بازگشت   پی سی سیتی > ادب فرهنگ و تاریخ > شعر و ادبیات

شعر و ادبیات در این قسمت شعر داستان و سایر موارد ادبی دیگر به بحث و گفت و گو گذاشته میشود

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #11  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ادبیات ایسلندی

ادبیات ایسلندی

ادبیات مرحله‌های نخستین ایسلندی جزئی از ادبیات نروژی قدیم بود. و بعد از اینکه ایسلند استقلالش را (1261-64 میلادی) از دست داد و نتیجه ادبیاتش نیز رو به زوال نهاد با این حال ایسلندی‌ها میراث ادبی قدیم خویش را به دیده احترام می‌نگریستند.

ایسلند جزیره‌ای دور افتاده و پر از عوامل مشکل کننده زندگی است با اینحال در قرن دوازدهم دارای ادبیاتی شکوه‌مند بود و این کوچکی جزیره وعده کم جمعیت در ظاهر عجیب می‌نماید اما دو عامل در درخشندگی و توسعه ادبیات ایسلند مؤثر افتاد 1- بواسطه دورافتادگی، روایات تاریخی سینه به سینه نقل می‌شد و نزد آنان بسیار عزیر بود 2- عادت به خواندن و گوش دادن همین روایات و افسانه‌های شفاهی‌- چون توده مردم نیز امکان تحصیل داشتند لذا از میان مردم عادی شاعرانی برخاستند.

یکی از شاعران بزرگ ایسلند در قرن سیزدهم به نام اسنوری استورلوسون Snorri Sturluson (1241-1175) بود که دوبار به عنوان ناظر بر قوانین (رئیس جمهور) انتخاب شد و در عین حال مردی ثروتمند بود. به سیاحت و سیاست علاقه فراوان داشت در 66 سالگی به دست دامادش کشته شد.

آثار مهم وی از جمله: هیمس کرینگلا (جهان مدور) می‌باشد که دارای سبکی روان و موجز و ساده است. وقایعی منثور از تاریخ، مختصری از کتاب مقدس، خلاصه‌ای از اساطیر نورس، مقاله‌ای در باب بحرها و اوزان شعر، رساله‌ای در فن شعر و توضیح جالبی درباره منشاء بروز هنر و چگونگی تقسیم آن میان علاقه‌مندان است. شکوفائی و جذابیت ادبیات ایسلندی روز به روز بیشتر می‌شد و آثار ادبی جالبی پدید می‌آمد که برخی از آنها کوتاه، پاره‌ای مطول مانند یک رمان و بعضی تاریخی ولی همه آنها آمیخته به افسانه بوده است.

افسانه‌های بنگلینا Ynglinga نوشته اسنوری پر از افسانه‌های شوالیه‌های نورس می‌باشد که در تالارهای اربابی یا جاهای دیگر شراب خوارگی می‌کنند. از قدیمترین این حکایت‌ها مجموعه ادای مهتر (ادای منظوم) شکل تکامل یافته‌ای است در داستان «حلقه نی‌بلونگ‌ها» که واگنر آنرا به صورت اپرا در آورده است.

ولسانگ Volsung از اخلاف ویلز Weals و یکی از سلاطین نورس نبیره اودین و پدر بزرگ سیگورد (زیگفرید) بود، در حماسه سانگا، قومی کوتاه قامت و کوچک اندام بودند که در ناحیه رن گنج و حلقه طلائی را محافظت می‌کردند. این گنج با همه گرانبهائی برای به دست آورنده آن شوم است سیگورد بعد از کشتن اژدها بر آن دست می‌یابد در حین گردش بر فراز تپه‌ای که همه طرف در آتش محاط است. زنی زیبا به نام ویکری برون هیلد Valkyrie Brunhild (نیمه الهه از اخلاف اودین) را می‌بیند و شیفته‌اش می‌شود ولی پس از چندی عشقبازی راه خویش را پیش می‌گیرد این زن برای گرفتن انتقام موجباتی فراهم می‌کند اما سرانجام پشیمان می‌شود و خود را برفراز توده هیمه که سیگور را در آنجا می‌سوزانند می‌رساند و با شمشیر سیگورد خود را می‌کشد و در کنار سیگورد در آتش می‌سوزد.

یکی از افسانه‌های جدید ایسلندی که در سال 1220 میلادی نوشته شده به نام داستان نیال سوخته است و نویسنده با مهارتی فراوان تک تک حوادث را کنار هم گذاشته تا به فاجعه‌ای اصلی که سوختن خانه و نیال و کشته شدن نیال همسر و فرزندانش بوسیله دشمنان خون آشام و منتقم وی که جز انتقام هدفی ندارد منتهی می‌شود و سرکرده آنها فلوسی نام داشت.

در بین سالهای 300-600 میلادی مهاجرت‌ها و کوچ‌های متوالی در اروپا مخصوصاً در شمال آن صورت می‌گیرد و این مهاجرت‌ها هرج و مرج‌های متعدد در پی داشت که موضوع افسانه‌های بسیار گردید و این افسانه‌ها به ایسلند، نروژ، آلمان و انگلستان راه و یافت و از میان آنها قصه نی بلونگس لید می‌باشد. که در آلمان شاخ و برگ یافت.

گونتر (در کاخ خود با برادر و خواهر کوچکترش به نام کریم هیلد Kriemhild می‌زیست) در ورمس در کنار رود رن سلطنت می‌کرد، هیچ زنی زیباتر از کریم هیلد نبود و زیگفرید با دیدن کریم هیلد در یک مجلس جشن که گونتر به مناسبت صلح پیروزمندانه‌ای ترتیب داده بود عاشق بی‌قرار او شد البته پی از این دیدار وصف او را شنیده و یکاسن در دربارگونتر زیست اما پیش از جشن به دیدن او فائق نیافت.

گونتر که تا آن زمان زن نگرفته بود به فکر ازدواج با برون هیلد ملکه ایسلندی افتاد اما این زن به شرطی کسی را به همسری قبول می‌کرد که در سه زور آزمائی پیروز شود و الا خواستگار کشته می‌شد، گونتر با کمک زیگفرید به این شرط که کریم هیلد را به زنی او بدهند نبرد بایرون هیلدر را قبول کرد و سرانجام گونتربرون هیلد را به زنی می‌گیرد اما در آخر کار زیگفرید به دست هاگن برادر ناتنی گونتر کشته می‌شود. کریم هیلد از دیدن جسد شوهر بی‌هوش می‌شود و مدت سیزده سال به فکر انتقام باقی می‌ماند تا هاگن را بکشد تا اینکه زن اتزل (آتیلا) سلطان هون‌ها می‌شود و می‌خواهد به این وسیله هاگن را بکشد ولی موفق نمی‌شود مهمانی عظیمی ترتیب داده می‌شود ولی باز هاگن به دام نمی‌افتد تا اینکه آنها را در قلعه‌ای که در حال اشتعال است با گونتر و هاگن و سایر همراهان رها می‌سازند بعد از کشته شدن گونتر و بردن سر او نزد خواهر، باز هاگن هنوز زنده است اما این بار خود شمیشیر هاگن وی را می‌کشد و کریم هیلد نیز بدست کی از سربازان هاگن کشته می‌شود.

از قرن چهاردهم میلادی تا اول قرن شانزدهم ادبیات ایسنلدی متکی بر ترجمه‌های آثار ادبی بیگانگان بود و ادبیات نروژی قدیم منسوخ گشت و شیوه قصائد دینی بر صورتهای تقلیدی نهاده شد.

در قرن چهاردهم داستان منظوم معروف ریمور پدید آمد و تا قرن نوزدهم همچنان شاعی و رایج بود.

در قرن شانزدهم جنبش‌های اصلاح مذهبی و دینی بر آثار ادبی تأثیر گذاشت تا جائیکه ادبیات دینی به رشته تحریر درآمد. در این احوال (1528) صنعت چاپ و چابخانه به ایسلند راه و کلیسا بر آن دست یافت و کار چاپ و چاپخانه منحصر به طبع کتب دینی تا اواخر قرن هجدهم شد. اما کتب ادبی غیر دینی به صورت خطی میان مردم رایج بود میان سالهای 1750-1835 نضهت روشنفکرانه‌ای پدیدار گشت و در سال 1733 اولین چاپخانه برای طبع کتب غیر دینی تأسیس گردید آنگاه جمعیت‌های ادبی چندی به وجود آمد.

در ربع چهارم قرن نوزدهم نهضت رومانتیک آغاز و نخستین مرحله ادبیات جدید ایسلند شروع شد که به وجود شاعرانی همچون بارنی تورارنسین (1786-1841) و یوناس هلگرمسون (1807-45) مباهی و متکی بود. هلگرمسون اولین کسی بود که در ادبیات جدید ایسلند داستان کوتاه می‌نوشت، همچنانکه یون تورودسین اولین رمان نویس ایسلندی بود. گریمورتومسین (1820-96) به شیوه شعر نروژی قدیم اشعار حماسی می‌سرود و بندیکت گروندال (1826-1907) شاعری رمانتیک و فکاهی نویس بود واشتاینگریمور – تورستینسون (1831-1931) شاعر غنائی چیره دستی بود که شعر گوته و شیلر و بایرون و داستانهای هانس کریستیان آندرسن را ترجمه کرد. و نمایشنامه نویسی با ترجمه نمایشنامه‌های شکسپیر به وسیله مایتاس یوخمسون (1835-1920) به ایسلند راه یافت.

شاعر رسمی ایسلند یون سیگوروسون از سال 1900 و بزرگترین ادیب آن عصر بود. و در اواخر قرن نوزدهم نهضت رئالیستی به سرپرستی گستورباتسون (1825-1914) آغاز گشت و از مبرزترین ادبیان قرن بیستم یون تراوستی و سیگوردور نوردال و کریستمان گودموندسون و هالدور لاکسنیس بودند و نویسنده اخیر در سال 1955 به دریافت جایزه ادبی نوبل موفق شد.

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #12  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ادبیات انگلیسی

ادبیات انگلیسی


تا سال 1362 میلادی زبان انگلیسی در کشور انگلستان زبان رسمی نبود! در آن تاریخ زبان انگلیسی زبان حقوقی دادگاههای انگلستان اعلام گشت، در سال 1363 نخست وزیر انگلستان هنگام افتتاح پارلمان به زبان انگلیسی سخن گفت و از آن به بعد زبان انگلیسی زبان رسمی گردید. نویسندگان و دانشمندان تا قرن شانزدهم به زبان لاتین آثار خویش را می‌نویشتند لکن درام پردازان آثار خود را به زبان انگلیسی.

قدیم‌ترین درام موجود به زبان انگلیسی Mystery (نمایش یک داستان مذهبی) به نام جان ‌آزاری دوزخ در سال 1350 نمایش داده شد. موضوع داستانش مشاجره لفظی است میان مسیح و شیطان در دهانه دوزخ در حدود 1182 از شبیه سازی‌های لاتین یکنوع درام بوجود آمده بود که به آن Miracle (معجزه) می‌گفتند و درباره‌ معجزات و مصیبت‌های عده‌ای از قدیسان بود. در حدود 1378 یکنوع درام اخلاقی به روی صحنه آمد که در قالب داستان آن یک نکته اخلاقی نهفته بود این نوع درام تا حوالی 1480 میلادی با به وجود آمدن درام Everyman به درجه‌ای از کمال رسید.

انترلود یکنوع درام به صورت نمایشی بود که میان دو یا چند بازیگر اجرا می‌گشت و موضوعش متنوع حتی گاه غیر دینی و مستهجن بود و در میدا‌ن‌ها، مسافرخانه‌ها اجرا می‌گردید زیرا هنوز برای تآتر جای مخصوصی نبود تا اینکه اولین
تاتر انگلستان بلکه اروپا بعد از روم باستان در سال 1348 تأسیس شد.

اولین منظومه بزرگ انگلیسی که در عین حال اشعاری محکم و جالب دارد. به نام رؤیای ویلیام درباره پیر شخم زن می‌باشد از نویسنده‌اش چندان اطلاعی در دست نیست، این اثر سه بار از 1362 تا 1394 منتشر گشت، اشعارش دارای
قافیه نبود به جای آن یکنوع جناس حرفی و صوتی در اوزان نامتساوی داشت.

منظومه با رؤیاهائی چند از شاعر آغاز می‌شود، در رؤیای اول شاعر در دشتی پر از مردمان مختلف از لحاظ خوبی، بدی، فقیر و غنی، پیر و جوان که در بین آنها زنی زیبا که مظهر کلیسا دیده می‌شود شاعر در مقابل زن زانو می‌زند و از او طالب رستگاری روح می‌شود زن شخصی راستگو راست کردار است که به دیگران را نمی‌خواهد و به مسیح می‌ماند.

در رؤیای دوم گناهان بزرگ هفتگانه را می‌بیند و در هر بحث از این گناهان آدمی را محکوم و پایان دنیا را آرزو می‌کند تا اینکه پیر برزگر ظاهر می‌شود و در اینجا شاعر از شقاوت کشیشان و فساد آنها سخن می‌گوید و رستگاری را در مسیح می‌جوید. در
داستان برزیگر پیر صحنه‌های زندگی آدمی به روشنی توصیر گردیده و پر از احساس زیبائی و جذابیت است به طوریکه در قرن چهاردهم بعد از آثار چاسر در درجه اول قرار دارد. شاعر در پایان آخرین رؤیا از پاپ بریده به دامان پیر برزگر می‌آویزد و رستگاری را در سادگی و درستی می‌داند.

جان گاور Gower از شاعران بزرگ انگلیسی و مردی مرفه‌الحال و اخلاق بود و از اواخر زندگی ر دیری معتکف شد شیوه‌ای انتقادی داشت کلیسا و مفاسد آنرا سخت بباد انتقاد می‌گرفت.


جفری چاوسر (1400-1340)


مردی با نشاط و پرقدرت و در نویسندگی پرشور و رسام و مصدر زندگی مردم انگلستان قرن چهاردهم بود. اصلش فرانسوی ونامش به معنای کفشگر، پدرش یک تن می‌فروش در لندن بود از جوانی از مطالعه کتاب غفلت نکرد، سفرهای داخل و خارج انگلستان وی را شاعری توانا کرد مخصوصاً ادبیات ایتالیائی در وی تأثیر گذاشت، روزگارش با اعانات و کارهای دولتی که می‌کرد می‌گذشت و چون مرد او را بواسطه اینکه مستأجر املاک دیر وست‌مینستر بود در این گورستان به خاک سپردند نه بخاطر شاعری، چوسر مطالعه را خیلی دوست می‌داشت و بعد از اتمام هر شغل موظف، خود را به کتابهایش می‌رسانید و غرق در مطالعه می‌شد.

کتاب دوشس، انجمن ماکیان، افسانه‌های زنان خوب، خانه شهوت را بنظم درآورد تسلی بخش
فلسفه اثر بئوتیوس Boethius را ترجمه کرد. در سرودن منظومه تروپلوس و کریسید گرچه طولانی و شاید خسته کننده است، ولی بزرگترین شعر روانی انگلستان می‌باشد که از آثار کاچیو استفاده کرد و بر 2730 بیتی که از بوکاچیو گرفت 5696 بیت نیز افزود.

کریسید برای رسیدن به معشوق می‌بایستی 6000 بیت بخواند تا به معشوق برسد و چون لحظه‌ای از وصال گذشت چاوسر بساط عاشق و معشوق را بر هم می‌ریزد و جدائی میان آن در هم می‌ریزد وجدائی میان آن دو می‌افکند موضوع این منظومه از یونان باستان اقتباس شده و قهرمان چاوسر چون ترویلوس بدست آخیلس کشته می‌شود با دعای زاهدانه‌ای درباره آب، ابن و روح القدس داستان را پایان می‌دهد.

چاوسر داستانهای کاتربوری را با چنان مهارتی سرود و در طی نیم قرن سیر و سیاحت و سیر آفاق و انفس قهرمانان متعدد داستان از طبقات مختلف را چنان زیبا و مناسب در منظومه خویش جا داده است که آدمی دردها، خنده‌ها و ناکامی‌های آنها را حس می‌کند. در میان قهرمانان شهسوار، پسر شهسوار، مباشر، راهبه، چند کشیش، راهب عاشق پیشه، دانشجوی کشتی‌ران، مسافر‌خانه‌چی و … را در این منظومه بوصف و سخن درآورده و روح و جان واقعی در داستان دمیده است.

چاوسر مفاسد و معایب جامعه را خوب درک کرده و در مجموع 50 داستانی که وعده داده، فقط 32 داستان را سروده است اقتباس‌ها از منابع مختلف دیده می‌شود اما از طبع توانای شاعر نیز مطالب بکر پدید آمده است. در خفایای روانی شخصیت‌های داستان کاوش کرده و به زبان هر یک به مناسبت حال آنها سخن گفته است زنان طبقه پست را تا حدی فرومایه می‌داند اما به زبان شریف نیز اشاره کرده است. از خطاها و حقارت‌های آدمی خوب آگاهی دارد و نقائص بشری را خوب می‌شناسد و هجو عمیق از قبایح و آلودگی‌ها می‌کند. از خرافه پرستی عهد خویش دور بود ظاهراً به دوزخ و بهشت اعتقاد داشت.

قرن شانزدهم و در دوران الیزابت ملکه انگلستان کتب بسیار از نظر و نثر و نمایشنامه از آثار کلاسیک یونانی، رومی، حتی ایتالیائی، اسپانیائی فرانسوی به زبان انگلیسی ترجمه شد بنابرانی ادبیات انگلیسی از منابع و سرچشمه‌های ترجمه‌های متنوع از آثار خارجی تأثیر گذاشت که بسیاری از نویسندگان مهم انگلیسی زبان فرانسه می‌دانستند، نفوذ ادبیات ایتالیای قرن چهاردهم و پانزدهم بر انگلستان بیش از اندازه بود حتی نوشته‌های بوکاچیو نویسنده و شاعر ایتالیائی مورد تقلید مارلو،
شکسپیر ، وبستر و مسنجر Massinger و فورد قرار گرفت و افسانه‌های انگلیسی نیز در ایتالیا تأثیر کرد. جنگهای مذهبی که میان پروتستانها و کاتولیک‌ها در گرفت سبب شد که سرزندگی و نشاط ادبی رنسانس ایتالیا به اسپانیا و انگلستان راه یابد.

در انگلستان دوران الیزابت بیش از دویست تن شاعر معروف وجود و نظمو نثر رواج تمام داشت رفته رفته بازار نثر در انگلستان رایج‌تر می‌شد و کتاب ملکه به زبان اثر اسپنسر توجه مردم را به سوی نثر افزایش داد.

جان لیلی اولین کسی بود که مطلبی خیالی زیر عنوان یوفیوس یا تشریح ذوق در سال 1579 به نثر نشوت (درین اثر جوانی به نام یوفیوس که حوادثی بر او می‌گذرد). در این کتاب مباحثی در تعلیم و تربیت، کفر والحاد، دوستی و عشق و غیره آمده و از کتب موفق پر فروش زمان خود بود. شاید علت توفیق این اثر ادبی وجود تشبیهات، جناس‌ها، عبارات متعادل و اشارات کلاسیک بود. توجه به کلمات و واژه‌ها در دوران الیزابت خیلی زیاد بود و گبریل‌ هاروی استاد کمبریج، سیدنی و اسپنسر در راه تأکید این موضوع کوشش فراوان کردند حتی انجمی ادبی به نام آرئوپاگوس تأسیس کردند اما عده‌ای نیز بهجو و مسخره کردن کارهای این دسته پرداختند و در نتیجه فحش و ناسزاگوئی در آثار و محاورات ادبی انگلستان راه یافت.

رابرت گرین مردی بی‌بند و بار بود که در سفرهایش به ایتالیا به قول خود مرتکب هر نوع آلودی و فساد شد چون به انگلستان بازگشت همان شیوه را در پیش گرفت آثاری خلق کرد که در خور توجه و ستایش است زیرا در عمر کوتاه خویش آثار متنوعی به وجود آورد از جمله:

اکتشاف عظیم تقلب (1591) که در از تقلب اوباش، حقه‌بازان، جیب‌برها، فاحشه‌ها برحذر داشت روی همین اصل اراذل کمر به قتل وی بستند.

سی‌ و پنج رساله و نمایشنامه متعدد نوشت. در سال 1591 کتابی تحت عنوان وداع با حماقت نوشت و در سال 1592 دو رساله جالب نوشت: 1- لطیفه‌ای به یک درباری نویسنده در آن به گبریل هاروی حمله کرد 2- بذله‌گویی بی‌ارزش‌گرین که با یک میلیون توبه خریداری شده است و در آن به شکسپیر حمله کرد.

تام‌ناش از دوستان گرین و از یاران شکسپیر و فرزند کشیشی بود که زندگی خود را با نوشتن تأمین و با اراذل و اوباش حشر و نشر می‌کرد. مسافر بدبخت یا زندگی جک ویلتون و چندین رساله جوابیه تحت عنوان برویه سفرون والدن از آثار وی است. مسافر بدبخت رمانی است که در آن اراذل و ولگردان نقش‌های مهمی به عهده دارند.

تام تانش نمایشنامه دیدو Dido اثر مارلو دوست خود را کامل و با بن جانسون در تهیه کتاب جزیره سگان همکاری کرد و در سال 1601 در 34 سالگی درگذشت.

فیلیپ سیدنی (1554-1585) ظاهراً مردی ظریف اندام و بی‌بهره از تندرستی کامل ولی شجاع بود. در خانواده‌ای بزرگ و اشرافی پرورش و در نه سالگی منصب کلیسائی با حقوق سالانه 60 لیره یافت. در کمبریج تحصیل و به ایتالیا‏‏، فرانسه،
هلند ، آلمان ، لهستان ، مجارستان و اتریش سفر کرد. چون به انگلستان بازگشت در دربار به مقام مهمی رسید با اینکه چندان ثروتمند نبود با اینحال از ادیبانی چون کامدن، هکلوت Haklwut ناش‏، هاروی، دون، جانسون و اسپنسر حمایت کرد. علاوه بر این در مباحث ادبی نظریات جالبی اظهار و آثار متنوعی از قبیل: دفاع از شعر‏، قصه‌های عاشقانه‏، غزل‌های عاشقانه و آثار جالب دیگر خلق کرد. سیدنی در جنگی زخمی شد و بر اثر آن مرد.




ادموند اسپنسر (1599-1552)


در خانواده‌ای متوسط به دنیا آمد دوران تحصیل و نوجوانی را به سختی گذرانید قبل از سی‌سالگی به نویسندگی و سرودن شعر پرداخت‏، در سال 1579 قسمت اول ملکه پریان را به هاروی نشان داد اما وی آنرا نپسندید و توصیه کرد از این کار دست بکشد ولی اسپنسر همچنان بکار خود ادامه داد.

سالنامه چوبان نیز یکی از آثار این شاعر نویسنده است که در آن عشق کالین کلوت چوبان به روزالیند وصف شده است.

در سال 1586 ملکه پریان را تکمیل و با افزودن مطالب و اشعار و مدح‌های فراوان از اشخاص مهم درباری و دولتی انگلستان آنرا به ملکه انگلستان تقدیم کرد و در نتیجه مورد لطف و مرحمت عده‌ای واقع شد. اما دسته‌ای او را قافیه پرداز بی‌سرو پا می‌دانستند.

اسپنسر به تکمیل ملکه پریان پرداخت و می‌خواست آنرا در 12 جلد تنظیم نماید اما به تکمیل 6 جلد آن تا سال 1596 بیشتر توفیق نیافت و دنباله کار را رها کرد. در هر یک از این کتابها قصه‌ای مناسب حال که در آنها توصیف مردانگی‏، دوستی، عدال و عفت شده آمده است.

غزلیاتی تحت عنوان عشق‌های کوچک شاید تقلیدی از پترارک باشد و در آن از عشقبازی یکساله‌اش با زنی که به همسری‌اش درآمد سرود.

چهار سرود که در آن از عشق زمینی‏، زیبایی زمینی‏، عشق آسمانی و زیبائی آسمانی از آثار با ارزش اسپنسر است. وی چون از یغماگری
ایرلند بوسیله انگلیسی‌ها بهره فراوان یافته و املاک مزروعی وسیعی بچنگ آورده بود با قلمی روان مطلبی تحت عنوان چگونه انگلیسی ها می‌توانند پول و قوای خود را برای انقیاد آن جزیره بکار برند نوشت سرانجام بر اثر شورش ایرلند هاوی و همسرش بسختی به انگلستان گریختند و سه ماه در فقر و سرگردانی در سال 1599 مرد.

غزل سرائی در عصر الیزابت غالباً رواج اما مضامین متشابه داشت، شاعران آن دوره دانیال‏، مایلک در بتون، بن جانسون بودند.

نثر انگلیسی رونق و شکوه فراوان یافت با اینحال یک قرن از فرانسه عقب‌تر و فاقد نویسندگان برجسته‌ای بود.




درایتون (1563-1631)


مایکل داریتون شاعر انگلیسی که اشعارش روانترین و شیواترین اشعار شعرای عصر الیزابت اول در انگلستان بود. دارای دیوان و مجموعه‌های اشعار فراوانی بود، از جمله کتاب انسان در قمر می‌باشد. درایتون با کمک عده‌ای‏، تعدادی نمایشنامه و داستان بوجود آورد که اکنون در دست نیست.




درام


از زمان چاوسر تا اسپنسر نویسندگی و درام نویسی در انگلستان ترقی یافت ولی علل آن بدرستی معلوم نیست آیا نفوذ ادبیات خارجی بر ادبیات انگلیسی یا صلح و آرامشی ممتد یا بروز آشوب‌ها و جنگها سبب پیشرفت انگلیسی‌ها در درام نویسی و اجرای نمایش نمایشنامه‌های جالب گردید به هر حال نویسندگان از پلوتوس و ترانس فن کمدی و از سنکافن تراژدی را فرا گرفتند و بازیگران ایتالیائی در انگلستان نمایش‌های متعددی اجرا می‌کردند و همه اینها در تکامل و وسعت فکری انگلیسی مؤثر بود. از سال 1592 تا 1642 تعداد 435 کمدی در این کشور نمایش داده شد.

اولین کمدی به سبک کلاسیک بنام رالف لافزن و پر سر و صدا در سال 1561 بوسیله نیکولا یودل نوشته شد.

وحدت‌های سه گانه«وحدت زمان از یک روز تجاوز نکند- وحدت مکان- وحدت عمل) به تبعیت از درام نویسی
یونان و روم در انگلستان رعایت می‌شد این امر به وسیله کاستلوترو برای اولین بار صورت گرفت و اعلام شد. اما در انگلستان به این سه وحدت چندان اهمیت داده نشد زیرا غایت مطلوب رنسانس در انگلستان آزادی‏، اراده، بذله‌گوئی و زندگی بود مثلاً با یک اشاره با یک مصراع می‌توانست درام نویس بازیگر از قاره‌ای به قاره دیگر برود روی همین اصل وحدت مکان رعایت نمی‌شد.

درام انگلستان بیش از آنکه زمینه را برای ظهور مارلو و شکسپیر آماده سازد مجبور بود که از موانعی چند بگذرد و آن اشکال تراشی‌های کلیسا و کشیشان بود زیرا که روز یکشنبه روز نمایش بود و در هنگامی که ناقوس کلیسا مردم را برای نماز بعد از ظهر کلیسا فرا می‌خواند شیپور نمایش به صدا در می‌آید و در نتیجه تماشاخانه پر و کلیسا‌ها خالی از جمعیت می‌شد و از اینجا کینه و مانع تراشی کلیسا آغاز می‌گشت. در این احوال مخالفان و موافقان درام به نوشتن و پاسخ دادن رسالات متعددی پرداختند و در این گیر و دار سانسور نمایش‌ها آغاز و
شکسپیر از این پیش آمد اندوهگین شد و گفت اولیای امور زبان هنر را بسته‌اند اما چون نمایش‌ها مورد پسند دربار الیزابت بود لذا مأموران سانسور ملکه 6 دسته را برای نمایش در شهر صالح تشخیص داد.

نخست نمایش هاوی سکوهای موقتی در حیاط مهمانخانه اجرا می‌شد اما در سال 1576 اولین تماشاخانه دائمی به وسیله جیمز بریج در خارج از شهر و در حومه لندن ایجاد گردید و پس از آن تماشاخانه‌های دیگری تأسیس شد. دراین تآترهای چوبی دو هزار تن تماشاچی می‌توانستند نمایش را ببینند که هزار تن آنها ایستاه و بقیه نشسته بودند.




کریستو فرمارلو


یکی از درام نویسان بزرگ انگلیسی و فرزند کفاشی از مردم کنتر بری بود که تحصیلات دانشگاهی را به پایان رسانید و نمایشنامه‌های جالبی حین و بعد از تحصیل نوشت از جمله تیمورلنگ کبیر را تصنیف کرد با اینکه از لحاظ فن درام نویسی جالب نیست اما در زمان مارلو با استقبال فراوان روبرو شد.

سرگذشت غم انگیز دکتر فاوست که مایه قرون وسطائی دارد یکی از آثار پر ارزش مارلو می‌باشد.

مارلو آثار دیگری از جمله اداورد دوم‏، دیدو، هرودولیاندر (شرح عاشقانه منظوم که از قصه موزیوس در قرن پنجم گرفته شده) نامه چوپان شوریده به معشوق می‌باشد.
مارلو در جوانی یعنی در 27 سالگی‏، در سال 1593 مرد. این درام نویس تأثیر فراوانی بر درام نویسان الیزابت از جمله شکسپیر گذاشت.




شکسپیر (1616-1564)


ویلیام شکسپیر از بزرگترین درام نویسان انگلستان بود که آثار دوران نخستین حیاتش چندان قابل توجه نبود ولی چون به مرحله استادی و تکامل رسید به خلق آثار جاویدانی توفیق یافت البته بیشتر داستانهائی که این دارم نویس خلق کرده قبلاً به صورت نیمه تاریخ یا قصه و افسانه‌ به رشته تحریر درآمده بود از جمله نمایشنامه هاملت 6 سال پیش از اینکه شکسپیر آن را به رشته تحریر و بر روی صحنه نمایش بیاورد در لندن به معرض نمایش گذاشته شد و نویسنده‌اش فرانسوادوبلفورست یا ساکسوگراماتیکوس بود البته چون آن نمایشنامه که تحت عنوان سرگذشت‌های غم‌انگیز بود در دست نیست تا بتوان میزان و نحوه اقتباس شکسپیر را تعیین کرد.

نمایشنامه رومئو و ژولیت را شکسپیر از داستان مازوکیو و باندلو اقتباس کرد البته این اثر را نخست آرتور بروک در انگلستان در سال 1562 به رشته نظم درآورد و شکسپیر از روی این اثر منظوم یا اثر دیگری در سال 1595 بر روی صحنه آورد.

روی هم رفته شکسپیر هر ساله در زمینه نمایشنامه و اجرای آن در صحنه‌های تآترها موفقیت‌ فراوان به دست می‌آورد از جمله در اتهامی که به پزشک مخصوص ملکه در سال 1594 که یک نفر یهودی بود زدند و عوام اعدام این یهودی را خواستار بود و در میخانه‌ها از قساوت و بی‌رحمی یهودیان سخنان فراوان گفته می‌شد‏، شاید شکسپیر بواسطه این طغیان عمومی عوام یا با مأموریت یک مقام دولتی به نوشتن و بر روی صحنه آوردن تاجر ونیزی که در آن شایلاک تاجر یهودی با تصویری هر چه زشت‌تر نشان داده شده است‏، پرداخت.

شکسپیر مدت پنج سال به نوشتن نمایشنامه‌های کمدی و خیالی و اجرای آنها بر روی صحنه‌ها‏، مشغول بود و در این مدت نمایشنامه‌هائی از قبیل: رؤیای یک نیمه شب تابستان، هر چه پایانش نیکوست خوش است، هیاهوی بسیار بر سر هیچ، شب دوازدهم، رام کرن زن سرکش (بدزبان) بر روی صحنه آورد و برای تآتر پولی از این طریق فراهم ساخت زیرا این گوه نمایش‌ نامه‌های خیالی و کمدی در دل عوام مورد پسند می‌افتاد تا اینکه شکسپیر با نوشتن و عرضه نمایشنامه دو قسمت هانری چهارم (1595- 98)‏، هانری پنجم (1599) که سرگذشت شاهان با درآمیختن به مسائل هزل آمیز و ظاهر شدن اراذل و اوباش در اینگونه نمایش‌هاست‏، مردم را سخت دلباخته تماشا کرد.

شکسپیر با درآمیختن جنبه هزل و جد توفیق و معروفیت فراوان بدست آورد. در سال 1579 سر تامس نورث کتاب شرح حال رجال نامی پلوتارک را به انگلیسی ترجمه کرد، شکسپیر از این اثر تاریخی سه داستان برگزید از جمله تراژدی ژولیوس سزار را پدید آورد که یکی از قوی‌ترین و با ارزش‌ترین آثار نمایشنامه‌نویسی است. مخصوصاً سخنرانی بروتوس (بعد از قتل قیصر بوسیله توطئه گران) جالب‌ترین نوع سخنرانی است و این از ابداعات شکسپیر است.

شکسپیر نمایشنامه‌هایش را غالباً در حضور ملکه
الیزابت و جیمز اول بر روی صحنه می‌آورد و مورد استقبال فراوان واقع می‌شد. اتللو در سال (1604) پدید آورد اتللو سرداری نیرومند اما احمق‌گونه و دزدمونا زنی وفادار و یاگو مردی پلید است که سرانجام با کشته شدن دزدمونا بدست شوهرش اتللو و خودکشی اتلو نمایشنامه پایان می‌پذیرد اما باید توجه داشت که بیش از حد غلو در امر خیانت و حماقت بشر درین اثر بچشم می‌خورد.

نمایشنامه مکبث (1605) یک نمونه کامل و وحشتناک از بدی مطلق است. در نمایشنامه لیرشاه (؟1606) اوج عاطفی شکسپیر بکمال می رسد این تراژدی را نخست جفری از مردم مانموث نوشته آنگاه هالینشد از آن اقتباس کرد سپس یک نفر درام‌نویس گمنام آنرا بنام تاریخ حقیق کینگ‌لیر بر روی صحنه آورد و سرانجام شکسپیر آنرا بصورت نمایشنامه‌ای زیبا درمی‌آورد که لیرشاه درین نماشنامه دیوانه و مخلوع سپس فوت می‌شود. گلوستر بوسیله شاه‌لیر کور می‌شود اما جلو زنا را نمی‌گیرد و می‌گوید زیرا سرباز ندارم در بین نمایشنامه تقوی حجابی برای پوشش شهوات نفسانی و رشوه‌‌خواری و قتل آدمی بدست آدمی در سراسر داستان با شدت به چشم می‌خورد و بدی و زشتی در همه نمایشنامه سایه افکنده و قهرمان داستان از مشاهده عمومیت و غلبه ظاهری بدی دیوانه و از خدای عدالت نومید می‌گردد.

در نمایشنامه آنتوان و کلئوپاترا (؟1607) شکسپیر شخصیت متضادی از کلئوپاترا نشان می‌دهد این زن در میدان جنگ ترسو اما در خودکشی با عزمی قوی است و عشق آنتوان به ملکه مصر تا حد زیادی ساختگی و باورنکردنی است. موضوع داستان این نمایشنامه از قصه رایج زمان نویسنده اقتباس گشته است.

در نمایشنامه تیمون آتنی بدبینی کمتر بچشم می‌خورد و قهرمان اصلی آن کوریولانوس مردمان را تهی‌مغز متلون و متملق و تمدن را برای آدمی زیان‌آور می‌داند تیمون مردی ثروتمند بود که دوستان متملق قراوان بدور خود داشت اما چون ثروتش را از دست داد یاران از او کناره جستند تیمون گوشه‌گیری و از ریشه گیاهان تغذیه می‌کند ضمن شکافتن زمین به طلا برمی‌خورد دوستان بدورش جمع می‌شوند اما تیمون آنها را از خود می‌راند ولی به زنان هرجائی طلا می‌دهد تا هر چه بیشتر مردان را به مراض مقاربتی دچار کنند!


__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #13  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ادبیات برزیل

ادبیات برزیل

پدرو آلوارس Alwares کوبرال سرزمین برزیل را در سال 1500 در راهش به هند کشف کرد و منشی او پرووازد کامینا Caminha اولین کسی بود که شرحی از منطقه برزیل به رشته تحریر درآورد.

در قرن شانزدهم هم مهمترین نویسندگان برزیل همه به زبان پرتغالی می‌نوشتند و دربارة‌ زیبایی‌های طبیعی و آداب و عادات سرخپوستان آثار دلاویزی پدید آوردند. برجسته‌ترین نویسنده این عصر مردی به نام جوزه آنجیتا Anchieta (1597-؟1534) از فرقه مذهبی ژوزئیت‌ها که شاعر و درام نویس و تاریخ نوسی، مذهبی بود.


قرن هفدهم

در قرن هفدهم با رشد و توسعه صنعت نیشکر در برزیل، ناحیه با هیاوپرنا مبوکو به سرعت ترقی یافت شهرهای بزرگ و کلیساها نقش عمده‌ای در تقویت هنر و ادبیات منتهی به سبک باروک داشتند. از طرف دیگر نهضت‌ها و تحولاتی در این سرزمین به وقوع پیوست.

بنتوتیکز با پینتو (1618-1540) اولین شاعری بود که اشعاری جالب سرود و مانوئل بوتلود اولیویرا Oliveria (1711-1636) نیز اشعار جالبی پدید آورد.

از ادیبان دیگر قرن هفدهم فری ویسنت دوسالوادور (1636-1664) و گریگوریود ماتوس گیورا Guerra (1696-1663) و آنتونیو وییرا (1697-1608) و سرمائوس Sermoes (1748-1679) را می‌توان نام برد که هر یک آثار ادبی جالبی اعم از نظم و نثر خلق کردند.


قرن هجدهم

قرن هجدهم عصری طلائی و درخشان در برزیل بود. سائویولو و ریدوژانیر و مراکز فرهنگی، ادبی و اقتصادی و هنری برزیل به شمار می‌رفت که در آن‌ها آثار بدیع هنری اعم از معماری و مجسمه‌سازی و نقاشی و ادبی خلق گردید. بسیاری از آکادمی‌های علمی و ادبی تأسیس شد و اعضاء‌ این مؤسسات علمی در برزیل معروف بودند.

در میان گروه ادیب دانشمند سبساتیائو دارو کاپیتا (1837-1660) و پدرو تاکیوئس (1777-1714) مورخ نیونومار کوئس پریرا (1728-1652) نوول نویس و میتاس آریس راموس دسیلوا داکا Eca (1770-1705) دارای اهمیت فراوان بوده‌اند.

در اواخر قرن هجدهم تأثیر و نفوذ نویسندگان و فلاسفه فرانسوی در برزیل بسیار عمیق بود به طوریکه تغییر و تحولی در ادبیات این سامان صورت گرفت. یکی از رهبران و پیشوایان نظم و نثر برزیل توماس آنتونیوگونزاگا (1810-1744) بود که آثاری بدیع و جالب آفرید.

اشعار غنائی به وسیله شاعران متعدی در قرن هجدهم در برزیل سروده شدک ه مایه‌های چوپانی و روستائی و غیره داشت از مهمترین این گروه شاعران که اشعاری دلاویز سرودند می‌توان کلایودیو مانوئل داکوستا (1789-1729) سراینده منظومه Obras (در 1768 سرود) توماس آنتونیوگونزاگا منظومه Mariliade Dirceu را سرود و چند بار چاپ و مهمترین و جالب‌ترین شعر قرن هجدهم بود و مانوئل ایگناسیوداسیلوا آلوارنگا (1814-1749) نویسنده کتاب Glaura (1799) بود، را ذکر کرد.

دو تن شاعر دیگر یکی به نام جوزه بازیلیودا گاما (1795-1714) و جوزه دسانتاریتا دورااو (1784-؟1720) یک منظومه رزمی نوشت. بازیلیو نویسنده‌ای از اوروگوئه که به میسیون مذهبی ژوزئیت‌ها حمله کرد، سانتاریا نویسنده و شاعر شعری جالب سرود این منظومه مقداری مایه سرخپوستی و توضیحاتی از آداب و رسوم آنان را دربر داشت.


رمانتیسم

در سال 1808 نایب السلطنه پرتغال از ترس ناپلئون گریخت ودرار خویش را در ریودوژانیرو قرار داد. این واقعه منتهای اهمیت را برای برزیل در برداشت برای اینکه اکنون ملیت مستعمراتی اهمیت یافته و کشور برزیل اعتبار و مرکزیتی کسب کرده بود.

در سال 1822 دام پدروی اول جانشین دام جوآن گشت و اعلان استقلال کرد. آنگاه چند سال بعد تا سال 1840 یک دوره اغتشاش سیاسی حمفرما بود، تا اینکه دام پدروی دوم امپراطور شد. در این حوال سلطنت یک دوره طولانی سعادت آمیز واگذرانید و صلح برقرار گشت و فرهنگ ترقی و رونق یافته، اما بین سالهای 1808 و 1804 ادبیات به افکار و ایده‌های سیاسی آمیخته گشت، روزنامه‌نگاری راه باز می‌کن و بیانات خطابه‌ای رونق می‌گیرد و اینک نگاهی اجمالی به وضع سبک رمانتیسم ادبی برزیل می‌شود.



شاعران


در دوره رمانتیک شاعران به دو دسته تقسیم گردیدند: یک دسته تمایل به سیاست و مسائل اجتماعی و علاقه به حالت تغزلی و غنائی احساساتی داشتند. جوزه بونیفاسیون Bonifacio دو آندرادا ای‌سیلوا رهبر بزرگ استقلال برزیل بود که بین سالهای (1838-؟1763) می‌زیست دومینگوس جوزه گونکلاوزدماگال هیاز Magalhaes (1882-1811) افسوس‌ها و آرزوهای شاعرانه اثر این ادیب است. از سال 1936 دوره دوم و نوع دوم رمانتیسم شروع می‌شود آوازها اثر آنتونیوگونکلاوزدیاس (1864-1823) می‌باشد.

بزرگترین و آخرین شاعر رمانتیک برزیلی آنتونیو کاستروآلوز (1871-1847) که در حقیقت ویکتروهوگوی برزیل به شمار می‌رفت بود. او نویسنده و شاعری حساس و دارای آثاری پرارزش بود.

از میان شاعران بزرگ دیگر سبک رمانتیک برزیل می‌توان مانوئل آنتونیو آلوارس د آزودو (1852-1831) جانکوئیرافریر (1855-1832) کاسیمیرو جوزه مار کوئزدآبروئه (1860-1839) و فاگوندس وارلا (1875-1841) را برشمرد.




نوول نویسی


در زمینه نوول نویسی نویسندگان رمانتیک برزیلی آثاری جالب خلق کردند از جمله برونته کوچک اثری پرشور و احساس است که بوسیله جواکیوم مانوئل د میسدو (1882-1820) تصنیف گردید. اما بهترین نوول این سبک زندگی به گروهبان پلیس اثر مانوئل آنتونیو دآلمیدا (1861-1831) را باید برشمرد.

بزرگترین اثر ادبی برزیلی از آن جوآکیوم ماریاماکادودآسیس (1908-1839) می‌باشد که در اواخر دوره سبک رمانتیک برزیل پدید آمد. این نویسنده سبک خود را ابداع و حقیقت را در آنالیز روح بشری جستجو می‌کرد.


پانراسین‌ها و سمبولیست‌ها

رایموندو کورریا (1911-1860) آلبرتو داولیورا (1937-1857) و دیسنت دو کاروالو (1924-1866) اولین پارناسین‌های برزیل بودن اما اولاو براز مارتینزدوزگیومارائس بیالک (1918-1865) شاعر بزرگ این سبک بود. بیلاک در آثار خویش از نوشته‌های ویکتورهوگو سود فراوان جست.

بهترین شاعر سیاه پوست جوآن داکروز ای سوزا Souza (1898-1862) بود. که مجموعه‌های منظوم متعددی فراهم ساخت.

آلفوسوس دویومارائس Guimaraes (1921-1870) شاعری سمبولیست به شمار می‌رفت که در باب عشق و دین و مرگ در اشعار خویش سخن گفته بود.

اوگوستو دوس آنجوس (1914-1884) نیز مقام شایسته‌ای در ادبیات برزیل دارد اما وی بیشتر رئالیست بود تا سمبولیست.


نوول رئالیستی

نوول رئالیستی بانوول Omulato (1881) اثر آلیویسیو گونکلاوزد آزودو (1913-1857) در برزیل شروع شد.

احتمالاً معروفترین کتاب نوول نیست شادی کتاب سرزمین‌های مرموز بود که بوسیله ایوکلیدس داکیونا Cunha (1909-1866) نوشته و در سال 1904 به انگلیسی ترجمه شد.

در سال 1902 دومین شاهکار ادبی برزیلی به نام کانان Canaan به وسیله گراکاآناها (1931-1868) تصنیف و در سال 1920 به انگلیسی ترجمه شد.

نوول آفونسوم هنریک لیما باره تو Barreto (1922-1881) دارای ارزش فراوان است. پایان اندوه پولیکاپو کیوآرسما (1911) یکی از آثار ارزنده این نویسنده می‌باشد.

جوزه بنتو مونتوریولوباتو (1948-1883) یکی دیگر از نوول نویسان برجسته برزیل بود و بهترین اثرش تحت عنوان Urupes می‌باشد.



مدرنیسم

میان سالهای 1940-1918 برزیل دارای یک ملت متجدد گشت، اقتصادش ترقی یافت و احساسات ناسونالیستی به شدت ظهور کرد آثار هنری جالب اعم از موسیقی و نقاشی زمینه رشد و ترقی به دست آورد و نویسندگان برجسته‌ای قدیم به میدان نهادند.

درخشان‌ترین چهره‌ادبی، شاعر و نویسنده مدرن و بزرگ برزیلی ماربود آندراید (1945-1893) بود آثار ادبی متعدد به نظم و نثر پدید آورد که برخی از آنها عبارتست از Pauliceia desvariada (1922)Losango Caqui (1926).

مانوئل باندریا (1886) یکی از شاعران برجسته برزیلی بود آثار متعددی خلق کرد جورج دولیما (1953-1898) شاعری انقلابی بود که برای شعر قواعد نوی عرضه نمود. شاهکارش در ادبیات سیاه پوستان تحت عنوان that Megress Fulu می‌باشد.

موریلو مندس ( -1902) نیز شاعری تواناست.

اوگوستو فردریکو اشمیت ( -1906) یک تحول ادبی در ادبیات برزیل پدید آورد. آواز شب (1934) یکی از آثار وی است. در میان شاعران جوانتر وینسیوس دوموریاس ( -1913) نویسنده و شاعری زیردست و خالق آثاری متعدد است.




نوول معاصر


مهمترین مکتب نوول نویسان معاصر نویسندگان منطقه شمال شرقی برزیل می‌باشند.

جوزه لینس دوریگو ( -1901) درباره زندگی مردم مناطق و شهرهای بزگ آثاری پدید آورد. اولین نوول او (کشتزار پسر بچه)1932) که قهرمان آن کودکی است که به طور آزاد و در چمن‌زار زندگی می‌کند. این نویسنده آثار متعدد دیگری نیز پدید آورد.

جورج آمادو ( -1912) نیز از نویسندگانی بود که درباره زندگی کارگران و دهقانان سخن گفته است. رنج (1934) دریای مرده (1936) برخی از آثارش می‌باشد.

گراسی لیانوراموس (1953-1892) را داستایوسکی برزیل پنداشته اند و برخی از آثار این نویسنده روانشناس به انگلیسی ترجمه شده است. راشل د کیوایروز Queiroz ( -1910) یکی دیگر از نویسندگان رئالیست برزیلی می‌باشد. جاده سنگی یکی از آثار این نویسنده است.

ترسیم واقعی نوول و نوول نویسان برزیلی بدون ذکر نام مارکوئس ربه لو (ادی دیاس د اکروز)( -1907) ناممکن است این نویسنده از حوادث روزمره زندگی مردم در خلق آثار خویش سود فراوان جسته است.

اریکوورسیمو ( -1905) نویسنده چند نوول جالب که حتی تعدادی از آنها به انگلیسی ترجمه شده است.

جوزه آمریکو دآلمیدا ( -1887) نویسنده نوول (نیشکر بیهوده) (1928)

گاستوآ کرولس ( -1888) و کلاریس لیس پکتور ( -1923) از نویسندگان بزرگ معاصر برزیل هستند.

ریبه ئیروکوتو Ribeiro Couto (1898-1963) شاعری جهانی وطنی بود و دنیا را وطن خویش می‌پنداشت. این شاعر برزیلی مدتی پیرو مکتب انتیمیسم Intimisme بود؛ اما پس از چندی بکار و عمل و مبارزه پرداخت و زندگی خانه بدوشی را اختیار و سفرهای دور و دراز کرد.

وینیسیوس دی‌موراس Vinicius de Moraes از شاعران به نام برزیل است در سیر آفاق وانفس مردی خستگی ناپذیر بود بسیاری از جاها را زیر پا گذاشت و به سیر و سفر رفت اشعار این شاعر از کمال برخوردار و دارای لطف فراوان می‌باشد.

دو مجموعه از اشعارش به زبان فرانسه ترجمه شده اند.

مانوئل بانده‌ئرا Manuel Bandeira از شاعران نام‌آور برزیل بود که در آغاز جوانی مدتی در آسایشگاههای سویس بسر برد و با پل‌ الورا شاعر نامدار فرانسه آشنا گشت و دوستی این دو مدتها دوام یافت.

شیوه اشعار این شاعر مرثیه گونه و از حزن و اندوه سرخپوستان صبغه‌ای دارد.

اوگوستوفردیکواشمیت برزیلی طرفدار رمانتیسم است ولی منظره پرداز نیست به سیاست و تجارت نیز اشتغال ورزیده است. آثار فراوانی این شاعر خلق کرد که در آنها رایحه مذهبی استشمام می‌شود.

سسیلیامئیره‌لس Cecilia Meireles شاعره توانای پرتغالی زبان برزیلی می‌باشد در اشعارش از مواریث فرهنگی قاره جدید و عوالم زنانه مطالبی بس دلپذیر و هنرمندانه به چشم می‌خورد.

برخی از منابع: دائمره‌المعارف کلمبیا 2- دائره‌المعارف آمریکانا

3- دائره‌المعارف هنر 4- دائره‌المعارف بریتانیکا

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #14  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ادبیات بلژیک

ادبیات بلژیک

بعلت تقسیمات زبانی و رواج داشتن دو زبان فرانسه و فلاندری در کشور بلژیک، این سرزمین دارای دو نوع ادبیات است، از این رو نویسندگان و شاعران بلژیکی آثار خویش را گاه به زبان فرانسه و زمانی به زبان فلاندری می‌نویسند.

کشور بلژیک بعلت وضع طبیعی خاص که در حکم چهار راه بزرگ میان کشورهای هم جوار می‌باشد در نتیجه ادبیات آن شکل مرموزی به خود گرفته زیرا تحت تأثیر و نفوذ ادبی و اجتماعی و سیاسی ممالک همسایه قرار گرفته و می‌گیرد و آراء‌ و سبک‌های ادبی این سرزمین دچار تغییر و تحول می‌شود. در آثار نویسندگان و شاعران بلژیکی نفوذ ادبیات انگلیسی، آلمانی و مخصوصاً ادبیات فرانسه دیده می‌شود. روی همین اصل یک نوع ادبیات یک پارچه و خالص بلژیکی نمی‌توان از کشور بلژیک و نویسندگان و شاعرانش انظار داشت. ذوق ادبی فلاندری دارای رنگ و مایه افسانه‌ای و مذهبی است. درام نویسی، داستان، شعر آن اوج و وسعت و اهمیت بسیار دارد. به همین سبب ادبیات فلاندری تحت تأثیر ادبیات آلمانی و وسعت و اهمیت بسیار دارد. به همین سبب ادبیات فلاندی تحت تأثیر ادبیات آلمانی و تمدن‌های رومی قرار گرفته و در خور توجه است که از آن در مبحث و زمینة جداگانه ادبیات فلاندری و ««ادبیات فرانسوی بحث گردد:



ادبیات فرانسه در بلژیک تا قرن بیستم


قدیمی‌ترین متن‌ها و موضوعات ادبی فرانسه که در خاک بلژیک به زبان فرانسه نوشته شد: The Cantilene de ste Eulalie (قرن نهم میلادی) نظر و عقیده بر اینست که از هیانوت لاوی –دسنت‌-‌آلکس Hainaut Lavi e de st. Alexis که به نوبه خود آن اصل فرانسوی از یک اثر و موضوع قدیمی‌تر ترجمه شده است.

موضوع مطالب و جنبه اخلاقی و مذهبی و افسانه‌ای نمایش‌ها از قرن سیزدهم لیژ Liege می‌باشد چارتین دترولیز اثری پدید آورد یا کنت دل گرائل برای فیلیپ آلزاس تعدادی از آثار ادبی به زبان فلاندری پدید آورد.

در قرن چهاردهم مورخ و وقایع نگار جین و اوترموس اولین نوول حادثه‌ای را نوشت.سفرهای دریائی اثر دی‌سرجان ماندویل، در منطقه لیژ مورخان و وقایع نگارن از جمله Jacques de Henricourt و ژان ل-بل بودند. مورخان و وقاع نگاران بعدی از همه قابل ملاحظه‌تر چین فروایسارت Gaorges Chastellain, Froissart و فیلیپ کومینس Commynes بودند که از بلژیک برخاستند.

جین لمایر دیلجز کتابی برای لوئی 12 پادشاه فرانسه نوشت اثر شعری و علم معانی و بیان این نویسنده در زبان فرانسه در آن عصر دارای اهمیت بسیار بود. مارینکس وان سنت Aldegonde، به زبان فرانسه و فلاندری آثاری پدید آورد.

در یک دورة‌ طولانی، درخشندگی ادبی نزدیک به اواخر قرن هجدهم قطع گردید. هنگامیکه شاهزاده Ligne چارلز جوزف 33 جلد اثر و ادبیات نظامی خویش را به Regine قدیمی درآورد.

تحول و انقلاب رمانتیک و استقلال بلژیک با هم مصادف (سال 1830) بود. ادبیات بلژیکی از سال 1830 تا 1880 از جاده باریک و معبر تنگ شعر زیبائی پندسی و زیبائی برای زیبائی گذشت و نام یک شاعر آن دوره آندره‌موان هاسلت شایسته و قابل ذکر است. کتاب توضیح و نشان هوشیاری و توجه ملی یک نوول بزرگ از دوره – Le legende d'ulenspiegel et d'Lamme Goedzak en pays de Flandrete d'ileurs که به وسیله چارلز کاستر نوشته و در سال 1867 چاپ شده می‌باشد. این اثر رزمی کهن و باستانی فلاندر نوشته شده است، قهرمانش Till-Eulenspiegel (Tyll Ulenspiegel) نمونه روحی و احوال مردم فلاندر در زمان جنگ ضد اسپانیا و عشق به آزادی و یک نمونه جالب برای ایجاد تحریک غرور ملی است.

بیشتر از 25 مجله ادبی که بین سالهای 1814-1884 انتشار و رواج پیدا کرده و ادبیات، تحت حمایت طبقه متوسط قرار گرفت. از رهبران ادبی و اواخر قرن نوزدهم او کتاوپیرمز نویسنده داستانها و حکایت‌های کلاسیک و مخصوصاً ماکس والر بودند والر مجله: La Jeune Belgique را تأسیس کرد. در اواخر قرن نوزدهم دورة طرفداران مکتب اصالت سودمندی و نفع به پایان رسید. و فعالیت و نفوذ پارناسین‌ها و سمبولیستها نیز محدود گشت.

چارلز Georgire La Roy. Van Lerberghe و ماکس اللسکامپ بودن که سبب شهرت ادبی کشور بلژیک در دنیا گشتند.

نوول‌های ناتورالیستی کامیل لمیونیر با آثار خود شهرت فراوان کسب کرد، او بعدها با شیوه و سبک متنوع خود بیشتر تابع سبکی شاعرانه شد و مقداری از بهترین آثار و کارهای ادیبش غنائی بود.

George ایخوند جوامع صنعتی را در منطقة آنتورپ با لحنی تلخ در نوول Lanouvelle Carthage نوول کارتاژ (1888) شرح داد.

موریس مترلینگ شاعر و نویسنده‌ای سمبولیست پر احساس و درام نویس برجسته‌ای بود که در تآتر غرب نفوذ و تأثیر فراوان به جا گذاشت از معروفترین نمایشنامه‌هایش پرنده آبی است که در سال 1911 برنده جایزه ادبی نوبل شد او همچنین نویسنده مقالات فلسفی دلپذیر بود.

عده‌ای دیگر از نویسندگان برجسته بلژیک عبارتند از: هوبرت کارینز، ادموند گلسنروجین توسوئل، کارهای ادبی اواخر قرن نوزدهم معمولاً آنچه ارزش ماندن داشته درام‌ها، مقالات یا نوول‌ها بوده است.

ادبیات فرانسه در بلژیک در قرن بیستم

مهمترین شاعر بلژیکی در پایان قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم امیل Verhaeren بود که تحت تأثیر والت ویتمن شاعر معروف آمریکائی قرار گرفته بود. نوشته‌های سمبولیک وی یک نوع پیام اجتماعی در بردباری و تحمل مشتقات بود.

او کاراکترهای فلاندری را در ادبیات فرانسوی بلژیک وارد و آثاری با این خصوصیت تصنیف کرد.

شاعر دیگر اودیلون جین پیر که مرگ نابهنگام به سراغش آمد و در 21 سالگی در سال 1928 درگذشت. یک سرباز کهنه کار جنگ جهانی اول به نام موریس Gauchez نوول‌هائی بر پایه و مایه دورانی که در جنگ شرکت داشت و تجارب نظامی و ادبی و اجتماعی اندوخته بود نوشت. اصیل‌ترین شاعر دوران جنگ جهانی اول بلژیک مارسل Thiry بود که شرح و بیان جالبی از تجربیاتی که در دوران جنگ اول بدست آورده بود با ذوق و سلیقه‌ای متناسب آثاری پدید آورد. شاعره‌های بلژیکی نیز سزاوار و شایسته ذکر هستند از آنجمله‌اند: لوسین Desnoues آن‌ماری Kegels، ورنی بروک در نیمه قرن بیستم مهمترین و معروفترین نام در زمینه ادبی، هنری Michaux که نویسنده‌ای است سوررئالیست مخصوصاً در لطیفه‌گوئی و شوخی مهارتی فراوان دارد.

شاعران بعد از دوران جنگ شامل: روبرت گوفین، آرماند برنیر، لیلیان ووترز، جرارد برووت، جین توردور و آرتور هالوت می‌باشند.

نوول در نیمه قرن بیستم به وسیله Georges Virres، آندره بایلون و مخصوصاً چارلز پلیسینر، فرانز هلنز و جرج سیمنون اصلاح و تکمیل گردید.

پلیسینر اولین خارجی بود که جایزه ادبی کنگورد را در فرانسه ربود. او اصلاحاتی در زمینه ارزش ادبی ملی و محلی به عمل آورد. فارنز هلنز یکنفر پزشک و یک تن شاعر سمبولیست بود و به واسطه نوول‌های معروف که مایه افسانه‌های فلاندری داشت شهرت فراوان بهم رسانید. جرج سیمنون از مردم لیژ بلژیک و نویسنده مشهور کتابها و داستان‌های پلیسی است. مارگارت یک سری از داستانهای مشهور این نویسنده است که در آنها زا روانشناسی سود جسته و نوولهایش با داشتن مایه روانشناسی دارای ارزش می‌باشد.

ماری Gevers یک تن نوولیست رئالیست بود که سرزمین و مردم منطقه آنتورپ را با وصفی دلپذیر شرح داده است. یکتن دیگر از نوول نویس‌های زن که نامش قابل ذکر و آثارش در خور توجه است: Maud Frere می‌باشد. فرانکوئیس مایت جوریس برنده جایزه Femina در سال 1965 می‌باشد که جنبة‌ رئالیستی آثارش در خود توجه بسیار است. بهترین اثر معروف این خانم نویسنده Lerempart des beguines (1951) می‌باشد. نوول نویس‌های دیگر نیمه قرن بیستم شامل: دانیل Gilles و فرانسیس والدر برنده جایزه کنگورد در سال 1958 هستند.

درام مدرن بلژیک به زبان فرانسه به وسیله فرناند کرومیلینک پدید آورده شد اثر مهم او Cocuma gukfique (1921) بود. میچل د Chelderode هر دو نویسنده‌ای اکسپرسیونیست است که نفوذ مذهبی و افسانه‌ای در نمایش نامه‌هایش شامل: Hop Signor, Escurial و Pantagleise مشهور می‌باشد. در سال 1960 Jose Andre Lacour و جرج سیمنو نمایش نامه‌های جالبی را پدید آوردند.

ادبیات فلاندری (فلامان) تا قرن بیستم در بلژیک


ادبیات فلاندری از زبان هلندی بود که در قرون وسطی پدید آمد و رونق یافت و مورد توجه قرار گرفت از آثار بزرگ دوره نخستین شامل Sint Servatius (در حدود 1170 میلادی) به وسیله Limburger هنریخ وان ولدک و Beatrjs که مأخوذ از بئاتریس راهبه که به زندگی مادی برگردانیده و محلش در صومعه‌ای که بوسیله خود ویرژین نگهداری می‌شد بود.

در حدود 1250 وان میرلانت (Mearlant) شروع به دیکته منظومه‌های خود کرد و با نظم در آوردن کتاب آئینه تاریخ لقب و عنوان پدر ادب و شعر هلندی یافت در زمینه نمایشنامه‌های منظوم نیز شهرتی به هم رسانید اما نافذترین اثر ادبی وی که در ادبیات انگلیسی و هلندی تأثیر گذاشت مجموعه مقالات Everyman می‌باشد.

دو نویسنده اهل تصوف در دوران قرون وسطی ظهور کردند: جان‌وان Ruysbroeck و راهبی که در جنگل گرونندیل می‌زیست کسی که سخنرانی‌های طولانی نوشت و Hadevijch راهب اثری ادبی نوشت.

مجالس ادبی چندی در فلاندر در قرن پانزدهم تأسیس گشت. این گروههای ادبی در وضع و حالت بورژوازی خاصی قرار داشتند.

با تأسیس چاپخانه در قرن پانزدهم در بلژیک تحول فراوانی نصیب ادبیات فلاندری گشت و آثار چند تن نویسنده را منتشر و آنها را مشهود کرد. مارنیکس وان سنت آلدگوند لبه تیز تیغ نوشته‌هایش را متوجه کلیساها کرد. نویسندگان دیگر شامل Bijns و کرنیلیوس کرول به پشتیبانی مذهب کاتولیک برخاستند. مناقشات و درگیری‌های سیاسی و مذهبی منجر به جدایی و تقسیم شمال از جنوب کشور هلند در اواخر قرن شانزدهم شد و احساسات لطیف و دلپذیر در کشور و ادبیات فلاندر تا قرن نوزدهم ناپدید شد.

موج ناسیونالیسسم حقیقی به منظور کسب استقلال کشور در سال 1830 به وسیله مقالات و رهبران ملی و سیاسی تحریک گشت. اولین نوول بزرگ و هم فلاندری قرن نوزدهم (شیرفلاندر) بود که به وسیله هندریک Conscience نوشته و در سال 1838 چاپ شد. این ره‌گشائی بود به سوی پدید آمدن نوول‌های جدید و مهم دیگر و در میان آنها کارها و آثار نوول‌نویس‌های رئالیست ویرژینی لولینگ دارای اهمیت است.

نخستین روزنامه روزانه به زبان فلاندری از این دوران شروع و منتشر شد.

در زمنیه ادبی Alrecht رودنباخ نمونه‌ای از ادبیات رمانتیک ملی از سبک سودمندی هنر، سبک زیبائی پرستی (سودمندی زیبائی) بود در نوول تاریخی فلاندری به سوی نوول‌نویسی به شیوه ایده آلیستی حرکت کرد و نهضت هنر برای هنر که یک جنبش ادبی بود در سال 1880 ظهور کرد. گویید وجزل Gezelle بزرگترین شاعر فلاندری قرن نوزدهم بود که در آثار وی نفوذ و نمودارهائی از روح گوتیک به چشم می‌خورد او به بالارترین مرتبه شعر بزمی در اشعارش صعود کرد و در کشورهای فلاندری زبان معروف بود. همچنین به زبان فلاندری آثار لانگ فلو شاعر آمریکائی در سال 1886 ترجمه شد.

ادبیات فلاندری در بلژیک در قرن بیستم


در سال 1890 نویسندگان جدید دوباره گروهی مجله جمعیت آزاد فکر (امروز و فردا) را تشکیل دادند. رهبر این جنبش اوگوست ورمی لن یک تن اینترناسیونالیست، نویسنده کتاب یهودی سرگردان (در سال 1906) بود. نویسندگان ناتورالیست شامل: سیربل بویسه Busse و هرمان تایرلینک Teirlinck نویسنده کتاب میمون عاجی بودند (در سال 1909) قدرت تایرلینک در قلمرو و زمینه نوول روانشناسی به خوبی مشهود است همچنین صاحب آثار دیگری بود در کتاب کارگران (1927) بزرگترین شاعر بزمی به نام کارل وان دvoestijne که قدرت نویسندگی و ادبی خویش را در آثار و آنالیزی خود متمرکز ساخت. ادیکتن هومانیست و یک نفر شاعر بزرگ و یکنفر مسلط بر مسائل عمیق متافیزیکی بود.

دوره شکوفائی و اوج ادبی فلاندری پیش از جنگ جهانی اول در بلژیک بود. جنگ ادیبان را به سوی جستجو در تجارب و اشعار و نمونه‌های ادبی بزمی جالب جدید و درون زندگی در جامعه انسانها کشانید در عصر فضا حمایت از راههای جید و شیوه‌های تازه تفکر را نشان دادند. اکسپرسیونیسم فلاندری نمایش دهنده و نماینده اروپائی مقدمه متعادل حمایت (نیروی فشار) انقلاب مخالف روشنفکری و مخالف خود جامعه که زبانش آرام و موقر با ایده و اندیشه منظم شده بود. شاعران این سبک و نهضت شامل: پول وان Ostayen نویسنده (شهر بزرگ مسکون و اشغل شده 1921) و ایزموئنس، گاستون بورسنس و ژان – آلبرت گوریس صاحب شاهکار (1948) Het boek Van Joachim Van Babylon بودند.

ملیون مدرسی به یافتن ارزش جامعه روستائی ادامه دادند. در میان نویسندگانش، فلیکس تیرمانس به حمایت لذت زندگی و عقیده وحدت وجودی برخاست و آثاری با برداشت‌هائی از زندگی کشاورزان در سال 1935 پدید آورد. ارنست Claes و Maurits ساب نیز از آنجمله نویسندگان هستند.

چند نوول نویس توانا شیوه اومانیستی و نیاگانی را ادامه دادند: موریس Roelants صاحب اثر بیاوبرو در سال 1927 شیوه تحلیلی نوول فرانسوی را مورد استفاده قرار داد. ژرارد Walschap نوول نویس توانا، دارای آثار جالب است که نفوذ مایگل د Unamuno را در اثر تراژیک پر احساس و پرهیجان خود نشان داد و ویلن مایگل Elsschot دارای آثار پر ارزشی است که از اسلاف خود سود فراوان جست و خود یکی از بزرگترین نوول نویس‌ها محسوب می‌شود. نویسندگان دوره پس از جنگ از بزرگترین نوول نویس‌های محسوب می‌شود. نویسندگان دوره پس از جنگ جهانی دوم شامل رایموند برولز و شاعر حساس موریس Gilliams که معروف نزد معدودی هستند. نویسندگان فعال پیش از جنگ تایرلینک وجیس بودند.

در نیمه قرن بیستم مهمترین نویسندگان جان دیسن نوول نویس صاحب آثار پرارزش رئالیستی است و مایه آثارش بیشتر بر اساس کشش میان دو جهان رؤیا و حقیقت می‌باشد، و نوول هائی نیز با پرداخت مافوق‌الطبیعی پدید آورد.

هوبرت لامپو مصنتف آثار فراوان از جمله بازگشتن به آتلانتیک (در سال 1953) که تحت تأثیر نفوذ نویسندگان آمریکائی قرار گرفته بود. او شاگرد فیلیپ دیپله سین بود پیله سین اثری بسیار جالب که مایه روانشناسی دارد نوشت.

پل بون با نوشتن نوول‌هائی که مایه تاریخی و زمینه انتقادی و اعتراض به جامعه داشت پدید آورد. مخالف زوال و کاهش ارزش انسان و خواهان انقلاب بود و آثار این نویسنده در ادبیات فلاندری دارای اهمیت بسیار است.

هوگو کلوس دارای شهرت جهانی بود، او یک تن نویسنده رئالیست است که در تشریح مسائل جنسی مهارت بسیار دارد. بهترین نوولش (شگفتی 1948) راهنمائی با رستاخیز و احیاء فاشیسم، کارهایش شهرت فراوان به دست آورد از جمله آثار وی پرنده‌ای در صبح می‌باشد.

نویسندگان اکسپرسیونست دیگر شامل پلذ دuoY, Wispehlaere میخائیلس شاعر اسنوک و ژان والراونس می‌باشد.

ادبیات فلاندری بلژیک بر اثر کوشش‌های نویسندگان و شاعران با خلق آثار جالب رونق و اهمیت فراوان یافته است.
برخی از مآخذ:

1- دائره المعارف درام

2- دائره‌المعارف هنر

3- دائره المعارف بریتانیکا

4- دائره المعارف آمریکانا

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #15  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ادبیات بلغار

ادبیات بلغار

خط اسلاوی در قرن نهم میلادی در دورانیکه کلیسا بر همه شئون دینی و دنیوی مردم حاکم بود و خط لاتین، یونانی و عبری سه خط مقدس و متداول به شمار می‌رفت به وسیله دو نفر به نام کیریل Kiril و متدی ساکن شهر سولون در شبه جزیره بالکان ابداع و به علاقه‌مندان تعلیم داده شد اما کلیسا به زودی جلو این کار را گرفت و به اذیت و آزار طرفداران خط اسلاوی پرداخت، لذا این گروه به بلغارستان پناه بردند و تحت حمایت بوریس پادشاه بلغارستان قرار گرفتند و رفته رفته اسلاودرین سرزمین رونق گرفت و کم کم به کشورهای دیگر اروپای شرقی راه یافت.

چون امپراطوری عثمانی بر بلغارستان تسلط پیدا کرد جلو تلاش‌های علمی و ادبی و فرهنگی را گرفت اما مردم بلغار در پنهان به تعلیم و تعلم خط اسلاوی می‌پرداختند.

نوشته‌های دینی، نخستین جزء‌ از ادبیات اسلاو قدیم است. اما ادبیات جدید آغاز و ابتدایش به مؤلفات بایزی که تاریخ اسلاوی بلغار را در 1762 نوشت می‌رسد، و در آن احساسات وطنی و ملی بلغاری به چشم می‌خورد، و مردم را تشویق به بکار بردن زبان بلغاری برای خلق آثار ادبی می‌کند، در آنزمان فقط یک چاپخانه در بلغارستان موجود بود.

آغاز واقعی پیدایش ادبیات بلغاری از زمان تلاش‌های استقلال طلبانه سیاسی و دینی (1840-1867) بود و از آنزمان که در حقیقت دوره تجدید حیات بلغارستان است مردانی از جمهل اوتس پائی‌سی، (Otes Paisi) واسیل لوسکی Vassil Levski، خریستوبوتف Christo Botev، لوین کاراولف ظهور کردند. همچنین شاعران و ادیبانی چون ساناراکوفسکی (1867-1821) بیکوراچف سلافیکوف (1895-1827) و داستان پرداز لیوبین کرافیکوف (1879-1837) و نمایشنامه نویس واسیل درومیف (1901-1841) در ترقی و تعالی ادبی بلغارستان سهم عمده‌ای داشتند.

خریستوبوتف شاعر بزرگ ملی بلغار هنگام نزاع ضد ترکان عثمانی کشته شد.

ایوان وازوف اولین کسی است که ادبیات را حرفه خویش کرد. پس از رهائی بلغارستان از زیر نفوذ ترکان وکسب استقلال در سال 1876 وضع ادبی بلغارستان، تغییر یافت و یک انقلاب ادبی پدیدار گشت.

از چهره‌های دیگر درخشان ادبیات قرن نوزدهم بلغارستان می‌توان پنجو اسلاویکف، آنتوان استراشیمیروف Strashimirov ، پیویاوروف را برشمرد.

در اواخر قرن نوزدهم نویسندگان بومی و محلی به ظهور رسیدند که برخی از آنها تئودور جنشوف فلایکوف ( -1865) گورکی استاماتوف ( -1969) که استودیان میخایلوفسکی و الیکو کستانیوتنوف (1897-1836) بودند.

رمان بای‌گانیو اثر کستانتینوف اثری فکاهی و دارای علاقه‌مندان بسیار بود.

پنجواسلاویکوف (1912-1866) برای شناسانیدن ادبیات اروپائی میان مردم به ترک‌ها به نام سرودن خون (1913-1912) تصنیف کرد. از نویسندگان و شاعران دیگر این دوره شاعر سمبولیک بیو کراخولوف یاووروف (1914-1878) و شاعر و نمایشنامه پرداز پیتکوتودورف (1916-1879) و داستان سرا و نویسنده معروف الین پلین (1949-1878) بودند.

چون جنگ جهانی دوم بلغارستان را به کام آتش سوزان خود کشید مصائب فراوان از جمله فقر و بیماری و بیکاری و قطح به همراه آورد. روستاها ویران، روستائیان سرگردان و آواره‌ شهرها شدند. در سال 1923 قیامی ضد حکومت بلغارستان به وجود آمد که با خشونت سرکوب شد.

از نتایج دیگر شوم جنگهای بالکان و جنگ اول جهانی بر بلغارستان علاوه بر خسارات جانی و مالی اشعار بلغاری یکنوع رنگ تصوف به خود گرفت و آثاری ادبی صیغه نومیدی پیدا کرد و عده‌ای شاعران و نویسندگان ستاینده و سراینده سرود و نوای مرگ شدند اما دسته‌ای نیز خلاف چنین حوادث شومی همت کردند تا نومیدی را از ضمیر مردم پاک کنند. از این میان شاعران و نویسندگان زیرا را برشمرد:

ایلیا ولن Ilia Valen در سال 1905 در خانواده‌ای تهیدست تولد یافت دوران کودکی و جوانی را در چنگال فقر گرفتار بود. در زندگی حقیر و دشوار روستائیان بلغار به کنکاش پرداخت و در آثار خویش تصویر جاوادنه‌ای از رنجها و شادی‌ها و آرزوهای توده تهیدست و زحمتکش روستا نشینان پدید آورد.

آدم‌های خدا، جنگ، ازدواج وحشی، سبزه عنوان برخی از آثار ولن است.

لودمیل استویانف Ludmil Stoyanov در سال 1888 به دنیا آمد، در جنگهای متعدد از جمله جنگ بالکان شرکت جست از 20 سالگی به کارهای ادبی سرگرم شد. در آثارش هراس‌های جنگ و مصائبش دیده می‌شود. برخی از آنها بدین قرار است: رمان وبا، رمان محمد سیناب، داستانها و رمانهای استوبانف به بسیاری از زبانها ترجمه شده است.

ایوردان رایچکف Yordan Radichkov به سال 1929 متولد گشت، نخست از راه روزنامه نگاری به عالم ادب راه یافت، به واسطه داشتن مطالعات جامع الاطراف اجتماعی به خلق آثار ادبی دلپذیری از قبیل: مجموعه‌های دستهای پاک، قلبی برای مردم می‌تپد، آسمان واژگون، مشتمل بر داستانهای کوتاه خلق کرد.

آنگل کارالیچف Angel Karalichev در سال 1902 به دنیا آمد، نخست به سرودن شعر پرداخت اما به آثار منثور راغب گشت، قهرمانان داستانهایش را بیشتر از میان سالخوردگان تهیدست و بی‌تاب و توان برگزیده است. داستان بهار نخستین اثر منثور وی است. افسانه‌های بلغاری را برای کودکان مشتمل بر چند جلد گرد آورد.

کنستانتین کنستنینف Konstatinov (1890-1970) نخست به روزنامه‌نگاری پرداخت و چندی بعد روزنامه Zora را تأسیس کرد. این نویسنده پر قدرت آثار متنوعی در تاریخ ادبیات بلغارستان افسانه‌های ملی بلغار تألیف و رمانها و داستانهای دلپذیر فراوان خلق کرد. احساسات بشر دوستانه در نوشته‌های وی می‌درخشید.

باون وژینف Pavel Vejinov در سال 1914 متولد و از سال 1932 به فعالیت ادبی مشغول شد، با مجلات و روزنامه‌ها با نوشتن داستان و رپرتاژ همکاری کرد و در گیر و دار انقلابات داخلی طرفدار مردم بود و در آثار خویش ستیز با طبقات بالا دیده می‌شود، وژینف سناریونویسی توانا و داستان پردازی هنرمند است. خیابان بدون سنگفرش، روزها و شب‌ها، عمارت آبی، گروهان دوم عنوان برخی از آثارش است. این نویسنده رشادت‌های قهرمانانه میهن پرستان بلغاری را ضد هیتلر به جالب‌ترنی وجهی توصیف کرده است.

نیکلای خائتیف Chaiytov در سال 1919 چشم به جهان گشود، تحصیلات دانشگاهی را در رشته جنگلداری به پایان رسانید مدتها در جنگل و کوهستان نزد کارگران جنگل به سر بد.

خائتیف نویسنده‌ای پرقدرت، پرکار، خالق آثار متنوع ودلپذیر است که در کشورش با استقبال فراوان روبرو به بسیاری از زبانها پاره‌ای از آثارش ترجمه شده است. در زمینه داستان کوتاه، رمان، نمایشنامه آثاری از جمله رقیب‌ها، داستانهای پراکنده، یاغیان، برگهای رون پدید آورد. این نویسنده را رسام و نقاش جامعه باید دانست زیرا با زیباترین وجه به تصویر و ترسیم جامعه خویش پرداخته و از موضوعات اجتماعی بحث‌های جالب در آثارش آورده، خائتیف بر نویسندگان معاصر بلغار تأثیر فراون گذاشته است.

ایوائیلوپتروف Ivaiylo Petrov در سال 1923 قدم به هستی گذارد، رشته حقوق را به پایان رسانید نخست به سرودن شعر پرداخت اما به میدان نثر نویسی کشانیده شد، داستانهای کوتاه، رمانهای متعدد پدید آورد. نوشته‌هایش را زندگی مردم مایه‌های فراوان در بر دارد.

چودومیر Chudomir (1967-1890) نام اصلیش دیمیتر چوربا جینسکی تا چهل سالگی معلم نقاشی بود ناگهان به عالم ادب قدم نهاد و شغل معلمی را ترک گفت، قهرمانهای داستانهایش را مردم کوچه و بازار تشکیل می‌دهد، داستانهای کوتاه متعدد پدید آورد.

الین پلین Elin Pelin (1949-1878) پس از تحصیلات نخست به شغل آموزگاری پرداخت اما به زودی از این کار دست کشید و بکارهای دیگر برای کسب روزی سرگرم و از شانزده سالگی دلباخته نویسندگی و مشغول خلق آثار ادبی شد نخستین اثر وی مجموعه‌ای داستان به نام خاکستر سیگار من در سال 1904 انتشار یافت.

این نویسنده که نام اصلیش دیمترا یوانف بود در تشریح روان آدمی و توصیفات رئالیسی خود مهارتی بسزا و در خلق آثار انسانی و بیان احوال آدمیان قدرتی فراوان داشت.

روز تابستان، گراک‌ها، زمین، در تاکستان دیر، آشیانه لک‌لک‌ها برخی دیگر از آثار الین پلین است.

ایوردان ای‌یوکف Yordan Yovkov (1880-1937) پس از پایان تحصیلات به آموزگاری در روستائی اشتغال ورزید از این راه به روحیات مردمان محروم و رنجدیده آشنائی یافت، آثارش مملو از بررسی‌های روانی و شناخت احوال آدمیان است. در آثار خویش چندان شیوه رئالیستی بکار بسته که خواننده خود را در غم و شادی قهرمانان داستان شریک و انباز می‌بیند. این نویسنده در زمینه‌های مختلف اعم از رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه آثار بدیعی خلق کرد که برخی از آنها عبارتست از: کتاب افسانه‌های کوتاه، آوز چرخها، شب‌های قهوه‌خانه انتیموف ای‌یو کف قهرمانان داستانهای خویش را از اعماق اجتماع و از میان توده مردم برگزیده و در خلال نوشته‌هایش بشر دوستی و مخالفت با ستمگر موج می‌زند.

سه وتواسلاو مینکوف Svetoslave Minkov (1966-1902) پس از پایان تحصیلات در رشته ادبیات دانشکده ادبیات به کارهای دولتی مشغول شد، ضمن آن به مطالعه جامعه و احوال مردم و نظام اجتماعی پرداخت به زودی از مظالم و ستمگری‌های دستگاههای حکومت و ستمگران به فعان آمد و در آثار خویش مردمی را که در دست تلاطم امواج خروشان شهرها دست و پا می‌زنند توصیف و از سیستم سرمایه‌داری کشور خود سخت انتقاد می‌کند. قدر و منزلت انسان را در شهرها بسیار نازل می‌بیند و از این نظر خیلی مضطرب است. برخی از آثار این نویسنده بزرگ بدین قرار است: گل داودی آبی، پرنده آتشین، خانه‌ای در کنار آخرین تیر چراغ برق.

امیلیان استانف Emilian S'tanev در سال 1907 به دنیا آمد،در سال 1931 به انتشار اولین مجموعه داستانهای خود تحت عنوان در آستانة عید پاک پرداخت آثار دیگری از قبیل: دزد و سگ، زندگی دشوار، بعد از شکار پدید اورد. این نویسنده در بیشتر آثار خود جانوران را مورد توجه قرار داده است.

اورلین واسیلف Orlin Vasilov در سال 1904 به دنیا آمد سالها در تلاش بود تا اینکه در سال 1928 نویسندگی را پیشه ساخت. قهرمانهای داستانهای واسیلف بیشتر مردم کوچه و بازار هستند قلب‌های پاک (مجموعه داستان)، راه سپید (رمان)، نسخه آتش، نمایشنامه نگرانی برخی از آثارش می‌باشد.

برخی از مآخذ: 1- دائره‌المعارف هنر 2- دائره المعارف کلمبیا

__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #16  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ادبیات ترکی

ادبیات ترکی

نزد ترکان شعر همچون نزد ایرانیان و اعراب فطری نیست، لذا ترکان جمع کردن بهترین آنچه در ادب ایندو قوم وجود داشته برای ادبیات خودشان اقدامی لازم می‌دانشتند وضع ترکها در مورد اخذ موضوعات و مضامین ادبی از ایران و عرب مثل یونان و روم است. لهجه‌های زبان ترکی از ابتدا متعدد بوده است. ترک شرق دارای دو لهجة جغتائی و آذری است و ترک مغرب لهجه عثمانی (ترکی اسلامبولی، است) و در مشرق ادبیات ترکی اسلامبولی تا حدی مورد توجه و اعتنای ترکان مغولی هند می‌باشد. همچنانکه در ترکستان نیز این زبان ترکی مورد توجه است. همچنین آنچه به لهجه جغتائی و آذری نوشته می‌شود نزد ترکان مغرب خوانده می‌شود.

در قرن پانزدهم میلادی امیر علیشیر نوائی کتاب محاکمه لغتین را تألیف کرد و در آن دلایلی بر اثبات رجحان زبان ترکی بر فارسی آورد و بعد از او در قرن شانزدهم املی بابر (ظهیر‌الدین محمد) مؤسس سلسله مغول در هند کتاب با برنامه را که از بهترین کتب نثر ترکی جغتائی است تألیف نمود. آنگاه دیوانش را منظوم کرد و مجموعه مثنوی‌های خود را به زبان ترکی جغتائی به وجود آورد. در این قرن اشعار فراوانی به لهجة‌ آذری سروده شد و در تصوف اثر عظیمی در ادبیات پدید آمد و طریقه الیسویه شیخ احمد الیسوی در شرق و غرب رواج یاتف و دیوانش (دیوان حکمت) که تقریباَ در هر خانه‌ای خوانده می‌شود زیرا اسلوب و سبکی روان دارد همچنین مولانا جلال‌الدین رومی مثنوی را که یک اثر بزرگ ادبیات عرفانی است در 6 دفتر به زبان فارسی تصنیف کرد علاوه بر آن دیوان کبیر شمس تبریزی اثر این شاعر عارف را می‌توان ذکر نمود.

در طریقه مولوی شعرا و موسیقیدانان برجسته ای ظهور کردند و این طریقه از شعر، موسیقی و سماع جانبداری می‌کرد همچنین طریقه تصوف یکتا شبیه منسوب به سید محمد ابراهیم آتا مشهور به حاج بکتاش (ق سیزدهم میلادی) از خراسان برخاست و خانقاهی در بیرآوری در شهر سولیجه (فارا اویوک)‌بر پا کرد. بکتاشه مخلوطی از اعتقادات قلندریه و الیسویه و حیدری است، باطنی و شیعه اثناعشری هستند طریقه بکتاشیه تا سال 1826 باقی بود. همچنین طرفداران طریقه مولویه اشعار مولوی، عطار، سنائی، حافظ و سعدی و غیر آن از شعرای متصوف فارسی را با ترنم می‌خواندند یکباره اشعار (قایغوسز سلطان) معروف به عبداله مغاوی را ترنم می‌کردند.

یونس امره واحمد فقیه وغیره از بزرگان طریقه بکتاشیه بودند.

ادبیات ترکی به سه مرحله تقسیم می‌شود: مرحله تأثیر و نفوذ پذیری از ادبیات فارسی و اسلام، دوم مرحله‌ تأثیر پذیری از ادبیات اروپائی مخصوصاً فرانسه و مرحله سوم عصر جدید یعنی مرحله قومیت ترکی.

مرحله اول ادبیات ترکی به معنای وسیع کلمه تابع ادبیات اسلامی و یکی از ملل اسلامی بودند یک دولت و حکومت ترکی و دور این محور ادبیات تکی می‌چرخید و سخت متأثر از ادبیات فارسی بود و از مکاتی و مدارس ادبی اسلامی ادبای ترک فارغ‌التحصیل می‌شدند.

در قرن چهاردهم نسیمی (عماد‌الدین) شاعر مشهور منسوب به فرقه باطنی (برای حروف قرآن معانی خاص قائل و بحروفیه معروف بودند) تا جائیکه وی را متسهم به ندقه کردند.

در قرن پانزدهم نامهایی از جمله: شیخی، احمد پاشا، نجاتی می‌درخشید و گروهی از علما که توجه فراوانی هب فقه‌اللغه و اصطلاحات می‌کردند و آثار فارسی را به ترکی برمی‌گردانیدند و بر ان شروحی می‌نوشتند همچنین ذکر اسامی سروری، سود، این کمال ضروری است.

در قرن شانزدهم ادبیات ترکی به اوج کمال رسید. و سلیمان قانونی، سلطان عثمانی مردی شاعر بود و عده‌ای از ادبا به دورش جمع می‌شدند از سلمان قانونی دیوانی به جا مانده که در آن تخلص محبی کرده بود.

بزرگترین شاعران این قرن ترکی باقی و فضولی بودند و در این روزگار دیگر ادبیات ترکی جنبه تقلید ودنباله روی از زبان و ادبیات فارسی نداشت و اشتباه استکه اگر اشعار این دوره را ابتکاری ندانیم و کسانیکه در معانی ادبی ترکی دقت لازم معمول دارند بخوبی متوجه می‌شوند که ادبیات این زمان ترکی دارای خیال و فکر تازه است ودر آنها از فتوحات نظامی و اصلاحات داخلی دولت ترکیه عثمانی مطالب فراوانی به چشم می‌خورد.

در قرن هفدهم سبک و شیوه ادبیات فارسی در نفعی متجلی است اما غزلیات و هجویاتش خوبی و جمال کافی ندارد. همچنین شیخ الاسلام (یحیی افندی)که در غزل تفوق داشت. در این قرن نویسندگان مبرز و برجسته‌ای ظهور کردند- ادبیات ترک در دوران امپراطوری عثمانی رونقی فراوان یافت حتی سلاطین عثمانی نیز شعر می‌سرودند از جمله سلطان سلیم دیوانی از اشعار خویش به جا گذاشت تقریباً هر که در ترکیه عهد امپراطوری عثمانی سوادی داشت شعر می‌سرود، در طی 6 قرن حکومت امپراطوری عثمانی 2200 تن شاعر نام آور ظهور کرد که در بین آنان نام 12سلطان، عده زیادی شاهزاده ذکر شده است. این شاعران بیشتر از مضامین اشعار فارسی و عربی سود می‌جستنتد و در ستایش خداوند وسلطان زمان و زنان شعرهای فراوان فراهم ساختند.

در قرن چهاردهم احمدی سیواس از شاعران نام آور ترک زبان بود که در سال 1413 درگذشت از سبک نظامی گنجوی و اسکندرنامه وی الهام گرفت و در آن از غلبه اسکند بر ایران، تاریخ و دین و فلسفه خاورمیانه را از ابتدا تا دوران سلطنت با یزید اول به تفصیل شرح داده و به رشته نظم درآورده است. اولین کسی بود که در تاریخ ترک را نظم کرد احمد پاشا یکی دیگر از شاعران بزرگ زبان ترک بود که خیلی مورد توجه سلطان محمد دوم قرار داشت تا جائیکه این شاعر را به وزارت خویش برگزید اما چون احمد پاشا دل به غلام بچه‌ای از ملتزمان شاه بست سلطان بر وی خشم گرفت و او را به شهری تبعید کرد، تا اینکه در سال 1496 درگذشت.

نجاتی از شاعران بزرگی بود ه به ترکی اشعاری بسیار جالب می‌سرود و از مداحان خاص سلطان محمد دوم و سلطان با یزید دوم بود و در سرودن غزل به ترکی مهارتی بسیار داشت و اشعارش از آثار پر اوج ادبیات ترک محسوب میگردد وفات نجاتی در سال 1508 رخ داد.

بزرگترین غزالسرای ترک دربار عثمانی محود عبدالباقی بود، وی نخست به کار زین سازی اشتغال داشت اما ناگهان از این حرفه دست کشید و به شاعری و مدیحه‌سرائی پرداخت و از انعامات سلطان سلیمان بهره فراوان یافت و در مرثیه‌ای که برای سلطان سلیمان سرود هیجان و التهاب بسیار دیده می‌شود.

از جمه نرجسی را می‌توان ذکر کرد. کتب متعدد غیر مشهوری در آن زمان پدید آمد اما اکنون آنها دارای اهمیت است از قبیل: کتاب سیاحت نامه اولیا چلبی و در این قرن «ساز شاعر لری» که به تعداد فراوان در میان فرقه‌های تصوف و سپاهیان وجود داشتند که آنها را در فرقه مولویه، بکتاشیه و قزلباش و سپس انکشاریه بودند.

در قرن هجدهم شعرائی همچوین خواجه راغب پاشا، شیخ غالب و ندیم ظهور کردند و این عصر در تاریخ ترکی به عصر خزامی معروف است. با اینکه در این دوره فتور و سستی در کار دولت پدید آمده بود و سلطان عثمانی از علما و هنرمندان حمایت می‌کرد و وزیرش نیز در کمک به این امر مهم مقدم بود و بر اثر حمایت این وزیر و توجه و عنایت سلطان به کارهای علمی و هنری و ادبی پرداخت و یک مجمع ادبی پیشرفته نیز در اسلامبول پدید آمد. شیخ غالب در کتابش حسن و عشق مطالب جالب ادبی آورده وی آخرین شاعر دوره نخستین و مرحلة‌ اول ادبیات ترکی به شمار می‌رود.

در نیمة‌ اول قرن نوزدهم ادبیات کلاسیک همه قوت و اصالتش را از دست داد و شعر عاجز از ابداع چیز تازه‌ای ضمن پایبندی به اصول و قواعد شد و حیات شعر ترکی به کلی آکنده از تکرار افکار بوسیله تعابیر محدود گشت وضع به همین منوال بود تا اینکه ادیبان بزرگی همچون: شناسی، ضیا پاشا، عبدا‌لحق حامد، نامق کمال ظهور کردند، و عصر جدیدی در ادبیات ترکی گشودند و آن دوره مرحله دوم ادبیات ترکی است.

این مرحله با ضابطه و دستور تنظیماتی که در سال 1839 را روزگار سلطان عبدالمجید صادر شد و احکام و شریعت اسلامی جای خود را به مبادی جدید انقلاب کبیر فرانسه داد همانطور که این انقلاب سراسر اروپا را فرا گرفت. ادبیاتی که در این دوره آمد از افکار غربی مخصوصاً ادبیات فرانسه سخت متأثر بود لیکن عده‌ای در اخذ شیوه‌های ادبی غربی راه غلو و مبالغه پیمودند. و از شرق بریدند و دور گشتند در نتیجه ادبیات ترکی اصالت خود را از دست داد واز جرگه ادبی اسلامی و فارسی خارج شد.

در نیمه قرن نوزدهم دائره نفوذ و وسعت ادبیات ترکی از خوارزم تا اندلس بود و در این مناطق مسلمانانی می‌زیستند که کم و بیش زیر نفوذ دولت عثمانی بودند.

ادبیات ثروت فنون، محمد عاکف (شاعر اسلامی) ارزش و اهمیت فکر اسلامی را در ادبیات ترکی تا حد زیادی آشکار کرد.

در این اواخر ادبیات ملی ترکیه به وجود آمد و ادیبان جدید در تبلیغ و بحث قومی و ملی ترکی پرداختند و از شیوه‌های قدیمی یعنی پیروی از ادبیات اسلامی، فارسی و اروپائی تا حد زیادی دست کشیدند و به مرحله سوم ادبیات گام نهادند.

ضیا کوک الب از شعراء و نویسندگان، عمر سیف‌الدین، خالد ادیب درین عصر ظهور کردند و آراء شاعر اشتراکی ناظم حکمت منتشر گشت و انتشار آنها به مقیاس وسیعی صورت گرفت و خط عربی متروک و خط لاتین به جای آن از سال 1928 معمول شد.

نجاتی جومالی Necati Cumali

شاعر، نمایشنامه نویس، داستان پرداز ترک در سال 1921 به دنیا آمد، تحصیلا ابتدائی و متوسطه را در ازمیر و رشتة‌ حقوق را در داشنگاه آنکارا به پایان رسانید، نخست بکار وکالت دادگستری پرداخت، مدتی وابسته مطبوعاتی ترکیه در پاریس بود و از سال 1958 تا 1964 با رادیو استانبول همکاری کرد و اکنون به کار شاعری و نویسندگی پرداخته و دل و جان به ادب سپرده است، در بیان عشق به زندگی و بحث در باب عشق به طور کلی ظارفت خاص در اشعارش نشان داده است.

نجاتی جومالی بیشتر از لحاظ شعر شعرت دارد و با اینحال داستانها، کتابها و نمایشنامه‌هایش در سراسر ترکهی حتی خارج از کشورش طرفدار و خواننده دارد.

مجموعه‌های متعددی از اشعارش تاکنون انتشار یافته و آخرین اثرش مجموعه شعری است به نام خوشه‌ها آبستنند در سال 1970 انتشار یافته است.

مجموعه دریای بارانی این شاعر در سال 1968 جایزه شعر انجمن زبان ترک را ربود. مجموعه‌ای از اشعار آپولینر را به زبان ترکی ترجمه کرد.


__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
  #17  
قدیمی 11-02-2009
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض ادبیات عرب

ادبیات عرب
  • زبان عربی گذشته از پیوند هزارو چند ساله اش با زبان فارسی ، زبان دین ماست و لذا برای بررسی آن حتما لازم است که ادبیات عرب و تاریخ ادبیات عرب برسی شود . تا دوره های ادبی از جاهلیت تا عصر ما و آثار هر عصر و نیز عوامل فرهنگی و غیر فرهنگی موثر در آن ، کاملا روشن شود و تمام خطوط و جزئیات شخصیت روانی و اجتماعی و هنری ادبا به وضوح تصویر شود.عربها واژه ادب رادرمعانی مختلفی به کار می برند ، در زمان جاهلیت به معنی دعوت به طعام مهمانی ( مأدوبه ) بود. و در جاهلیت و اسلام به خلق کریم و حسن معاشرت با خواص و عوام به کار می رفت. سپس بر تهذیب نفس و آموزش صفات پسندیده و معارف و شعر اطلاق شد. در قرن نهم میلادی و قرون بعد از آن همه علوم و فنون را از فلسفه و ریاضیات و نجوم و کیمیا و طب و اخبار و انساب و شعر و جز آن را از آنگونه معارف والا که در بهبود بخشیدن به روابط اجتماعی به کار می آید در بر می گرفت.
  • در قرن دوازدهم ، لفظ ادب در شعر و نثر و آنچه به آن دو مربوط است چون نحو و علوم لغت و عروض و بلاغت و نقد ادبی استعمال شد.
  • ادب عربی به دو قسم تقسیم می شود: ادب انشائی یا ایجادی و ادب وصفی یا موضوعی که نخستین آن شامل شعر و نثر است و دومی شامل تحلیل ادبی و تاریخ ادب
فنون ادبی عربی نیز بر دو قسمک می باشند:
  • فنون ادبی شعری و فنون ادبی نثری . فنون ادبی شعری عبارتند از شعر قصصی یا حماسی ، شعر غنائی ، شعر تمثیلی و شعر تعلیمی .
ادب عربی قدیم از شعر حماسی و تمثیلی خالی است. زیرا قوم عرب کمتر شهرنشین بود و بیشتر به واقعیت گریش داشت و از این رو تخیلش بارور نشده بود. از طرف دیگر شیوه کسب روزی به وسیله شعر که در میان شاعران قوم رواج گرفت جائی برای سرودن اشعار حماسی و تمثیلی باقی نگذاشت. با این همه اگرچه ادب عربی از آثار حماسی بلند و طولانی خالی است از قصائدی که در آنها روح حماسی می باشد خالی نیست.

  • اما فنون ادبی نثری عبارتند از تاریخ و خطابه و قصه و تعلیم و رسائل . ادب قدیم عربی از داستانهای طولانی نیز خالی است. عرب نثر را به دو گونه می نوشت:نثر مرسل و نثر مسجع.
  • در میان اعراب شعر بیش از نثر عرصه بروز یافت و از سجع آغاز شد و به ارجوزه ها رسید و از آنجا به اوزان مختلف راه یافت. دوره های ادب عربی نیز در سه نهضت منحصر می شود: نهضت جاهلی و اموی ، نهضت عباسی ، نهضت جدید.بنابر این این دوره ها از عصر جاهلیت شروع می شوند و تا ظهور اسلام و بعد از آن حمله مغول و تأثیر آن بر ادب عربی کشیده می شوند. بر اساس موشکافیهای تاریخی و ادبی و مطالعه تطبیقی زبان شناسانه باید به اصالت شعر جاهلی نظر داد. و شعر عربی پس از آن دجار تحول و دگرگونی گردید و شاعران معروفی چون امرئ القیس و زهیر و اعشی و ... پیدا شدند و هرکدام سبک و بینش خاصی داشتند و تصویر خاصی در شعر خویش نمایان کردند. باآمدن اسلام ادب و زبان عربی نیز از قرآن و اسلام تاثیر پذیرفت و ارزش و اهمیت یافت که از صورت یک زبان قومی و محلی در گوشه ای محجور از دنیا به موقعیت یک زبان مهم جهانی نایل گردید و با مشارکت موثر همه مسلمین به ویژه ایرانیان ، گسترش و دامنه ای کم نظیر یافت و آثار و آثار بیشماری در موضوعات گوناگون به عربی نوشته شد.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 11:08 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها