بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات > شعر

شعر در این بخش اشعار گوناگون و مباحث مربوط به شعر قرار دارد

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #21  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض این خرمن جان آدمی سوختنیست

چراغ جان

این خرمن جان آدمی سوختنیست
در عمر تو بس حکمت آموختنیست
خامش منشین و شعله در خویش افکن
کاین طفه چراغیست که افروختنیست
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #22  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ای گوش دل من به گل آهنگ صدایت

خش خش پا


ای گوش دل من به گل آهنگ صدایت
وی نای وجودم به تمنای نوایت
چون بانگ پرندین تو از دور بر اید
مستانه دود در رگ من خون صدایت
با قافله ی صبح بیا همره خورشید
تا جان بدمد در تن ما بانگ درابت
بر چشمه ی مهتاب زده هاله ی ابرست
با ریخته بر مرمر تو زلف رهایت
گر مژده ی دامم بدهی دانه نخواهم
پرواز کنم همچو کبوتر به هوایت
طرحی ز سر زلف تو بر شانه ی من بود
هر نسترنی ریخت به دیوار سرایت
چون برگ درختان ز نسیمی بخروشد
در گوش من اید به گمان خش خش پایت
دارم همه شب دست دعا سوی سماوات
کز چشم حسودان بسپارم به خدایت
ما را به سحر یاد کن ای همسفر شب
جان و دل یک قافله محتاج دعایت
چشمم به در و سینه ی من خانه ی مهرت
گوش دل من هم به گل آهنگ صدایت

در شام سیه از مه و پروین خبری نیست
ای شلمت شب دیده ی من سوی سهایت
ای عمر گرانمایه تو را قدر شناسم باک لحظه نپوشم نظر از ثانیه هایت
گر در پی نامی به هنر دست برآور
خود دشمن حاسد کند انگشت نمایت
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #23  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض کو هوشیار

کو هوشیار

بالای تو را که دید کو پست نشد ؟
یا پای کشید از تو و از دست نشد ؟
کو عارف هشیار که با دیدن تو
از گردش جام نگهت مست نشد ؟
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #24  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض الهي

الهي



الهي غمم بار خاطر نباشد
که در غم مرا جان صابر نباشد
الهي نباشد وداعی و گر هست
برای کسی بار آخر نباشد
به هنگام کوچ عزیزان الهي
نگه کردن از چشم شاعر نباشد
الهي کسی را که من دوست دارم
به دوران عمرم مسافر نباشد
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #25  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض میهمان گل

میهمان گل



در فصل گل چو بلبل مستم به جان گل
بلبخند می زنم چو بیابم نشان گل
در جشن باغ خنده ی گل را عزیز دار
شادی گزین که دیر نپاید زمان گل
در بستری ز عطر بخواباندت به ناز
یک شب اگر به باغ شوی میهمان گل
گل را مچین ز شاخه که گریان شود بهار
با گل وفا کنید شما را به جان گل
آغوش خویش بستر بلبل کند ز مهر
ای جان من فدای دل مهربان گل
وقتی تگرگ می شکند جام لاله را
از داغ او به گریه فتد باغبان گل
گوید که عمر می گذرد با شتاب باد
بشنو حدیث رفتن خود از زبان گل
گر عاشقی بیا و ببین لطف عشق را
شبنم چه نرم بوسه زند بر دهان گل
الماس دانه دانه ی شبنم به گل نگر
بس دیدنیست چهره ی گوهر نشان گل
دست بهار گوهر باران صبح را
همچون نگین نشانده چه زیبا میان گل
به به چه دلرباست که ماهی در آفتاب
زلف بلند خویش کند سایبان گل

کو شهرزاد عنچه لبم در شب بهار ؟
تا بشنوم به بوسه از او داستان گل
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #26  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض پروانه باز

پروانه باز

تو از عشق حقیقی بی نیازی
دو رنگی کهنه کاری صحنه سازی
تو یار ما نیی عاشق تراشی
تو شمع ما نیی پروانه بازی
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #27  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض نقش بی نگار

نقش بی نگار

به بستان ها نسیم نو بهار
به جنگل ها سرود آبشارم
به هر صحرا پیام فرودینم
به هر گلشن نوای جویبارم
به چشم مهوشان الماس اشکم
به گوش نازنینان گوشوارم
ز عهد کودکی درس محبت
چ خوش تعلیم داد آموزگارم
منم نقاش و با اشکی چو شنگرف
زنم بر چهره نقشی بی نگارم
گلنداما به گیوسی تو سوگند
که بی چشمان مستت در خمارم
اگر یارم شوی منت پذیرم
و گر خوارم کنی خدمتگزارم
اگر جان بردم از چنگ غم تو
به چشمانت که از جان شرمسارم
من آن یعقوب غمگینم که عمریست
ز هجران دو یوسف اشکبارم
زمانه دیدن من بر نتابد
که چون خاری به چشم روزگارم
به در بردم ز میدان گوی معنی
که در دشت بلاغت تکسوارم
به جمع دوستان صفرم ز تسلیم
و گر دشمن بر اید صد هزارم
غلام آن حریفانم که دانند
به ملک لفظ و معنی شهریارم
رسد روزی که دشمن هم ز خجلت
گل اشکی فشاند بر مزارم
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #28  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض فرهاد یکه تاز

فرهاد یکه تاز

در سوختن دلیرم در نغمه یکه تازم
چنگم که میخروشم شمعم که می گدازم
با بال نغمه هر صبح بر آسمان شوقم
با چنگ زهره هر شب در عرش اهتزازم
پروانه می گریزد از آتش درونم
شمعست و اشک حسرت هنگام سوز و سازم
خوش دولتیست آن دم کز عشق و شور و مستی
در حالت دعایم در خلوت نیازم
کی می رود ز یادم آن جذبه ها که گاهی
با ندبه در سکوتم با گریه در تمازم
تاری ز زلف یاری یک شب به چنگم آمد
گفتم که چیستی
گفت من قصه یی درازم
چشمان او به مستی گفتا که دلفریبم
ناز نگاه گرمش گفتا که دلنوازم
من نغمه ام سرودم نایم نوای عودم
ناله در عراقم با مویه در حجازم
سلطان وقت خویشم در زیر قصر گردون
با یار همزبانم وز خواجه بی نیازم
دیوانه ی زمانم در عشق جانفشانم
مجنون کوچه گردم فرهاد یکه تازم
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #29  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض بر در خانه ی دشمن


بر در خانه ی دشمن


من چو اینه ز دنیای صفا می ایم
پیش جور تو به تسلیم و رضا می ایم
ساز نازکدلم و تار از موی خیال
که ز آهنگ نسیمی به نوا می ایم
ناله یی گر که برآری ز سر صدق و نیاز
با دل خسته به دنبال صدا می ایم
رهرو کعبه ی مهرم من و با گرد سفر
تا در مروه ی دل هزار صفا می ایم
کینه ی کس به دلم ندارد هرگز
بر در خانه ی دشمن به دعا می ایم
دشمنا در به رخم گر که ببندی همه شب
چون نسیم سحر از پنجره ها می ایم
ای غریبان همه شب با دل دردآلوده
همره اشک به بالین شما می ایم
چشم بیمار تو را دیده و جان یافته ام
نظری کن که به امید شفا می ایم
خواجه ی زر طلب از کعبه چو می آمد گفت
از منا بار دگر سوی منا می ایم
آسمانا ز شب تیره به پرواز خیال
گریه آلوده به دیدار سها می ایم
__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
  #30  
قدیمی 02-09-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض قناری بی پرواز

قناری بی پرواز

دخترم
برادرت دیگر به خانه باز نمی گردد
به ستاره ها بگو
دیگر آن ماه به آسمان نمی تابد
دریغا ک شبهای سیاه و سنگینی را در پیش داریم
غنچه ها را به تسلیتی دلخوش کن
که بهاران ما برای همیشه به خزان پیوست
لک لک های مهجر
قصه ی هجرت او را برای من بازگفتند
دیگر صدای خش خش پای او در خانه ی خاموش ما نمی پیچد
دخترم اشتباه مکن
اگر همهمه یی در باد می شنوی
این صدای شیون برگهاست
که در عزای قناری خاموش ما می گریند
قفس خالی را از بالای پنجره بردار
و پرهای خون آلود پرنده رابرباد ده
زیرا نغمه ی همیشه اش را به یادم می آورد
دخترم
بیا شب ها در مرگ برادر نوجوانت با هم بگرییم
شاید تسکین یابیم
نه نه دخترم
در خانه را باز بگذار
شاید او از هوا بازاید
اما نه
گویا پریشان می گویم
آخر قناری من پرش بر خاک ریخت
قناری من خون آلود بود
مگر قناری پر شکسته ی خون آلود
به قفس باز میگردد
هیهات از این خوش باوری
اما نه باور بی هنگام اگر چه فریبست
شاید دست کم پدر داغدیده را
دلخوش کند
دخترم
قفس قناری ما را بر پنجره بیاویز
اما درش را مبند
شاید قناری پریده به آشیانه باز اید

آه خداوند
تاب این کوه غم را ندارم
این غم ویران کننده را با چه کس قسمت کنم ؟
این غم استخوان مرا می تراشد
قناری پر شکسته ی من خون آلودست
قناری من بی تغمه است
قناری من بی پروازست











__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 05:21 AM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها