بازگشت   پی سی سیتی > هنر > فیلم سينما تئاتر و تلویزیون Cinema and The Movie > تلویزیون

تلویزیون در این بخش مباحث مرتبط با تلویزیون قرار خواهند گرفت

پاسخ
 
ابزارهای موضوع نحوه نمایش
  #41  
قدیمی 09-01-2010
nia mia nia mia آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Jul 2010
محل سکونت: esf
نوشته ها: 2
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
nia mia به  ICQ ارسال پیام
پیش فرض

سلام فلاکو.لطف کن آخره در جستجوی پدر رو بگو
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید




  #42  
قدیمی 09-01-2010
تاتیانا آواتار ها
تاتیانا تاتیانا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 282
سپاسها: : 0

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خلاصه ی قسمت اخیر در جستجوی پدر


بعد از اینکه ایگناسیو خواب میبینه وبا خوابش خاطره چندسال پیشش که تو دیسکو با دختری رقصیده بود براش زنده میشه متوجه میشه اون دختر کسی نیست جز مارگاریتا،پس میاد وبه مارگاریتا همین قضیه رو میگه ولی مارگاریتا کتمان میکنه و میگه تواون شب احتمالا با خیلی از دخترها رقصیدی چطور الان ادعا میکنی منو یادت میاد؟وبعد میگه من عجله دارم وباید به عروسی خواهرم (رزیتا)برسم ومیره!از اونور هم تمو نمیاد مراسم عقد وبجاش لوپه(دوست رزیتا و همون کسی که از تمو مواد میخرید)که الان مواد رو ترک کرده میاد کلیسا ومیگه تمو به من گفته نمیخواد ازدواج کنه رزیتا هم گریه کنان کلیسا رو ترک میکنه وحتی باوجودیکه لوپه همه واقعیت رو به رزیتا میگه که تمو تو کار خرید وفروش مواد هست ومن ازش مواد میخریدم والان هم قصدداشت تا باهات ازداج کنه تا بچه ات رو سقط کنه ولی رزیتا که دیگه دست مارگاریتا رو تو خریت از پشت بسته باورش نمیشه و همچنان منتظر تمو هست تا برگرده پیشش!فرانسیسکو که فکر میکنه عامل قتل گریگوریو خودش هست الان عذاب وجدان گرفته وعلاوه بر اون گریگوریو یه فکس با امضای ناشناس به فرانسیسکو زد مبنی براینکه من میدونم چکار کردی قاتل!فرانکی هم فکر میکنه یه نفر هست که لوچو رو حین ارتکاب به قتل دیده پس به لوچو پول میده میگه یه مدت برو پاریس تا آبها از آسیاب بیفته از اونور هم لوکرسیاوقتیکه چنتل داشت تلفنی با گریگوریو در مورد اون فکس و حق السکوتی که میخواند بابتش از فرانسیسکو بگیرند حرف میزد،همه اون حرفها رو شنید وبه چنتل گفت باید منم شریک کنید و الا همه واقعیت رو به فرانسیسکو میگم و اونم به اجبار قبول کرد!از اونور هم لوکرسیا رفت پیش فرانسیسکو که حسابی ترسیده بود و دلداریش میداد که من میدونم چکار کردی و لازم نیس نگران باشی …مارگاریتا از پدرو خواست بیاد خونه فرانسیسکو تا باهاش حرف بزنه ولی وقتی اومد تو فرانسیسکو حسابی عصبانی شد و گفت از خونه برو گم شو بیرون وحتی به مارگاریتا باعصبانیت گفت من تو گذشته تو دخالت نمیکنم تو هم تو گذشته من دخالت نکن!

ایگناسیو رفت به همون مکانی چند سال پیش و همه خاطرات براش زنده شد سپس رفت سراغ چنتل وگفت خواهش میکنم بگو اون دختری که اون شب با تو اومد دیسکو و من باهاش رقصیدم مارگاریتا بود؟اولگا هم پس از اصرارهای زیاد ناسیو اعتراف کرد که آره خودش بود ولی تو فرداش عازم آمریکا شدی برای ادامه تحصیل و اونو به حال خودش گذاشتی(ولی الگا حرفی از تجاوز نزد) ایگناسیو بهش گفت ازت خواهشی دارم و اون اینکه مارگاریتا رو بیاری به اون پارکی که ما برای اولین بار زمانیکه همراه تو بود همدیگر رو دیدیم،اولگا هم قبول کرد و رفت سراغ مارگاریتا و بدون اینکه چیزی بهش بگه گفت با من بیا بریم یه جایی و ماری هم قبول کرد وقتی رسیدن به اون مکان مورد نظر یکهو مارگاریتا ایگناسیو رو دید که اومد جلو و دقیقا همون حرفهایی که تو اولین ملاقات به مارگاریتا زده بود رو براش تکرار کرد تا مثلا به مارگاریتا ثابت کنه تو همون دختری هی که اون شب کذایی من باهاش رقصیدم…
پاسخ با نقل قول
  #43  
قدیمی 09-01-2010
تاتیانا آواتار ها
تاتیانا تاتیانا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 282
سپاسها: : 0

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

در جستجوی پدر (به اسپانیایی"Amarte asi" ) عنوان یک سریال تلویزیونی درام اسپانیایی زبان آمریکای لاتین(تلنولا) است. این سریال داستانی خانوادگی دارد که درباره یک پسر بچه شش ساله است که به دنبال یافتن پدر واقعی خود است و نیز درباره عشقی غیر ممکن میان پدر و مادرش است. در این سریال بازیگرانی همچون ماوریسیو اکمن ، لیتزی نقش پدر و مادر پسربچه را ایفا می کنند و نقش خود پسربچه را الخاندرو فیلیپ بازی می کند و نقش های منفی سریال را دنبلا تورز و کارلا پیترسون ایفا می کنند. این سریال یک داستان عاشقانه را از دیدگاه یک کودک بیان می كند. این سریال اولین سریال اسپانیایی زبان تلموندو است كه در آرژانتین با بازی بازیگران مكزیكی و آرژانتینی فیلمبرداری شده است. این سریال داستان رابطه میان مارگاریتا یك خواننده كافه و ایگناسیو یك دكتر جوان را نشان می دهد.
پاسخ با نقل قول
  #44  
قدیمی 09-09-2010
آنيتا آنيتا آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Sep 2010
نوشته ها: 8
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خواهشا هر كي مي دونه عاقبت همه آدماي توي سريال در جستجوي پدر را بگه-خيليخيلي ممنون ضمنا آلان قسمت چندمش پخش مي شه؟

لطفا آخر كار همه بازيگران را بهم بگين و ضمنا بگين تا حالا چند قسمت پخش شده؟


راستي پيغام خصوصي چطوريه؟

ویرایش توسط SHeRvin : 09-09-2010 در ساعت 12:00 PM دلیل: ترکیب
پاسخ با نقل قول
  #45  
قدیمی 09-09-2010
تاتیانا آواتار ها
تاتیانا تاتیانا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 282
سپاسها: : 0

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خلاصه در جستجوی بدر در قسمت ۹۰
لوکرسا تو الفریجول با ماری صحبت میکنه و بهش میگه مارگاریتا ناسیو عاشقته و میخواد باهات ازدواج کنه بدر بسرتم که هست بس احمق نباش و نامزدیتو با فرانسیسکو بهم بزن ناسیو اگه با چنتل ازدواج کنه افسرده میشه توهم با فرانسیسکو خوشبخت نمیشی درست تصمیم بگیر.ماری هم در جواب میگه چیشد که یهو نظرت عوض شد تا حالا که سعی میکردی چنتل با ناسیو ازدواج کنه این طبیعی نیستاونم میگه که نمیخواد دخترش با کسی ازدواج کنه که دوسش نداره فقط همین اما ماری میگه نه اینطور نیست من میدونم چی تو سرت میگذره تو عاشقه دامادتی و این حرفا هم بخاطر اینه که به اون برسی .با این حرفش بحث بالا میگیره و باهم کلی کل کل میکنن…

از اون طرف هم ناسیو میره که با چنتل حرف بزنه بهش میگه چنتل بزار برم سراصل مطلب من نمیخوام باهات ازدواج کنم و دیگه دوست ندارم بهرحال ازدواجمون بهم میخوره چنتل هم شروع میکنه به گریه کردن و به ناسیو میگه که لوکرسیا مادر واقعیش نیست …روزیتا هم داره وسایلشو جمع میکنه که از اون شهر بره ویسنته هرچی باهاش حرف میزنه اون قانع نمیشه که بمونه

ماری میاد تو خونه و مادرش ازش خواهش میکنه که از ازدواجش با فرانسیسکو منصرف بشه همین لحظه ناسیو ماد خونشون مادر ماری هم طبق نقشه میره بیرون تا اونا تنها باشن به روزیتا هم میگه که شب تو الفریجول بمونه .بعد ناسیو به ماری میگه من نامزدیمو با چنتل بهم زدم و بهش گفتم که دوسش ندارم حالا هم میخوام که بدر فرجولیتو باشم تا وقتی هم که نظرت عوض نشه از اینجا تکون نمیخورم حتی اگه لازم باشه شبو اینجا میمونم تا بیشتر فکر کنی.ماری هم که از تعجب لال شده بودو چیزی نگفت.بعد ناسیو یه بیشبند بوشیدو شروع کرد به شام درست کردن همین که غذا درست میکرد با ماری صحبت میکنه و بعد میگه که میخواد اونو ببوسه ماری هم دوتا بشقاب میگیره دستش و میگه اگه جلو بیای با همین میکوبم تو سرت خلاصه ما نفهمیدیم اخرش اونو بوسید یانه…ناسیو هم با شیتنت هایی که کرده حواسش برت میشه و غذا میسوزه اونم مجبور میشه شام بیتزا سفارش بده…بعد دوتاییشون میشینن رو میز وماری میگه که میخواد یه موضوع خیلی مهم رو بهت بگم ناسیو ولی گفتنش خیلی سخته همین لحظه فرجولیتو میاد وقتی ناسیو رو میبینه ازخوشحالی بال در میاره.خلاصه اونا شبو باهم گذروندن و فرجولیتو بیچاره یر میز شام با چه عشقی بدر و مادرشو نگاه میکنه و میگه که خدا دعامو قبول کرده بعدشم از ناسیو قول میگیره که فرا برسونتش مدرسه و ناسیو هم به ماری ماری میگه که فردا بایدعروسیشو با فرانسیسکو بهم بزنه بعد میره…. فردا ماری میره که دعا کنه و میگه یا مریم مقدس من امروز میخوام به یه نفر بگم که میخوام باهاش ازدواج کنم و بهش بگم که بدر بسرمه به یه نفر هم میخوام بگم که نمیخوام باهاش ازدواج کنم کمکم کن مریم مقدس.

چنتل هم از اون طرف تو شریت ناسیو قرص خواب میریزه و اونو بعدازاینکه خوابش برد میزارتش روی تخت توی اتاقش.وقتی هم که ماری داشت میرفت با فرانسیسکو بهم بزنه چنتل اونو بزور میبرتش تو اتاقشو ناسیو رو بهش نشون میده.اینجا دیگه این قسمت تموم میشه


خلاصه درجستجوی پدر در قسمت ۸۹
لوچو میره دنبال الگا اونو به زور چماق میبرتش خونه اما پاتوچو میره که الگا رو برشگردونه اما موفق نمیشه لوچو هم بخاطراینکه الگل با لوچو بیرون میرفت کتکش میزنه..از اون طرف هم فرجولیتو ناسیو و مارگاریتا رو میبره تو کلیسا و میگه خدایا این دوتا مامانو و بابایی هستن که من میخوام خدایا میخوامشون میخوامشون من فقط اینارو انتخاب کردم لطفا خداجون لطفا…بعد ماری فرجو.. رو دک میکنه بیرون تا با ناسیو حرف بزنه میگه اینطوری درست نیست دکیر پسر منو گیج نکن چون تو با ازدواج من و فرانسیسکو مخالفی فرجو اینطوری میکنه ناسیو هم در جواب میگه من گیجش نمیکنم اون ارزوشه که ما پدرومادرش باشیم من ومتهم نکن….بعد میره بیرون تا با فرجولیتو حرف بزنه..پدرو هم میره پیش فرانسیسکو تا باهاش حرف بزنه اما مثل همیشه فرانس اونو نمیبخشه بیرونش میکنه
از اون طرف هم ماری تو کلیسا با خدا
از اون طرف ه حرف میزنه که به پسرم کمک کن همین لحظه فرجز میدوی پیش مادرش و میگه خواهش ممیکنم با ناسیو عروسی کن خواهش میکنم… ماری میگه من نمیتونم با ناسیو عروسی کنم چون فانسیسکو پدرته و …فرجولیتو میگه تو اشلا فرانسیسکو رو دوست داری که میخوای باهاش ازدواج کنی؟ماری هم که دیگه جوابی نداشت بده_ ویسنته و تمو باهم سر روزیتا دعواشون میشه تمو میگه من پول میخوام وگرنه بچه روزیتا به دنیا نمیاد از اون طرف هم ناسیو به فرانسیسکو میگه که من ماری رو دوست دارم و میخوام باهاش ازدواج کنم اون زن زندگی منه ومن عاشقشم اونم عاشقه منه و بعدش با فرانس بحثش میشه همه ی این حرفا رو هم چنتل و مادرش پشت در شنیدن.لوکرسیا میره دم در اتاق ناسیو اونو به شام دعوت میکنه و ازش میپرسه صادقانه بگو تو چنتلو دوست داری ناسیو میگه نه من عاشق مارگاریتام .لوکرسیا هم میگه پس همین الان نامزدیتو با چنتل بهم بزن چون نمیخوام دخترم بعدا با یه بچه ضربه روحی شدیدی بخوره و برو بامارگاریتا ازدواج کن اون خدمتتکار هم حق داره تو زندگیش خوشبخت بشه….این حرفارو بخاطر این زد که خودش به فرانسیسکو برسه
روزیتا هم داره به ویسنته کمک میکنه تا بتونه بایسته
ازطرفی ماری بین دوتا برادر قرار میگیره و ناسیو میگه ببین ماری من دوست دارمو میخوام باهات ازدواج کنم فرانس هم میخواد باهات ازدواج کنه حالا بین منو برادرم یکی و انتخاب کنو جواب بده..اونم در جواب میگه من فقط میتونم بگه برادرای رییز هردوشون دیوونه اند و میره بعدشم فرانس با ناسیو دعواش میشه که چرا این حرفو زده ناسیو هم که دیگه عشقش به حد جنون رسیده نیدونه داره چیکار میکنه.
__________________________________________________________
خلاصه در جستجوی پدر در قسمت۸۸
بعدازاینکه ناسیو اون حرفو زد ماری طبق معمول منکر همه چی میشه و میگه من چیزی یادم نمیاد و نمیفهمم چی میگی دکتر.ناسیو هم میگه فکرمیکنی من احمقم من جواب سوالامو میخوام خلاصه ناسیو خیلی اسرار میکنه اما ماری وقتی به یاد اون تجاوز میوفته میزنه زیر همه چی بخاطر همینم ناسیو اونو میبره تو دیسکو تا همه چیو به یادش بیاره.بعد حلقه رو از تو جیبش در میاره میزاره تو انگشت ماری و همون حرفیو میزنه که چند سال پیش گفت( بیا فکر کنیم که تو کلیساییم با این حلقه ها با اون چشمات عهد میبندم و میخوام تا اخر عمرم ببینمشون)با وجود اینکه این حرفارو زد بازم ماری منکر میشه اما در اخر کوتاه میادو میگه درسته الگا مارو به هم معرفی کرد ما فقط تو دیسکو یه بار باهم رقصیدیم ناسیو میگه ازاون شب فقط یه بوسه یادمه و اینکه باهم میرقصیدیم ماری میگه فقط یه بوسه؟تعجب میکنه ازاینکه چرا از تجاوز چیزی یادش نمیاد.بعدشم کلی باهم میرقصن.بعد ماری میره بیرون و یه لنگه از کفششو جا میندازه ناسیو کفشو برمیداره و میبره پاش میکنه…..مثل سیندرلا
از اون طرف هم لوچو به الگا میگه که اون فقط تو شربت ماری مواد نریخته تو شربت ناسیو هم مواد ریخته واسه همین ناسیو چیزی از تجاوز یادش نمیاد…..



بعد از اینکه ایگناسیو خواب میبینه وبا خوابش خاطره چندسال پیشش که تو دیسکو با دختری رقصیده بود براش زنده میشه متوجه میشه اون دختر کسی نیست جز مارگاریتا،پس میاد وبه مارگاریتا همین قضیه رو میگه ولی مارگاریتا کتمان میکنه و میگه تواون شب احتمالا با خیلی از دخترها رقصیدی چطور الان ادعا میکنی منو یادت میاد؟وبعد میگه من عجله دارم وباید به عروسی خواهرم (رزیتا)برسم ومیره!از اونور هم تمو نمیاد مراسم عقد وبجاش لوپه(دوست رزیتا و همون کسی که از تمو مواد میخرید)که الان مواد رو ترک کرده میاد کلیسا ومیگه تمو به من گفته نمیخواد ازدواج کنه رزیتا هم گریه کنان کلیسا رو ترک میکنه وحتی باوجودیکه لوپه همه واقعیت رو به رزیتا میگه که تمو تو کار خرید وفروش مواد هست ومن ازش مواد میخریدم والان هم قصدداشت تا باهات ازداج کنه تا بچه ات رو سقط کنه ولی رزیتا که دیگه دست مارگاریتا رو تو خریت از پشت بسته باورش نمیشه و همچنان منتظر تمو هست تا برگرده پیشش!فرانسیسکو که فکر میکنه عامل قتل گریگوریو خودش هست الان عذاب وجدان گرفته وعلاوه بر اون گریگوریو یه فکس با امضای ناشناس به فرانسیسکو زد مبنی براینکه من میدونم چکار کردی قاتل!فرانکی هم فکر میکنه یه نفر هست که لوچو رو حین ارتکاب به قتل دیده پس به لوچو پول میده میگه یه مدت برو پاریس تا آبها از آسیاب بیفته از اونور هم لوکرسیاوقتیکه چنتل داشت تلفنی با گریگوریو در مورد اون فکس و حق السکوتی که میخواند بابتش از فرانسیسکو بگیرند حرف میزد،همه اون حرفها رو شنید وبه چنتل گفت باید منم شریک کنید و الا همه واقعیت رو به فرانسیسکو میگم و اونم به اجبار قبول کرد!از اونور هم لوکرسیا رفت پیش فرانسیسکو که حسابی ترسیده بود و دلداریش میداد که من میدونم چکار کردی و لازم نیس نگران باشی …مارگاریتا از پدرو خواست بیاد خونه فرانسیسکو تا باهاش حرف بزنه ولی وقتی اومد تو فرانسیسکو حسابی عصبانی شد و گفت از خونه برو گم شو بیرون وحتی به مارگاریتا باعصبانیت گفت من تو گذشته تو دخالت نمیکنم تو هم تو گذشته من دخالت نکن!

ایگناسیو رفت به همون مکانی چند سال پیش و همه خاطرات براش زنده شد سپس رفت سراغ چنتل وگفت خواهش میکنم بگو اون دختری که اون شب با تو اومد دیسکو و من باهاش رقصیدم مارگاریتا بود؟اولگا هم پس از اصرارهای زیاد ناسیو اعتراف کرد که آره خودش بود ولی تو فرداش عازم آمریکا شدی برای ادامه تحصیل و اونو به حال خودش گذاشتی(ولی الگا حرفی از تجاوز نزد) ایگناسیو بهش گفت ازت خواهشی دارم و اون اینکه مارگاریتا رو بیاری به اون پارکی که ما برای اولین بار زمانیکه همراه تو بود همدیگر رو دیدیم،اولگا هم قبول کرد و رفت سراغ مارگاریتا و بدون اینکه چیزی بهش بگه گفت با من بیا بریم یه جایی و ماری هم قبول کرد وقتی رسیدن به اون مکان مورد نظر یکهو مارگاریتا ایگناسیو رو دید که اومد جلو و دقیقا همون حرفهایی که تو اولین ملاقات به مارگاریتا زده بود رو براش تکرار کرد تا مثلا به مارگاریتا ثابت کنه تو همون دختری هی که اون شب کذایی من باهاش رقصیدم…
پاسخ با نقل قول
  #46  
قدیمی 09-09-2010
SHeRvin آواتار ها
SHeRvin SHeRvin آنلاین نیست.
ناظر و مدیر بخش موسیقی و سینما

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: Tehran
نوشته ها: 4,838
سپاسها: : 1,717

2,520 سپاس در 663 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط آنيتا نمایش پست ها


راستي پيغام خصوصي چطوريه؟

سلام

شما روی کاربری که که میخواهید پیغام بدید کلیک میکنید(مثلا تاتیانا)
صفحه ای که بازمیشه (پایین عکس) چند تا تب به این عنوان ها داره:

درباره من - امار - اطلاعات تماس

روی اطلاعات تماس کلیک میکنید

بعد از ان روی ارسال یک پیغام خصوصی کلیک میکنید و میتونید پیغام خودتون رو ابنویسید و ارسال کنید
__________________

and the roads becomes my bride

پاسخ با نقل قول
  #47  
قدیمی 09-16-2010
امیرشکیلا امیرشکیلا آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Jul 2010
نوشته ها: 6
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

با سلام
متاسفانه ظاهرا فایلها از سایت مربوطه حذف شده اند

ممنون می شوم یک
ادرس دیگه معرفی کنید
پاسخ با نقل قول
  #48  
قدیمی 09-24-2010
تاتیانا آواتار ها
تاتیانا تاتیانا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 282
سپاسها: : 0

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

بچه ها کسی لینک قسمت اخر دو پارتی داره؟دوتا صد مگی
Capítulo 119 http://www.filefactory.com/file/22881a/ (FINAL
این بالایی برا من کامل دان ننمیشه
پاسخ با نقل قول
  #49  
قدیمی 10-20-2010
تاتیانا آواتار ها
تاتیانا تاتیانا آنلاین نیست.
کاربر خوب
 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 282
سپاسها: : 0

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

خب این سریال چرت و پرت هم تموم شد
پاسخ با نقل قول
  #50  
قدیمی 11-28-2010
sina_irani18 sina_irani18 آنلاین نیست.
تازه وارد
 
تاریخ عضویت: Nov 2010
نوشته ها: 1
سپاسها: : 0

0 سپاس در 0 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

salam in ke filter shodast
پاسخ با نقل قول
پاسخ


کاربران در حال دیدن موضوع: 1 نفر (0 عضو و 1 مهمان)
 

مجوز های ارسال و ویرایش
شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
شما نمیتوانید فایل پیوست در پست خود ضمیمه کنید
شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید

BB code is فعال
شکلک ها فعال است
کد [IMG] فعال است
اچ تی ام ال غیر فعال می باشد



اکنون ساعت 03:46 PM برپایه ساعت جهانی (GMT - گرینویچ) +3.5 می باشد.



Powered by vBulletin® Version 3.8.4 Copyright , Jelsoft Enterprices مدیریت توسط کورش نعلینی
استفاده از مطالب پی سی سیتی بدون ذکر منبع هم پیگرد قانونی ندارد!! (این دیگه به انصاف خودتونه !!)
(اگر مطلبی از شما در سایت ما بدون ذکر نامتان استفاده شده مارا خبر کنید تا آنرا اصلاح کنیم)


سایت دبیرستان وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه: کلیک کنید




  پیدا کردن مطالب قبلی سایت توسط گوگل برای جلوگیری از ارسال تکراری آنها