المحرمه ۲ جلد
تعلیقه علی وسیلة النجاة
رساله نجاة العباد
حاشیه بر رساله ارث
تقریرات درس اصول آیة الله العظمی بروجردی
تحریر الوسیله ۲ جلد
ترجمه تحریر الوسیله ۴ جلد
ترجمه تحریر الوسیله ۴ جلد
کتاب البیع - ۵ جلد
حکومت اسلامی یا ولایت فقیه
کتاب الخلل فی الصلوة
جهاد اکبر یا مبارزه با نفس
رساله توضیح المسائل
مناسک حج «احکام مطابق با فتاوای حضرت امام خمینی»
تفسیر سوره حمد
استفتائات ۳ جلد
دیوان شعر امام
سبوی عشق
ره عشق
باده عشق
نقطه عطف
محرم راز
مقام رهبری در فقه اسلامی با استفاده از کتاب البیع
مسائل امر به معروف و نهی از منکر از تحریر الوسیله
مسئله قضاوت از کتاب تحریر الوسیله
جهاد نفس از کتاب اربعین حدیث
رابطه نیت و اخلاص از کتاب اربعین حدیث
صحیفه امام «مجموعه آثار امام خمینی » ۲۲ جلد
صحیفه نور
وصیتنامه
لمحات الاصول
کوثر ۳ جلد
منشور روحانیت
وعده دیدار
فریاد برائت
آوای توحید



پانویس
↑ در گاهشماری اعراب: ۲۰ جمادی‌الثانی ۱۳۲۰ قمری.
↑ خطای یادکرد 8؛ No text given.
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ برگرفته از سایت امام خمینی
↑ امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت، دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله سیدعلی خامنه‌ای
↑ روز شمار انقلاب، سایت مرکز اطلاع‌رسانی مؤسسه فرهنگی شهید آوینی، بخش «امروز در آینهٔ تاریخ»
↑ متن کامل سخنرانی امام در ۱۲ بهمن، سایت خبری - تحلیلی الف
↑ متن کامل سخنرانی امام در ۱۲ بهمن (فایل صوتی)
↑ پرداخت ۴۲٫۳ میلیارد دلار یارانه انرژی در سال ۸۵
↑ ۱۰ درصد تولید ناخالص داخلی ایران صرف یارانه انرژی می‌شود، شریف نیوز
↑ توضیحات وزیر نیرو درباره خاموشی‌های اخیر کشور، خبرگزاری مهر
↑ ۱۸٫۰ ۱۸٫۱ روز جمهوری اسلامی ایران
↑ بی‌بی‌سی فارسی
↑ رضایی شریف آبادی، مسعود و عباس سلیمی نمین، پاسداشت حقیقت، تهران: دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، چاپ سوم:۱۳۸۱، ص ۱۴۸
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 08:11 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها